معناي حجيت عقل - انتظار بشر از دین نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انتظار بشر از دین - نسخه متنی

عبدالله جوادی آملی؛ محقق: محمدرضا مصطفی پور؛ ویرایش: سعید بندعلی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تاريک است و ديگري روشن و همه آن را تشخيص مي دهند.

علي ابن ابيطالب عليه السّلام فرمود: معارفي که من ارائه مي نمايم، عقل به آن ها شهادت مي دهد؛ در
صورتي که از اسارت هوس بيرون آيد: «شهد علي ذلک العقل إذا خرج من أسر الهوي» ؛ 1 زيرا افراد هوامدار
بر اساس «کم من عقل أسير تحت هوي أميرٍ» ، 2 عقل آن ها اسير هوس آن هاست و وقتي اسير شد، مطابق خواسته
هوس فتوا مي دهد. مشکل عقل آن است که اگر به اسارت هوس درآمد، مطالب را خوب مي فهمد؛ اما بد فتوا مي
دهد؛ يعني حق را مي فهمد، اما باطل مي گويد. پس، يکي از راه هاي نفوذ شيطان، هواپرستي است.

آنچه تاکنون گفته شد، نشان مي دهد که انسان براي اين که عقلش دچار نفوذ شيطان نشود، بايد به سبب
اخلاق و سير و سلوک عرفاني با اموري که گفته شد، مبارزه کند و خود را از نفوذ شيطان آزاد سازد؛ آن
گاه، هم در درک خير و شر و حق و باطل، حرّ و آزاد است و هم در تصميم گيري زشت و زيبا آزادانه عمل مي کند.

معناي حجيت عقل

وقتي گفته مي شود که استدلال عقلي، معتبر و حجت شرعي است و مي تواند در قيامت، مدار احتجاج خدا بر
بنده و بنده بر خدا قرار گيرد، معنايش اين است که در مسائل علمي و جهان بيني اعتقادي، اگر کسي خواست
که حقيقتي را تصديق و باور کند، بايد به استناد برهان عقلي باور کند. در مسائل مربوط به عمل نيز اگر
خواست به چيزي عمل کند، بايد به استناد آن عمل کند.

به بيان ديگر، استدلالي در مسائل علمي معتبر است که انسان را به يقين برساند؛ ولي در مسائل عملي، جزم
و يقين لازم نيست و همين که اطمينان حاصل شد
مي توان به آن عمل نمود؛ نظير تعبديات. اگر دليلِ عقلي مفروض، مطابق با واقع باشد، استدلال کننده
مأجور است و مي توان به آن عمل کرد و اگر مطابق با واقع نبود، استدلال کننده مؤمِّن و معذِّر دارد؛
يعني در برابر خداوند به استناد آن دليل، معذور و در امان است. اکنون زمان بحث از حجت هاي عملي نيست؛
بلکه از حجت هاي علمي بحث خواهد شد؛ يعني از امري که به استناد آن، جزم و يقين علمي پيدا مي شود.

1. نهج البلاغه، نامه 3.

2. همان، حکمت 211.

/ 253