مطبوعات ديني و رسالتها
ابوالقاسم يوسفي اشاره
اولين نشست مطبوعات در حوزه دين و يا مطبوعات ديني در جمع صاحبنظران، مديران مسؤول و سردبيران اين نشريات و با حضور جناب آقاي دكتر شهيدي مؤدب، معاون محترم مطبوعاتي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، به همت جناب آقاي احمدي، مدير كل محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم، برگزار گرديد. گفتگو، مذاكره چهره به چهره و موضوعات مطروحه در اين نشست، بهانهاي شد تا در باب مطبوعات ديني، رسالتها، مشكلات، محدويتها و تنگناها، و راهحلها، مطالبي را به رشته تحرير درآوريم.مقدمه
انقلاب شكوهمند اسلامي ايران كه حاصل قرنها مبارزه و جهاد چهرههاي برجسته ديني و مردمي است، چراغ راه رشد و تعالي انسانهايي شد كه همواره تشنه فرهنگ ناب و اصيل اسلامي بوده و درپي دستيابي به چشمه زلال سنت نبوي صلياللهعليهوآله و فرهنگ علوي عليهالسلام بودهاند.رويكرد فراگير مردم خداجوي به اين فرهنگ و نيك انجامي اين رويكرد؛ يعني طرد هرگونه ظلم و بيعدالتي و محو سلطه زراندوزان و زورمداران بر جامعه جهاني، دشمنان را برآشفت و منفعلانه اين كانون اميد را هدف توطئههاي بزرگ و كوچكي قرار داد كه مهمترينشان در جنگ تحميلي بود كه شايد تاريخ نظير آن را كمتر به خود ديده باشد. در اين برهه از زمان، مسأله اصلي جنگ تحميلي و حفظ تماميت ارضي بود و ذهنها كمتر متوجه مقوله فرهنگ بود. البته فعاليتهاي فرهنگي خاص آن دوران نظير فرهنگ ايثار و شهادت و به طور كلي فرهنگ بسيجي را نبايد فراموش كرد كه اگر هم اكنون نيز همان فرهنگ و عطر دلانگيز انفاس بسيجي بر جامعه حاكم باشد، بسياري از معضلات فرهنگي از بين خواهد رفت.پس از پايان عزتمندانه جنگ، نفسها تازه شد و عزم بر آن شد تا با بهرهگيري از تجربيات بسيار سودمند هشت سال دفاع مقدس و حوادث و مسائلي همچون قائله كردستان، خوزستان، گنبد، خلق مسلمان، توطئه كودتا، خطر ليبراليسم و فعاليتهاي مذبوحانه منافقين، پايههاي فكري، معنوي، و فرهنگي جامعه مستحكم گردد.بدين سان نشريات متعددي تولد يافتند و هر يك پرچمي برافراشته كساني را زير آن گرد آوردند و سعي كردند تا ناگفتههاي خود را بر همه عيان كنند. اين كه ماهيت گفتهها و نوشتههاي آنها چيست، و آيا به صواب يا خطا مينويسند، مجال بررسي آن در اين مقال نيست.در اين ميانه، مطبوعات ديني رسالتي ويژه و سهمي متفاوت از ديگران دارند. بررسي عوامل عروج و افول آنان و نقش متوليان دين و فرهنگ، اعم از مردم و دولتمردان، در بقاء و فناي آنها، موضوع و محور مطالبي است كه درپي ميآيد. مطبوعات ديني
واژه مطبوعات ديني و واژگاني از قبيل حكومت ديني، دانشگاه اسلامي، هنر ديني، آزادي، توسعه، و نظاير آنها، فاقد تعريفي جامع و مانع هستند. و لذا ميتوان پرسيد كه آيا مقصود از مطبوعات ديني، مطبوعاتي است كه در حوزه حكومت ديني منتشر ميشود؟ آيا مطبوعاتي كه پيرامون موضوعات ديني و براي ترويج دين و اعتلاي جامعه ديني منتشر شوند مطبوعات دينياند؟ آيا هر نشريهاي كه از دولت ديني براساس قوانين و مقررات موضوعه مجوز انتشار گرفت عضو خانواده مطبوعات ديني است؟ و يا چيزي جز اينها است؟در اين باب بين اصحاب انديشه اختلاف وجود دارد، اما آنچه مهم است، نه تعريف يا عنوان كلي اين مطبوعات، بلكه محتوي و كيفيت مطالب آنها ميباشد. مهم اين نيست كه تحت حكومت ديني است يا غير آن، مهم اين نيست كه در ايران باشد يا كشور ديگر، مهم اين است كه با هدف ترويج دين و تقويت پايههاي حكومت ديني منتشر شوند.بنابراين ميتوان گفت: هر نشريهاي كه هدفش اشاعه و ترويج دين، تقويت مباني حكومت ديني و رشد و تعالي انسانها، در هر جاي عالم باشد مطبوع ديني است. پيدا است كه منظور ما از دين، آن هم در قلمرو حكومت اسلامي ايران، دين متعالي و مترقي اسلام ناب محمدي صلياللهعليهوآله است، و هر نشريهاي كه به هر يك از موضوعات دين پرداخته و در جهت گسترش آن فعاليت نمايد مطبوعه ديني است.رسالت علماي ديني و انديشمندان دينمدار
براي بيان و اهميت رسالت علماي دين و انديشمندان دينمدار در ترويج و تبليغ دين، به ديدگاه معمار بزرگ انقلاب اسلامي و مرجع بينظير جهان اسلام در عصر حاضر، به عنوان يك متخصص دينشناس و آگاه به زمان و مكان، حضرت امام خميني قدسسره ، اشاره ميكنيم:«... متأسفانه نه تنها مردم كشورها، بلكه روحانيون ممالك اسلامي اكثرا از كارآيي و نقش سازنده و تعيين كننده خود در مسايل روز و سياستهاي بينالمللي بيخبر هستند. و متأثر از القائات و برداشتهاي مادي، تصور ميكنند كه در عصر تمدن و تكنيك و صنعت و تحولات علمي و پيشرفتهاي مادي نفوذ روحانيت كم شده است و نعوذباللّه اسلام از اداره كشورها عاجز مانده است...».1 همچنين توجه روحانيت و علماي دين را به رسالت خويش جلب نموده و ميفرمايند: «... تعجب است كه چگونه بسياري از علما و روحانيون كشورها و بلاد اسلامي از نقش عظيم و رسالت الهي و تاريخي خود در اين عصر كه بشريت تشنه معرفت و احكام نوراني اسلام است غافلند و عطش ملتها را درك نميكنند.... در همين شرايط پر زرق و برق حاكميت علوم و تمدن مادي بر نسل معاصر، علما و خطباء و ائمه جمعه بلاد و روشنفكران اسلامي با وحدت و انسجام و احساس مسؤوليت و عمل به وظيفه سنگين هدايت و رهبري مردم، ميتوانند دنيا را در قبضه نفوذ و حاكميت قرآن درآورند. جلوي اين همه فساد و استثمار و حقارت مسلمين را بگيرند و از لانه كردن شياطين كوچك و بزرگ، خصوصا امريكا، در ممالك اسلامي جلوگيري كنند و به جاي نوشتن و گفتن لاطائلات و كلمات تفرقهانگيز و مدح و ثناي سلاطين جور، و بدبين كردن مستضعفان به مسائل اسلام و ايجاد نفاق در صفوف مسلمين، به تحقيق و نشر احكام نوراني اسلام همت گمارند...»2پس آنچه از نظر امامخميني قدسسره محل تأمل است و بايد بدان پرداخته شود عبارت است از غفلت روحانيت جهان اسلام و ايران از نياز مسلمانان و ديگر جوامع به معارف الهي و احكام ديني، وظيفه سنگين هدايت و رهبري مردم، جلوگيري از فساد و تفرقه ميان امت اسلام، حاكميت قرآن، تحقيق و نشر احكام نوراني اسلام. و البته چنانچه تنها نشر احكام نوراني اسلام به درستي صورت گيرد بقيه توفيقات پيدرپي حاصل خواهد آمد.به هرحال در جهاني كه به دهكده جهاني موسوم است و در عصر انفجار اطلاعات، در تبليغ و ترويج احكام نوراني اسلام نبايد به محراب و منبر اكتفا كرد، بلكه علاوه بر آن بايد از ابزارها و فناوري امروز بهره جست. ماهواره، راديو و تلويزيون، مطبوعات، و رسانههايي از قبيل كامپيوتر و شبكه جهاني اينترنت، فريادها را رساتر و زبانها را براي فهم مقاصد يكديگر مشترك نموده است.در اين ميان، مطبوعات ديني به عنوان ي كي از ابزارهاي كارآمد در تبليغ دين و ارتقاء سطح فكري و معرفت ديني جامعه، اشاعه و ترويج فرهنگ مبارزه و شهادتطلبي، اخلاق و تربيت ديني، تنوير افكار توده مردم براي حقشناسي و حقخواهي، تقويت بنيانهاي فكري و فرهنگي جامعه ديني و... نقش ويژه و برجستهاي دارند كه ارباب انديشه ديني و نويسندگان متعهد ميتوانند در جهات مذكور از آن بهره گيرند و بهره دهند.علاوه بر آن، بخشي از رسالت علماي دين و حوزههاي علميه براي پاسخگويي به سؤالات و ابهامات و شبهات هر عصر و دورهاي، از طريق مطبوعات صورت ميگيرد. يكي از افتخارات اسلام، مخصوصا مكتب تشيع، به روز بودن آموزههاي آن و توجه اكيد به عنصر زمان و مكان است. البته هنوز مسائل بسياري هست كه نيازمند تبيين و تفسير هستند، مسائلي نظير هنر ديني، حجاب، آزادي، حدود روابط اجتماعي زن و مرد، سينما، فرهنگ و سنت، عقل و وحي، حكومت ديني، حدود و اختيارات مردم و حكومت و... از اين قبيلند.رسالت مطبوعات ديني
مطبوعات، در عصر حاضر، بسته به اين كه در دست چه كسي و در خدمت چه اهدافي باشند، هم ميتوانند ابزاري در دفاع از هويت فرهنگي جامعه و در جهت رشد و تعالي آن باشند، و هم ميتوانند نقش ويرانگري داشته باشند.امام خميني قدسسره در مورد نقش مطبوعات چنين ميفرمايد:«ما يكي از گرفتاريهاي بزرگمان در زمان طاغوت گرفتاري به دست مطبوعات بود. طاغوت مهرههايي كه در خدمت او بودند و در خدمت اجانب، انتخاب ميكرد و زبدههاي آنها را انتخاب ميكرد براي اداره مطبوعات و براي تبليغات به ضد اسلام و به ضد كشور لكن با آب و رنگ اسلامي و ملي، من نميدانم كه صدمهاي كه كشور ما و اسلام از مطبوعات در زمان طاغوت ديد بيشتر بود يا صدماتي كه از ساير ارگانهاي طاغوتي.مطبوعات كه حامل پيام ملت و حامل پيام اسلام بايد باشد و مبلّغ احكام اسلام و مجري احكام اسلام و مُهّذِب جامعه بايد باشد و اخلاق را در جامعه بايد پخش كند، اخلاق الهي را، در زمان طاغوت درست برعكس همه اين معاني مأموريت داشتند كه كشور ما را با آن تبليغات دامنهدار، اين رسانههاي طاغوتي، تمام مسائل اسلامي و تمام مسائل كشوري را به طرف منافع طاغوتي سوق دهند و صدمهاي كه اسلام از مطبوعات و رسانههاي طاغوتي خورد از كمتر دستگاههايي خورد و آنقدر كه جوانهاي ما را اين مطبوعات فاسد و آن مجلههاي فاسدتر و آن راديو و تلويزيونهاي فاسدتر به فساد كشيدند معلوم نيست كه مراكز فساد آنقدر به فساد كشيده باشند. اين مجلات بود و اين مطبوعات و اين راديو و تلويزيون و تمام اين رسانههاي گروهي بود كه جوانهاي ما را به جاي اين كه به طرف دانشگاه بكشد، به طرف علم و ادب بكشد، به طرف فساد كشاند.»3پيداست كه اين سخن امام قدسسره كه در زمان حاكميت طاغوت، مطبوعات، حامل پيام ملت، حامل پيام اسلام و مبلّغ احكام اسلام و... نبودند بدين معناست كه مطبوعات در نظام مقدس جمهوري اسلامي بايد حامل پيام ملت، حامل پيام اسلام و... باشند وگرنه به رسالت ديني خويش عمل ننمودهاند.مشكلاتي چند بر سر راه مطبوعات
با توجه به نقش حساس و ويژه مطبوعات، خصوصا از نوع ديني، و توقعي كه از آنها ميرود، شايسته است مشكلات و موانعي را كه اين قبيل مطبوعات با آن مواجهند شناسايي و نهايتا مرتفع گردد. پارهاي از مشكلات مطبوعات از اين قبيلند:1. عدم دسترسي به هنگام به منابع اطلاعاتي و موضوعات مورد علاقه جوامع و ملل ديگر. از اينرو لازم است سازمان يا ستادي تشكيل شود تا اطلاعات مورد نياز مطبوعات از قبيل موضوعات و نيازهاي فكري و عقيدتي و اجتماعي ديگر را جمعآوري كند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ميتواند با بهرهگيري از دفاتر نمايندگي و رايزنيهاي فرهنگي خود در كشورهاي مختلف و با استفاده از نيروهاي دلسوز و مجرب و متخصص، موضوعات و نيازهاي فكري و معنوي كشورهاي مختلف را جمعآوري و دستهبندي نموده و در اختيار ارباب علم و قلم قرار دهد. البته اين به معناي محدوديت مطبوعات در انتخاب، تشخيص و پرداختن به موضوعات و مسائل مورد علاقه نيست، بلكه در حقيقت بيشتر جنبه اطلاعرساني و مساعدت دارد تا محدوديت و سلب آزادي. همانگونه كه امام خميني قدسسره در فراز پيشين فرمودند: «بشريت تشنه معرفت و احكام نوراني اسلام است»، بايد براي رفع اين تشنگي، يك حركت عمومي، منسجم و فراگير صورت گيرد، و اين بسيج همه نيروهاي فكري و فرهنگي ما را ميطلبد. بايد كاري كرد و تلاشي نمود تا خجالت از حاصل اوقات نبريم.قدر وقت ار نشناسد دل و كاري نكند بس خجالت كه از اين حاصل اوقات بريمهمچنين اين وزارتخانه بايد در امر ارسال نشريات به ديگر كشورها و جوامع بشري، مساعدت و حمايت لازم را به عمل آورد.2. به نظر ميرسد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي علاوه بر حمايتهاي معمول كنوني از قبيل تهيه كاغذ، فيلم و زينگ و نظاير آن، شايسته است حمايت و خدمات پس از توليد نيز داشته باشد، آن هم به طور مستمر و محكم. يكي از آن خدمات ايجاد تسهيلات توزيع و فروش نشريات است كه در اين مورد، مطبوعات ديني نيازمند حمايت و دستگيري بيشتري هستند. از آنجا كه مطبوعات ديني داراي محدوديت ارزشي بوده و نميتوانند همانند بعضي از نشريات براي ماندن و حفظ جايگاه خود در بازار مطبوعات، از هر چهره و خط و خال و رنگ و لعاب، و هر نوع آگهي و تبليغات سودآوري بهره بگيرند، بودن و ماندن آنها در بازار مطبوعات - كه لازم و ضروري است - نيازمند حمايت بيشتري است.بنابراين، اين وزارتخانه بايد با تدابير لازم و از طريق ادارات مختلف خود در استانها و شهرستانها و با سازماندهي امكانات متعدد، دو هدف مذكور - توزيع و فروش و حفظ سهم بازار مطبوعات ديني - را تأمين نموده و بخشي از مشكلات اساسي را رفع نمايد.در پايان اميد داريم كه تمام نيروهاي وفادار به اسلام و انقلاب و نظام و رهبري، دغدغه دين را هيچگاه فراموش نكرده و يك دل و يك صدا در زير پرچم توحيد همچنان در ترويج دين مقدس اسلام، خاصه مكتب پويا و جاويد تشيع، همت گمارند. 1. آيين انقلاب اسلامي، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني قدسسره ، ص57. 2. صحيفه نور، ج20، ص126، 6/5/66. 3. آيين انقلاب اسلامي، ص237.