انتظار بشر از دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انتظار بشر از دین - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ محقق: محمدرضا مصطفی پور؛ ویرایش: سعید بندعلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ليکن اين تصوير که عقل ميزان شريعت باشد، صحيح نيست؛ زيرا خود عقل به قصور خود آگاهي دارد و اعتراف
مي کند که بسياري زا مسائل عالَم و آدم و اسرار آن را نمي فهمد و راهنما طلب مي کند که اين راهنما بايد
معصوم باشد. وقتي عقل چنين به عجز علمي خود واقف است و به قصور معرفتي خويش اعتراف دارد، ديگر نمي
تواند ره آورد نقل را در امور تعبّدي نقد کند؛ البته نقلي ثابت است که بيان معصوم باشد؛ وگرنه عقل
نسبت به نقلي که يقين آور نباشد يعني سند يقيني يا دلالت روشن نداشته نبشد، تسليم نمي شود و در برابر
آن خضوع نمي کند؛ مگر در بخش هاي تعبّدي که خود عقل فتوا مي دهد که مي توان به ظنون خاص اکتفا کرد.

2 ـ عقل، کليد و مفتاح شريعت باشد؛ مفتاح فقط از بيرون کارايي دارد تا درِ شريعت را به روي دين پژوه
باز کند و او را به گنجينه دين برساند و هنگامي که وارد گنجينه شد، ديگر مفتاح کارايي ندارد.

3 ـ عقل، مصباح شريعت باشد؛ يعني عقل چراغي باشد که تشخيص دهد که چه چيزي جزء شريعت و چه چيزي خار ج از
آن است؛ چه چيزي جزء اصول شريعت و چه چيزي جزء فروع آن است؛ چه چيزي با اصول شريعت هماهنگ است و چه
چيزي با آن هماهنگ نيست؛ عقل در تشخيص صحت و سقم و سود و زيان ره آورد شريعت، چراغ خوبي است.

همان گونه که رابطه عقل با شريعت به سه صورت است، رابطه شريعت و عقل و فطرت نيز به سه صورت تصوير مي
شود:

1 ـ شريعت نسبت به عقل و فطرت ميزان باشد؛ يعني هر مطلب اصيلي را بايد با ترازوي نقل بسنجيم و اگر
مثلاً قضاياي فطري يا «فطرية القياس» را در شريعت نيافتيم، بگوييم معتبر نيست؛ مثلاً اگر در شريعت
نيافتيم که «اجتماع نقيضين

1.موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون، ج 2، ص 1279؛ الاشارات والتنبيهات،ج 1، ص 214.

/ 253