معنویت گرایی در تبلیغات خارج از کشور نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معنویت گرایی در تبلیغات خارج از کشور - نسخه متنی

مصاحبه شونده: محمود خلیل زاده

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

معنويت گرايي در تبليغات خارج از كشور

آقاي محمود خليل زاده

* با تشكر از شما كه فرصتي را به ما اختصاص داديد. مهم ترين نيازها و شرايط فعاليت در عرصه بين الملل و از سوي ديگر ظرفيت هاي حوزه در مقايسه با اين نيازها چيست؟

وظيفه اصلي يك روحاني، دادن فرهنگ ديني و هدايت مردم به سوي دين و خداي بزرگ است. در اين زمينه نيازهاي يك منطقه با مناطق ديگر متفاوت است. شايد در ايران نيازهايي مطرح باشد كه اين نيازها اصلاً در جامعه اروپايي معني نداشته باشد و يا در كشورهاي آفريقايي شديدتر باشد، نيازهاي مناطق جغرافيايي متفاوت است. يك روحاني كه نماينده ي حوزه در هر منطقه باشد، بايستي وضعيت جغرافيايي و نيازهاي آنجا را به خوبي بشناسد، نيازهاي گروه هاي سِنّي و جنسي با يكديگر متفاوت است. در كشورهاي اروپايي، مسئله عمده مورد نياز در آموزش عقايد ديني نه به شكل خشك و كلامي آن، بلكه با رنگ معنوي و عرفاني است. ما در مواجهه با ايراني هاي مقيم خارج كشور بلكه غير ايراني ها وقتي مسائل ديني را با رنگ معنوي و عرفاني عرضه مي‏كنيم مي بينيم ميزان پذيرش به شدت بالا مي‏رود.

بعضي وقت ها مي‏بينيد در حوزه يك كتاب نوشته شده است كه در ايران فوق العاده خوب جواب مي‏دهد، ولي همين كتاب اگر به زبان ديگر ترجمه شود اصلاً جواب نمي‏دهد. مثلاً يك كتاب عقايد كه براي حوزه آمريكا نوشته مي‏شود، اگر آن كتاب را به هندوستان بفرستيد جواب نمي‏دهد. مثلاً: در زبان فارسي براي‏رساندن يك مفهوم در يك جمله از افعال مختلف استفاده مي‏كنند، اين كار جمله را خيلي زيبا مي‏كند، امّا در زبان آلماني مترجم مجبور مي‏شود براي يك جمله، از يك فعل استفاده بكند و لطافت جمله از بين‏رود. خواهش من اين است كه كتاب هايي را كه براي جامعه بيرون از ايران مي‏نويسند مخصوص همان جامعه بنويسند. يا برخي از مطالب درباره ي حقوق زن از كتاب «حقوق زن» استاد مطهري (ره) ترجمه مي‏شود؛ ايشان اين كتاب را براي ايران نوشته اند - حتّي تا زمان حاضر اين كتاب تازگي دارد و جذاب است - اما وقتي ترجمه مي‏شود ممكن است مثال ها ديگر آن معني را ندهد. مثلاً: آقاي مطهري مي‏گويند:

مرد به زن بگويد دوستت دارم و. .. «الآن اگر اينها را به يك اروپايي‏بگوييد براي آنها عادي و طبيعي است. حتّي در آموزش هاي اخلاق ما مي‏بينيم كه درباره ي پديده هاي اخلاقي در جامعه خودمان بايد خيلي تذكّر بدهيم: «دروغ نگو، مسخره نكن، غيبت نكن و. . .» امّا ممكن است اينها اصلاً در جامعه ديگر معنا نداشته باشد و با يك اشاره كوتاه بتوان رد شد. و بر عكس ممكن است خيلي از پديده ها در جامعه ايران اهميت زيادي نداشته باشد، امّا در جوامع ديگر به تأكيد و كار بيشتري لازم باشد. بنابراين مي‏طلبد حوزه هاي ما در رشته هاي مختلف بتوانند با انديشمنداني كه در خارج از كشور هستند جلساتي‏داشته باشند و با يكديگر تبادل انديشه كنند. روحانيون هر منطقه حداقل در شناخت موضوع كمك بكنند و متخصصان در اين زمينه كتاب بنويسند سپس ترجمه شود و به آن منطقه بفرستند و به جامعه آنجا عرضه بشود.

* آيا وضعيت فعلي آموزشي، پژوهشي و تبليغي حوزه متناسب با وضعيت جوامع بين المللي است؟ با توجّه به آموزش هاي حوزوي، ممكن است كسي‏تربيت شود كه براي داخل كشور مفيد باشد. امّا آيا اين طلبه براي جامعه ي‏خارج از كشور مي‏توانند به عنوان مبلّغ، مدرس و محقق جوابگو باشند؛ در واقع سه بحث مطرح است: آيا آموزش، پژوهش و تبليغ حوزه با نيازهاي بين المللي امروز منطبق است؟ براي بهبود انطباق اين مباحث با نيازها چه پيشنهاداتي داريد؟

- در هر سه بُعد نارسايي هايي داريم. به عنوان مثال: اگر يك پژوهشگر حوزه، درباره شناسايي افكار «كانت» پژوهشي انجام بدهد اين در جامعه اروپا نمي‏تواند رنگي داشته باشد. زيرا آنها اين مطالب را مي‏دانند. يكي از دوستان ما كه فرد دانشمندي است و رايزن فرهنگي يكي از كشورها است در مصاحبه اي با يك رسانه غربي، به ايشان گفته بودند: ما در مصاحبه با نُه نفر فقط يازده صفحه مطلب نوشتيم اما در مصاحبه با شما به تنهايي ده صفحه نوشتيم ايشان مي‏گفتند: نمي‏دانم چرا؟ گفتم: به خاطر اينكه بقيّه حرف هاي خودشان (دانشمندان غربي) را به آنها تحويل داده بودند؛ امّا شما حرف هاي ما را بيان كرديد. پژوهشگران ما حرف هاي خودمان را ياد بگيرند امّا متناسب با جامعه بين الملل ارائه كنند آن وقت خيلي زيبا معنا مي‏دهد.

انصافاً مي‏توان مباحث عرفان نظري و عملي را به نحو خيلي زيبا و كلاسيكي‏تدوين و عرضه كرد كه در جذب افراد حتّي آنهايي كه مسلمان شده اند موءثر باشد. من تعداد زيادي از افراد شيعه آلماني را مي‏شناسم، با آنكه با ما رفت و آمد دارند ولي به خاطر اينكه از عقايد و احكام خشك مذهبي حظّ زيادي‏نمي برند به جريان هاي صوفيانه گرايش پيدا مي كنند و حال آنكه اكثر جريان هاي صوفيانه خارج كشور ناسالم است. مثلاً از مغرب يك شيخ مي‏آيد و جلسات ذكر تشكيل مي‏دهد و آنها كه مي‏روند احساس لذّت مي‏كنند. ما مي‏توانيم در عرفان و اخلاق مطالب موءثري ارائه بدهيم.

در خارج از كشور، مسائل ظاهري مُبلّغ قبل از مسائل باطني و فكري او مورد توجّه قرار مي گيرد و مردم قبل از هر چيز به نوع برخورد او با مردم توجه مي‏كنند. لذا اخلاق و رفتار مُبلّغ و سلوك شخصي اش تا حدّ زيادي مي‏تواند در مردم اثر كند و نفوذ داشته باشد. اين حركت اوّلي است كه بايستي روي آن كار شود. تبليغ يك مسئله تخصصي است. در گذشته (بيست - سي سال پيش) هر كس با سبك خودش تبليغ

انجام مي‏كرد. امّا الآن در دنيا تبليغ جنبه علمي و تخصصي پيدا كرده است. به تجارب مسيحيان نگاه كنيد كه براي آماده سازي يك مُبلّغ چقدر كار مي‏كنند و بعد او را به جاي مورد نظر مي‏فرستند. محلّ تبليغ را ما ]ستاد [بايد انتخاب كند شايد مُبلّغ بخواهد فلان منطقه برود امّا مناسب آنجا نباشد، بايد به او كمك و

راهنمايي كرد كه با جغرافياي كشوري كه مي‏خواهد برود و فرهنگ، ]خصوصيات [ مردم و نيازهاي آنجا

آشنا شود. او بايد بداند كه مُبلّغ است و به عنوان يك مبلّغ بايد رفتار داشته باشد. حتّي پيشنهاد مي‏كنم مي‏توان هزينه كرد كه يكي، دو سال با مردم آنجا زندگي كند و با فرهنگ مردم آشنا بشود و زبان را به خوبي ياد بگيرد و بعد او را به عنوان مُبلّغ بفرستند در اين صورت كارايي اين فرد، فوق العاده بالا خواهد رفت.

* استفاده از ابزارهاي روز اطلاع رساني و تبليغاتي مثل استفاده از اينترنت در گفتگوي مستقيم (چت) چقدر در تبليغ مي‏تواند، موءثر باشد؟

- اين كار توسط بنده از طريق اينترنت انجام شده است؛ از طريق تشكيل سايت و چت ]كردن [. با آنكه وقتم كم است ولي فوق العاده موفق بوده ام و معمولاً هم خودم را معرفي نمي كنم كه روحاني هستم. دوستاني دارم كه سه سال است از طريق چت ]كردن [با هم صحبت مي‏كنيم و عمدتاً مسائل آنها معنوي و عرفاني است. و از طريق سايت هايي كه داريم (در سوئيس) و از طريق شماره تلفن و ايميل (پست الكترونيكي) ارتباطات مفيد و خوبي داشته ايم.

* با توجّه به اينكه همايش و گردهمايي ها و جلسات علمي، فرهنگي و ديني‏مفيدي در اروپا تشكيل مي‏شود آيا امكان استفاده و شركت در اين گونه همايش ها براي نخبگان، فضلا و طلاب حوزه وجود دارد و متقابلاً از آن طرف كساني هستند كه مي‏خواهند از دين، شيعه و حوزه آگاهي پيدا كنند. زمينه ايجاد اين گونه ارتباطات را چطور مي‏بينيد؟ آيا تا كنون در اين زمينه اقدامي صورت گرفته است؟

- اين گونه ارتباطات را فوق العاده موءثر مي‏دانم، اين موضوع معمولاً به دو گونه شكل مي گيرد، يكي همايش هاي عمومي كه پانصد تا هزار نفر ]بيشتر يا كمتر [در آن شركت مي‏كنند.

ديگر همايش و جلسات محدود كه تعداد شركت كنندگان كم است و آثار علمي‏و نفوذ فرهنگي در آنجا بيشتر است. به عنوان نمونه عرض مي‏كنم: در يك جلسه خصوصي كه در مدرسه صلح و الهيّات هامبورگ داشتيم چهار نفر از طرف ما بودند: يك روحاني (بنده)، يك مترجم و دو نفر ديگر؛ و از طرف مقابل هفت نفر از اساتيد و تئولوگ هاي بزرگ اخلاق و الهيّات. اين جلسه فوق العاده پُربار بود. مترجم مي‏گفت: من در جلسات بسيار زيادي شركت داشته ام ولي كمتر جلسه اي اين پُرباري را داشته است. ما خيلي رُك و بدون مصلحت ]انديشي [مسائل را بيان مي‏كرديم آنها هم همين طور. و نتايج خوبي هم گرفتيم. در زمينه صلح و مسائل اجتماعي و ديني مانند حجاب و روسري - كه در آلمان به عنوان يك پديده سياسي نه ديني مطرح است - صحبت شد.

فرداي آن روز در همايشي كه بيش از دو هزار نفر شركت كرده بودند و سخنرانان جلسه يك كشيش و يك تئولوگ مسيحي و بنده و جناب آقاي صادقي‏رشاد بوديم. براي مردمي كه آمده بودند و سوءالاتي داشتند خيلي موءثر بود، آقاي صادقي رشاد از طرف اسلام پاسخ مي دادند و فوق العاده موءثر بود كه نظير آن كمتر در آلمان ديده شده است. هر دو نوع جلسه (عمومي و خصوصي) قطعاً نتيجه دارد و موءثر است.

* طبيعتاً بعضي از افرادي كه با شما ارتباط دارند، تمايل دارند به ايران بيايند به عنوان مثال بعضي شخصيت هاي دانشگاهي تمايل دارند درباره ي شيعه تحقيق كنند، شما اين افراد را چگونه راهنمايي مي‏كنيد؟

ما از اين افراد داريم و گروه هايي را سازمان يافته به ايران اعزام كرده ايم. از زماني كه بنده حضور دارم سه گروه آكادميك آلماني به سرپرستي معاون اينجانب و مسئوليت كارهاي علمي و فرهنگي جناب آقاي دكتر نويد - از اساتيد دانشگاه زوريخ - به ايران اعزام كرده ايم. قبل از سفر با آنها جلساتي داريم و روي‏آنها كار مي‏كنيم. معمولاً بعد از سفر اين ها به سراغ ما مي‏آيند و جلساتي‏تشكيل مي‏دهند. در يكي از جلساتي كه داشتند، از ايران چهارصد اسلايد به نمايش گذاشتند كه اوضاع ايران اين گونه است. در سفر اخير، گروهي‏را به منزل

امام خميني (رض) برديم كه براي آنها خيلي موءثر بود.

امّا يك سري افرادي هستند كه تمايل دارند و مي‏خواهند براي انجام تحقيقات علمي به ايران بيايند و

تأكيد دارند. ولي متأسفانه زمينه اعزام آنها هنوز مهيّا نشده است.

اگر شما در زمينه گفتگو در زمينه هاي ديني و شيعه شناسي بخواهيد با كساني‏ارتباط داشته باشيد افرادي هستند كه هم آن ها مي‏توانند مطالبي را در ايران ارائه كنند و هم از اينجا استفاده كنند. كسي را داريم كه از آثار شيعه موزه درست كرده است. از قبيل: مُهر، تسبيح و دستي كه بر روي بيرق ها به عنوان دست حضرت ابوالفضل العباس (ع) مي‏زنند، نمايشگاهي درست كرده است؛ ما در اين زمينه ها علاقمند زياد داريم ما مي‏توانيم با هماهنگي آنها را بفرستيم.

* اگر از حوزه افرادي بخواهند متقابلاً به آنجا بيايند و در همايش ها و . . . شركت كنند آيا آمادگي راهنمايي و كمك به اين افراد را داريد؟

- بله، مي‏توانيم. مشروط بر اينكه ]از قبل [با رايزن فرهنگي و مركز اسلامي‏هامبورگ هماهنگي داشته باشيد و مي‏توانيم در دو شهر برلين و هامبورگ جلسات خوبي داشته باشيم.

* در پايان اگر نكته خاصي درباره ي حوزه و چگونگي تحولاتي كه در بين المللي شدن حوزه مي‏تواند موءثر باشد، به نظرتان مي‏رسد بيان فرماييد.

- حوزه نسبت به خارج از ايران مشكل شناخت موضوعات را دارد، و بايد مقداري در شناخت موضوع فعال تر باشد.

ما خصوصاً در زمينه مسائل اخلاقي و عرفاني متناسب با جوامع مختلف بايد كار كنيم. و در زمينه مسائل اعتقادي (با آنكه كتاب هاي زيادي نوشته شده) نيز چنين است. - جاي كار دارد و مردم اينها را مي‏خواهند و حتّي در فقه بايد به مسائل و موضوعات جديدتر پرداخت شود. مثلاً اگر از درون منزلتان و از طريق اينترنت وارد كامپيوتر فرد ديگري شود، سيستم محافظ ]امنيتي [را بشكنيد و برنامه اي را سرقت كنيد؛ در واقع حِرز را شكسته‏ايد؛ آيا بايد قطع يَد شود؟ اينها پديده هاي‏جديد هستند كه مي‏پُرسند و جواب مي خواهند. فكر مي‏كنم اگر حوزه در اين زمينه ها فعّال‏تر بشود مناسب تر است.

/ 1