نگاهي عميق به عيد نوروز
علي نجفي در شماره گذشته به چگونگي تفسير احاديث مربوط به نوروز پرداختيم و ثابت نموديم كهاولاً: امام عليهالسلام در مقام برشمردن وقوع روزي در روزي نيستند و دليلي هم بر اين مدعا نيست. ثانيا: اثبات نموديم كه امام در مقام برشمردن علل وضع نوروز هستند و علت اصلي را هم غدير خم اعلام نموديم اينك ادامه بحث: نوروز هم همانند ساير پديدههاي تاريخي و اجتماعي كه زائيده چند عامل و از دست به دست نهادن چندين علت به وجود ميآيند، مستثني نيست.چنانكه گذشت، امام صادق عليهالسلام براي نوروز 11 الي 13 علت (بنابراختلاف نُسخ احاديث) ذكر نمودهاند كه در اين شماره و شمارههاي بعد به اهم علل حدوث نوروز از ديدگاه احاديث ميپردازيم:نوروز روز ميثاق بر يگانگي خدا
امام صادق عليهالسلام فرمود: «اي معلّي نوروز همان روزي است كه خداوند در آن از بندگانش عهد و پيمان گرفت كه او را عبادت كنند و هيچ چيز را شريك او نگردانند، و به پيامبران و حجتهاي او بر خلق، و نيز به ائمه اطهار عليهمالسلام ايمان بياورند»2.آيا به راستي تاريخ حيات بشري چنين روزي را شاهد بوده است؟عالم ميثاق از ديدگاه احاديث
احاديث وارده از پيامبر صلياللهعليهوآله و ائمه اطهار عليهمالسلام اين قضيه را چنين شرح دادهاند:«خداوند تمام افراد بشر را پيش از خلقت آدم به صورت ذرّه و مورچه آفريد3. و به آنها شعور و ادراكي در خور آن عالم و متناسب شأن آنها عطا فرمود تا بتوانند آفريننده خود را بشناسند و اگر از آنها سؤال شود، پاسخ گويند4.به اين نحو كه چون خداوند تبارك و تعالي خواست مخلوق را بيافريند نخست آبي گوارا و آبي شور و تلخ آفريد و آن دو آب را به هم آميخت سپس خاكي از صفحه زمين برگرفت و آن را به شدت مالش داد، آنگاه آدميان مانند نور از راست و چپش به جنبش درآمدند، به همگي دستور فرمود به آتش درآيند، اصحاب يمين داخل شدند و آتش بر آنها سرد و سلامت گشت و اصحاب شمال از داخل شدن سرپيچي كردند5.سپس فرمود: مگر من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: چرا گواهي دهيم. خداوند تبارك و تعالي گفت: «تا در روز قيامت نگوييد ما از اين بيخبر بوديم»6.سپس از پيامبران پيمان گرفت و فرمود: «مگر من پروردگار شما نيستم؟ و اين محمد صلياللهعليهوآله رسول من نيست و اين اميرمؤمنان علي عليهالسلام نميباشد؟ گفتند: چرا. پس نبوت آنها پابرجا شد و از پيغمبران اولوالعزم پيمان گرفت كه من پروردگار شمايم و محمد رسولم و علي امير مؤمنان و اوصيا بعد از او واليان امر من و خزانهداران علم من هستند و اين كه مهدي كسي است كه به وسيله او دينم را نصرت دهم و دولتم را آشكار كنم و از دشمنانم انتقام گيرم و به وسيله او خواهي نخواهي عبادت شوم. گفتند: پروردگارا اقرار كرديم و گواهي داديم7.پس مقام اولوالعزمي براي آن پنج تن (نوح، ابراهيم، موسي، عيسي و محمد صلياللهعليهوآله ) از جهت مهدي عليهالسلام ثابت شد. در حديث است كه اول كسي كه به آتش درآمد و بله گفت، محمد صلياللهعليهوآله بود. سپس پيغمبران اولوالعزم و اوصياء و پيروانشان از پي او درآمدند و گويند همين سبب برتري محمد صلياللهعليهوآله بر ساير پيامبران است8.عالم ميثاق9 يا ذرّ يك حقيقت قرآني استهمانطور كه ميدانيم و چنانكه در تاريخ واحاديث به آن اشاره شده است، اصل قضيه(عالم ميثاق) در قرآن آمده است. لذا نميتوان در وقوع آن ترديد نمود.ولي بين دانشمندان در دلالت و تفسير آن اتفاق نظري ديده نميشود و لذا برخي در تفسير آيه و بلكه اخبار عالم ذرّ گفتهاند:خداي تعالي در خلقت انسان دلائلي براي ربوبيت خود قرار داده و عقول ايشان را چنان رهبري فرموده كه اگر به طبع و فطرت خود بينديشند، به ربوبيت خداوند اقرار كنند. دستهاي ديگر گفتهاند:اين اقرار و اعتراف به زبان؛ قابليت و استعداد جواهر و ذوات آنهاست مانند آيه شريفه : «...فَقالَ لَهاَ الأَرْضِ ائْتِيا طَوْعا و َكَرْها قالَتا أَتَيْنا طائِعِينَ»10.«...به آن و زمين دستور داد به وجود آييد(شكل بگيريد) خواه از روي اطاعت و خواه اكراه»، آنها گفتند: ما از روي طاعت شكل ميگيريم».دستهاي ديگر گفتهاند:اين اقرار به زبان ملكوتي بوده مانند: «يسبّح للّهِ ما فِي السَّمواتِ وَ ما فِيالأَرْضِ»11.«آنچه در آسمانها و زمين است، همواره تسبيح خدا ميگويند...».دستهاي ديگر به اين حقيقت به همان نحو كه در احاديث آمده، اعتقاد دارند12.علت اختلاف در عالم ميثاق
درباره عالم ميثاق چند سؤال مطرح است و بسياري از اين اختلافها به همين چند سؤال برميگردد كه به آنها اشاره ميكنيم:1 - آيا اين قضيه كه در قرآن و در احاديث ذكر شده است، يك واقعه خارجي بوده كه در عالم خارج واقع شده است؟ يا اين كه كنايه از يك واقعيت فطري و تكويني است؟2 - در صورت قبول شقّ اولّ سؤال، اين بحث مطرح ميشود كه اين واقعه قبل از خلقت آدم بوده يا بعد از خلقت آدم عليهالسلام ؟عالم ميثاق يك عالم واقعي و خارجي استاما در جواب به سؤال اولي بايد بگوييم احاديث نوروزيه شق اول را تأييد ميكنند چون احاديث در مورد وقايعي بحث ميكنند كه كلاً در عالم خارج واقع شدهاند مانند غديرخم و ظهور امام زمان(عج) و غيره.پس به دليل حفظ اتحاد سياق حديث، بايد بگوئيم «عالم ميثاق» هم يك واقعيتي بوده كه در عالم خارج اتفاق افتاده به همان نحو كه در احاديث آمده است و تمام احاديثي كه در اين باره از پيامبر صلياللهعليهوآله و ائمه اطهار عليهمالسلام نقل شده است، ظاهر آنها همين مطلب را تأييد ميكند.منتهي آنچه باعث شد كه علما اين احاديث شريفه را حمل بر كنايه و استعاره كنند ظهور آيه شريفه در استعاره ميباشد چون آيه شريفه فرموده است: «هنگامي كه بگرفت پروردگار تو از فرزندان آدم از پشتهاي ايشان نژاد ايشان را»؛ خوب پيداست كه قرآن نگفته است «هنگامي كه بگرفت پروردگار تو از پشت آدم نژاد او را». بنابراين بايد آيه شريفه را حمل به كنايه كرد كه كنايه از وجود دلائل بر وجود خداوند به فطرت انسانها است.اما وقتي پيامبر اكرم صلياللهعليهوآله و ائمه اطهار عليهمالسلام كه حاملان وحي و مفسران واقعي قرآن و آگاه به حقايق و اسرار و رموز قرآن هستند، آيه شريفه را اينچنين تفسير كردهاند، ديگر جايي براي اين احتمالات باقي نميماند13.عالم ميثاق قبل از عالم دنيا واقع شده استاما در مورد اين كه اين واقعه قبل از خلقت آدم يا بعد از خلقت آدم واقع شده است و اگر بعد از خلقت آدم بوده، در كجا؟ روايات در اين جهت اختلاف دارند آنچه از روايات شيعي نقل شده است، اين است كه عالم ميثاق يا قبل از خلقت و يامقارن خلقت آدم اتفاق افتاده است14.ولي در روايات اهل سنت بعضي از آنها عالم ميثاق را بعد از خلقت آدم ميدانند و بعضي از آنها ميگويند در بهشت اتفاق افتاده و بعضي ديگر ميگويند در زمين در سرزمين مقدس مكه و بعضي هم اين اتفاق را قبل از خلقت آدم ميدانند15.در هر صورت اين بحث زياد مهم نيست. مهم وقوع اين مسأله است اما در عين حال اعتماد به روايات شيعي است يعني احاديث موثق ميرساند كه اين اتفاق در اين دنيا واقع شده است واينكه به عالم ميثاق معروف است، به دست ميآيد كه در عالمي ديگر غير از اين عالم بوده است و اگر در اين عالم واقع ميشد، صحيح نبود كه آن عالم ميثاق گفته شود.خلاصه
علامه طباطبائي قدسسره فرمودهاند: «مسأله پيمان گرفتن از بنينوع بشر بر ربوبيت پروردگار؛ خود از دقيقترين آيات قرآني از حيث معنا و از زيباترين آيات از نظر نظم و اسلوب است»16.و اخبار وارده در اين باب هم به قول علامه مجلسي «از رموز و اسرار اخبار ائمه اطهار عليهمالسلام است»17.علامه مجلسي بعد از تقبيح قول كسائي كه احاديث را به تمثيل و استعاره حمل كرده، ميفرمايند: در بستن چنين احتمالاتي به خدا و رسول، جرئت بر خدا و رسول ميباشد و راه نجات به احتمال سخن گفتن است18.بديهي است كه ما در اين مسأله، اخذ به ظاهر و آنچه در نظر اولي و ثانوي از احاديث به ذهن متبادر ميشود، كردهايم. چون شكي نيست كه بسياري از احاديث مانند احاديث نوروزيه و حديث باب «چگونه جواب دادند و حال آن كه ذرّه بودند»، و ساير احاديث ميثاق، همان معنا را ميرساند كه ما انتخاب كرديم.ولي در عين حال نميخواهيم آيه شريفه ميثاق و احاديث وارده در اين باب را منحصر در همان معنا كنيم و بگوييم: معني آيه و احاديث همين است و بس؛ چون همانطور كه خود ائمه اطهار عليهمالسلام بيان فرمودهاند، قرآن داراي معاني مختلفي است19 و براي هر كلمه از كلمات احاديث شريفه رسول اكرم صلياللهعليهوآله و ائمه اطهار عليهمالسلام معاني مختلفي است20.اما بهطور قطع يكي از معاني احاديث اين است كه در عالمي قبل از اين عالم نبوت انبيا و ايمان آنها و پيروانشان با اقرار و اعتراف بر ربوبيت خداوند يكتا و نبوت محمد مصطفي صلياللهعليهوآله و امامت ائمه عليهمالسلام ثابت و مستقر شده است.نوروز روز تجلي فطرت الهي و دولت حق
به حق هم نوروز همان روزي است كه به تصريح احاديث متواتره اولين بار انسانها به امر خداوند متعال وجود پيدا كردند! و زمينه سرنوشت خود را رقم زدند كه پيرو خدا و انبيا و ائمه اطهار عليهمالسلام باشند و بهشت را نصيب خود سازند، يا پيرو هوا و هوس خويش باشند و خود را در مهلكه و جهنم بيندازند. پس حق و سزاوار است براي مؤمنين روزي را كه سرنوشت خود را در آن رقم زدهاند و به ربوبيت و نبوت و امامت اعتراف كردهاند براي هميشه عيد و جشن بگيرند.اگر عالم ميثاق را يكي از علل نوروز معرفي كنيم چون در آن روز همه به يگانگي خدا اعتراف كردند و در آن روز خدا بشارت نصرت دين خود و آشكار شدن دولت خود را به وسيله مهدي عليهالسلام داد، بيراهه نرفتهايم.دنباله دارد 19) معاني الأخبار: «انّ الكلمة من كلامنا لتنصرف علي سبعين وجها». 13) براي توضيح بيشتر به كتاب مرآةالعقول علامه مجلسي: ج7، ص رجوع كنيد. 15) تفسير طبري: ذيل آيه 172 سوره اعراف. 17) مرآةالعقول: ج7، ص 11) جمعه: 1. 12) اصول كافي: ج2، ص 11 شرح و ترجمه مصطفوي - مرآةالعقول: ج7، ص 19 تا 20. 10) فصّلت: 11. 16) تفسير الميزان: ج8، ص 400 ذيل آيه 172 سوره اعراف ترجمه سيد محمد باقر موسوي همداني. 14) اصول كافي: ج3، ص 19 - 10. 1) اگر خوانندگان گرامي در محتواي مقاله نظري داشته باشند، براي ما ارسال بدارند تا در مجله منعكس شود. 18) تفسير صافي: ج1، ص 9 مقدمه اول «عليكم بالقرآن ... له ظهر و بطن فظاهره حِكَم و باطنه علم، ظاهره انيق و باطنه عميق، له تخوم و علي تخومه تخوم...». 2) بحارالأنوار: ج56، ص 91. 20) مدرك قبل. 3) اصول كافي: ج3، ص 19 شرح و ترجمه سيد جواد مصطفوي، باب «كيف اجابوا و هم ذرّ؟». 4) مدرك قبل. 5) اصول كافي: ج3، ص 11، چ1350. 6) اشاره به آيه شريفه 172 سوره اعراف. 7) اصول كافي: ج2، ص 12. 8) همان: ص 11 و 16. 9) از اين عالمي كه در احاديث آمده به چند اسم تعبير ميآورند، آن رااز جهت اين كه از انسانها پيمان و عهد گرفتند «عالم ميثاق» ميگويند و از آن جهت كه انسانها به صورت ذرّه و مورچه بودند، «عالم ذرّ» ميگويند و از آن جهت كه پروردگار به همه انسانها فرمود: «الست بربّكم» روز اَلَسْت» ميگويند.