صورتي که از اسارت هوس بيرون آيد: «شهد علي ذلک العقل إذا خرج من أسر الهوي» ؛ 1 زيرا افراد هوامدار
بر اساس «کم من عقل أسير تحت هوي أميرٍ» ، 2 عقل آن ها اسير هوس آن هاست و وقتي اسير شد، مطابق خواسته
هوس فتوا مي دهد. مشکل عقل آن است که اگر به اسارت هوس درآمد، مطالب را خوب مي فهمد؛ اما بد فتوا مي
دهد؛ يعني حق را مي فهمد، اما باطل مي گويد. پس، يکي از راه هاي نفوذ شيطان، هواپرستي است.آنچه تاکنون گفته شد، نشان مي دهد که انسان براي اين که عقلش دچار نفوذ شيطان نشود، بايد به سبب
اخلاق و سير و سلوک عرفاني با اموري که گفته شد، مبارزه کند و خود را از نفوذ شيطان آزاد سازد؛ آن
گاه، هم در درک خير و شر و حق و باطل، حرّ و آزاد است و هم در تصميم گيري زشت و زيبا آزادانه عمل مي کند.
معناي حجيت عقل
وقتي گفته مي شود که استدلال عقلي، معتبر و حجت شرعي است و مي تواند در قيامت، مدار احتجاج خدا بربنده و بنده بر خدا قرار گيرد، معنايش اين است که در مسائل علمي و جهان بيني اعتقادي، اگر کسي خواست
که حقيقتي را تصديق و باور کند، بايد به استناد برهان عقلي باور کند. در مسائل مربوط به عمل نيز اگر
خواست به چيزي عمل کند، بايد به استناد آن عمل کند.به بيان ديگر، استدلالي در مسائل علمي معتبر است که انسان را به يقين برساند؛ ولي در مسائل عملي، جزم
و يقين لازم نيست و همين که اطمينان حاصل شد
مي توان به آن عمل نمود؛ نظير تعبديات. اگر دليلِ عقلي مفروض، مطابق با واقع باشد، استدلال کننده
مأجور است و مي توان به آن عمل کرد و اگر مطابق با واقع نبود، استدلال کننده مؤمِّن و معذِّر دارد؛
يعني در برابر خداوند به استناد آن دليل، معذور و در امان است. اکنون زمان بحث از حجت هاي عملي نيست؛
بلکه از حجت هاي علمي بحث خواهد شد؛ يعني از امري که به استناد آن، جزم و يقين علمي پيدا مي شود.
1. نهج البلاغه، نامه 3.2. همان، حکمت 211.