بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
پذيرفته بودند.- مادر آن امام، سبيكه نوبيه نام داشت كه به همراه گروهى، از افريقابه مدينه آمده و در آنجا با سلاله پيامبر، وصلت كرده بود كه ثمره اينپيوند امام جوادعليه السلام بود.در برخى از روايات آمده است كه اين زن از قوم ماريه قبطى، همسرپيامبر اسلامصلى الله عليه وآله، بوده است امّا اين نكته بعيد به نظر مىرسد.- بنابه عقيده ما، امامى كه خداوند او را برمىگزيند تا نمونهاىشايسته براى خير و صلاح گردد بايد از همه نظر كامل باشد.زيرا وجودهر گونه نقص يا عيبى در فكر يا جسم او مبيّن آن است كه اين فرد، امامنيست.امام رضاعليه السلام 55 سال داشت امّا هنوز صاحب فرزند نشده بود.ازهمين رو شايعاتى از سوى سران و مبلّغان فرقه واقفيه كه معتقد به غيبتامام موسى كاظم بودند و مىگفتند كه او پس از خود به امامت هيچ امامىوصيّت نكرده است، نشر مىيافت مبنى بر اينكه امام رضا عقيم است و اورا فرزندى نيست و اين عيبى آشكار در رهبرى دينى به شمار مىآيد.بنابرچنين انديشهاى امام رضاعليه السلام واقعاً امام نبود.حتّى يكى از اين افرادنامهاى به امام نگاشت و در آن گفت: تو چگونه امام هستى در حالى كه فرزندى ندارى؟! امام رضا در پاسخ به اين شخص فرمود: تو از كجا مىدانى كه منفرزندى ندارم؟ به خدا قسم روزها و شبها سپرى نمىشود تا آنكه خداوندمرا فرزند ذكورى عنايت فرمايد كه حق و باطل را از هم جدا مىسازد.(1) همچنين يكى از ياران وى به آنحضرت عرض كرد: امام پس از توكيست؟ آنحضرت فرمود: فرزندم.سپس گفت: آيا كسى كه فرزند نداردجرأت آن را دارد كه بگويد فرزندم؟ راوى اين حديث گويد: چند روزى سپرى نشده بود كه امام جواد، بهدنيا آمد.(2) همچنين ابن قيام واسطى، كه جزو فرقه واقفيه بود و امامت حضرترضا را قبول نداشت، نزد آنحضرت آمد و به قصد عيبجويى از آنحضرتگفت: آيا مىشود كه دو امام )در يك مقطع زمانى( با هم باشند؟آنحضرت فرمود: نه مگر آنكه يكى از آن دو صامت )خاموش( باشد.ابن قيام گفت: پس چطور براى تو صامتى نيست؟ امام فرمود: چرا، به خدا قسم خداوند براى من )فرزندى( قرارميدهد كه حقّ و اهل آن را بدو استوار مىبخشد، و باطل و باطل خواهانرا نيست و نابود مىكند.در آن هنگام حضرت رضا فرزندى نداشت امّايك سال بعد از اين ماجرا امام جواد به دنيا آمد.(3) سال 195 هجرى و ماه رجب بود.(4) شيعيان وفادار، مشتاقانه درانتظار ولادت فرزند امام رضاعليه السلام بودند.احاديث نيز آنان را از مقدممبارك اين كودك خبر داده بود.آنها از رسول خداصلى الله عليه وآله روايت مىكردندكه فرمود: "پدرم به قربان بهترين كنيزان اهل نوبه" اين حديث به مادر امام جواد اشاره داشت.شيعيان مىخواستند برهان فرقه واقفيه را كه شايعات و تبليغاتبسيارى بر ضدّ امام رضا به راه انداخته بودند، درهم بكوبند.آن شب مصادف با شب نوزدهم ماه مبارك رمضان بود كه از افق حقّماهى كه از خورشيد تابانتر و پر شكوهتر و والاتر بود، درخشيدنگرفت.آرى او امام جوادعليه السلام بود.راويان حديث از زبان پدر بزرگوار اين نوزاد نقل كردهاند كه فرمود:اين مولودى است كه در اسلام پر بركتتر از او زاده نشده است.بلى، امام جواد در زمانى پا به عرصه هستى نهاد كه شيعيان با يكديگربه اختلاف برخاسته بودند و تبليغات برخى از مخالفان به دلهاى بعضى ازمردم ساده لوح نفوذ كرده بود.در اين برهه تولّد فرزند موعود امامرضاعليه السلام نشانه صدق آنحضرت و بطلان عقيده واقفيه شد.چون امام جواد به دنيا آمد تبليغات و شايعات واقفيه به سرعت رنگباختند و آنها چونان نمك در ميان