بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
گروه چهارم، کساني اند که از براهين عقلي، آن هم در حدّ بالا، بهره مندند و نيز در نقل، چشم بينايي دارند و به اصطلاح، کساني اند که جامع معقول و منقولند. اين گروه در بحث هاي عقلي ميزان دارند و آن عقل است؛ زيرا عقل در معارف عقلي ميزان است. نيز آنان در بحث هاي نقلي مصباح دارند؛ زيرا عقل در معارف نقلي چراغ و مصباح است.اين گروه در شناخت دين، از دو گروه موفق پيشين موفق ترند؛ اين ها مي دانند که انتظار انسان از دين به چه معناست و انتظار دين از انسان چه معنايي دارد؛ زيرا اين دو انتظار با هم فرق دارد؛ انتظار انسان از دين به معناي تقاضاي انسان از دين است؛ چنان که بيمار از طبيب انتظار دارد و تقاضا مي کند که بيمارش را بشناسد و نيز راه دفع و پيش گيري از بيماري و راه رفع و درمان بيماري را بشناسد و او را راهنمايي کند که چگونه بايد بيماري را دفع يا رفع نمايد؛ امّا انتظاري که دين از انسان دارد، به معناي اقتضا و فرمان است؛ زيرا دين پيام خالق است؛ او فرمان مي دهد و بشر بايد امتثال کند؛ نه اين که خدا از انسان تقاضا داشته باشد؛ زيرا اگر تمام جهان را کفر فراگيرد، آسيبي به خدا نمي رسد. به استناد آيه ليظهره علي الدّين کلّه و لو کره المشرکون 1 و ليظهره علي الدّين کلّه وکفي بالله شهيداً 2 خدا دينش را بر هر ديني، فائق مي گرداند؛ گرچه مشرکان را خوش نيايد و خدا گواه اين حقيقت است. با وجود اين ، اگر دين حق بر همه آنچه که دين است فائق شد، خدا از آن طرفي نمي بندد و اگر همه مردم جهان راه کفر را در پيش گيرند، باز هم خدا آسيبي نمي بيند: إن تکفروا أنتم و من في الارض جميعاً فإنّ الله لغني حميدٌ. 3 بنابراين، انتظار دين از انسان، اقتضا و فرمان است؛ چنان که انتظار طب و طبيب 1. سوره توبه، آيه 33.2. سوره فتح، آيه 28.3. سوره ابراهيم، آيه 8.