6. ولايت‌ انتخابي‌ فقيه‌ - ولایت فقیه حدود، اختیارات و وظایف نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ولایت فقیه حدود، اختیارات و وظایف - نسخه متنی

محسن شیخ الاسلامی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

6. ولايت‌ انتخابي‌ فقيه‌

ولايت‌ انتخابي‌ فقيه‌ بدين‌ مفهوم‌ است‌ كه‌ مشروعيت‌ فقيه‌ ـ متصدي‌اداره‌ حكومت‌ اسلامي‌ ـ از جانب‌ عموم‌ مردم‌ پذيرفته‌ شده‌است‌. بدون‌انتخاب‌ فقها توسط‌ مردم‌ هيچ‌ عالم‌ ديني‌ مشروعيت‌ لازم‌ براي‌ احرازمسؤوليت‌ زعامت‌ و رهبري‌ حكومت‌ اسلامي‌ را ندارد.

در اين‌ تعريف‌مشروعيت‌ الهي‌ جاي‌ خود را به‌ مشروعيت‌ مردمي‌ يا ملّي‌ داده‌ است‌.

به‌عبارت‌ ديگر «حاكم‌ اسلامي‌ يعني‌ فقيه‌ عادل‌ با انتخاب‌ از سوي‌ مردم‌تعيين‌ مي‌شود».

7. ولايت‌ مطلقه‌ فقيه‌

به‌ معناي‌ ولايت‌ فقهاي‌ حائز شرايط‌ در اداره‌ و تصرّف‌ در كليّه‌شئونات‌ اجتماعي‌، سياسي‌، مذهبي‌ مسلمين‌ است‌. در اين‌ ولايت‌، حدود واختيارات‌ فقيه‌ و يا فقهاي‌ حاكم‌ برابر با اختيارات‌ معصومين‌(س)است‌ و هيچ‌ تمايزي‌ ميان‌ اختيارات‌ آنها در اداره‌ حكومت‌ اسلامي‌ و سايرامور اجتماعي‌، ديني‌ با اختيارات‌ معصومين‌(ع) وجود ندارد. بر اين‌اساس‌ صلاحيّت‌ فقيهان‌ در قلمرو سياسي‌ و به‌ اداره‌ امورحسبيّه‌، قضاوت‌و صدور فتاوي‌ ديني‌ و احكام‌ سياسي‌ ختم‌ نمي‌شود. فقيه‌ حاكم‌ مي‌توانددر هنگام‌ زعامت‌ خود حتي‌ فرمان‌ جهاد ابتدايي‌ را صادر كند. همچنين‌ولايت‌ فقيه‌ مقدم‌ بر احكام‌ فرعيّه‌ الهيه‌است‌.

8. ولايت‌ مقيّده‌ فقيه‌

ولايت‌ مقيده‌ فقيه‌ بدين‌ مفهوم‌ است‌ كه‌ زعامت‌ فقيه‌ و يا فقهاي‌ حائزشرايط‌ رهبري‌ حكومت‌ اسلامي‌ محدود به‌ اموري‌ است‌ كه‌ خود حاكي‌ ازبرابر نبودن‌ حوزه‌ اختيارات‌ فقهاي‌ اسلامي‌ با اختيارات‌معصومين‌(س) است‌. موارد محدوديت‌ ولايت‌ فقيه‌ عبارتند از:محدود بودن‌ ولايت‌ فقيه‌ به‌ امور حسبيّه‌؛ مقدم‌ نبودن‌ ولايت‌فقيه‌ براحكام‌ فرعيّه‌ الهيّه‌ و محدود بودن‌ ولايت‌ فقيه‌ در چارچوب‌ قانون‌اساسي‌ حكومت‌ اسلامي‌.

9. وكالت‌

در اصطلاح‌ حقوقي‌ وكالت‌ عقدي‌ است‌ كه‌ به‌ موجب‌ آن‌ يكي‌ ازطرفين‌ طرف‌ ديگر را براي‌ انجام‌ امري‌ نايب‌ خود مي‌نمايد. اين‌ نوع‌وكالت‌ به‌ وكالت‌ مطلق‌ و وكالت‌ مقيّد تقسيم‌ مي‌شود. از شرايط‌ اصلي‌وكالت‌ آن‌ است‌ كه‌ وكالت‌ بايد در امري‌ داده‌ شود كه‌ خود موكل‌ بتواندآن‌ را به‌ جا آورد. در اصطلاح‌ سياسي‌ وكالت‌ عبارت‌ است‌ از انتخاب‌اشخاص‌ توسط‌ مردم‌ به‌ عنوان‌ نمايندگان‌ آنها در قوه‌ مقننّه‌ و يا انتخاب‌فردي‌ به‌ عنوان‌ رياست‌ كشور براي‌ مدت‌ معيّن‌ تا با تصويب‌ قوانين‌ و بااداره‌ كشور به‌ امور جامعه‌ نظم‌ و انتظام‌ بخشند. در وكالت‌ به‌ مفهوم‌سياسي‌، انتخاب‌ شوندگان‌ به‌ عنوان‌ وكيلان‌ و نمايندگان‌ مردم‌ موظفندوظايف‌ قانوني‌ خود را انجام‌ دهند.

10. مرجعيّت‌

در اصطلاح‌ فقهي‌ آن‌ رسيدن‌ علماي‌ دين‌ و مجتهدين‌ به‌ رتبه‌اي‌ ازفقاهت‌ و اجتهاد در فقه‌ اسلام‌ است‌ كه‌ مسلمين‌ غيرمجتهد در فروع‌ دين‌ واحكام‌ عمليّه‌ ديني‌ خود به‌ فتاوي‌ آنها رجوع‌ كنند. طريقه‌ شناخت‌ مرجع‌تقليد به‌ سه‌ روش‌ است‌. اول‌، شناخت‌ شخص‌ مقلّد؛ دوم‌، تصديق‌ و گواهي‌دو عالم‌ عادل‌؛ و سوم‌ شهرت‌ كافي‌ مرجعيت‌ مجتهد. از شرايط‌ مرجعيت‌علاوه‌ بر اجتهاد، اعلم‌ بودن‌، مرد، بالغ‌، عاقل‌، شيعه‌ اثني‌عشري‌، زنده‌،حلال‌زاده‌ و عادل‌ بودن‌ نيز مي‌باشد.

/ 46