امام و مطبوعات
علي صمدي "تمام رسانهها مربي يك كشور هستند.1"رسانههاي گروهي از ابزارهاي مهمي به شمار ميرود كه بشر براي ادامؤ حيات سخت بدان محتاج است. اگر تا ديروز وسايل ارتباطي جمعي به دليل عدم پيشرفت، جايگاه حقيقي خود را نتوانست در ميان اعضاي جامعه پيدا كند؛ امروز با برخورداري از پيشرفتهترين و مجهزترين دستگاههاي خبري، امكان دسترسي به وقايع جهان را در كوتاهترين زمان ممكن فراهم ساخته است.در عصر حاضر كه عصر ارتباطات نيز نام گرفته، نزديك است بشر مرزهاي ناشناخته علوم را يكي پس از ديگري به تصرف خود درآورد و به تبع آن با افزايش توانمنديهاي علمي و فني خود مسير رشد را با سرعتي فزاينده طي ميكند.در اين رهگذر نكاتي از اهميت بيشتري برخوردارند و توجه به آنها ضرورت دارد كه از آن جمله ميتوان به موارد ذيل اشاره كرد: چگونگي استفاده بهينه از امكانات و ابزارهاي موجود؛ چگونگي به خدمت درآوردن علوم و دانشهاي بشري براي پروراندن افراد و جوامع؛ حفظ كردن جامعه از آفات و گرفتاريهاي اجتماعي؛ هموار كردن راه رشد معنوي، ديني و اخلاقي در جامعه به مدد امكانات موجود.اگر اين اصل را بپذيريم كه رسانههاي عمومي در جامعه، براي افراد حكم دانشگاه را دارند پس هر يك از آنها ميتوانند از قداست خاصي برخوردار باشند و نقش حساسي را در پويايي و يا ايستايي جوامع ايفا نمايند و اگر به شكل مثبت و سازنده حركت كنند قطعاً منشا دگرگونيهاي شگرف در ساختار تربيتي جوامع خواهند بود. همانطور كه امام راحلمان فرمودند: "تمام رسانهها مربي يك كشور هستند، بايد تربيت كنند كشور را، افراد يك كشور را و بايد خدمت كنند به ملت2".وقتي بخواهيم رسالت و جايگاه رسانهها را در جامعه خودمان با ديدگاه بنيانگذار جمهوري اسلامي ارزيابي و تبيين كنيم، درمييابيم رسانهها با درك صحيح از نظام مقدس اسلامي، شناخت مفاهيم ارزشي نظام، شناخت موازين اصولي نظام، درك صحيح از جبهؤ حق و باطل، موضعگيري درست متناسب با دين مبين اسلام در مواقع و لحظات حساس تاريخي، برخورداري از استقلال راي، عدم وابستگي به جريانها و قدرتهاي سياسي حاكم، اتكال به قوانين و احكام الهي، افشاي به موقع جريانهاي انحرافي و وابسته، و بهرهگيري از شيوههاي قلمي موفق و تلاش در صدق كلام و انتقال درست اخبار وقايع به خوانندگان است كه ارتباطي عميق با مخاطبان خود برقرار ميسازند و در نتيجه موجب افزايش آگاهيهاي عمومي افراد در جامعه ميگردند و اينگونه است كه امام خميني(س) ميفرمايند: "رسانههاي گروهي ميتوانند خدمتهاي گرانمايهاي را به فرهنگ اسلام و ايران نمايند3".مقدمهاي كه از نظر گرامي شما گذشت، وجيزهاي بود از جايگاه رسانهها در جامعه؛ ولي از آنجائي كه موضوع بحثمان جايگاه مطبوعات در جامعه از ديدگاه امام خميني(س) است، بنابراين به همين ميزان از بحث دربارؤ رسانهها به طور اعم بسنده ميكنيم و به طور اخص به نقش و جايگاه مطبوعات در جامعه ميپردازيم.مطبوعات در جامعه از جايگاه خاصي برخوردارند و ممكن است دگرگونيهاي عظيمي در جامعه به وجود آورند. آنچه حيات و پويايي جامعهاي را تضمين ميكند، حضور مطبوعاتي است كه روح تحرك و تكامل را در كالبد جامعه ميدمد. مطبوعات موجب رشد و شكوفايي افراد و جامعه ميگردد و ممكن است انسانهايي را تعليم دهد كه آيندؤ جوامع را از هر حيث تضمين نمايد. مطبوعات اعضاي جامعه را از حقايق جهان هستي، وقايع جهان پيرامون، منشا تحولات اجتماعي و سياسي ملتها و... آگاه ميسازد و در نهايت افراد جامعه را تربيت ميكند به طوريكه امام راحلمان در اين باره فرمودند: "آنكه از همه خدمتها بالاتر است، اين است كه نيروي انساني ما را رشد بدهد اين به عهده مطبوعات است4".مطبوعات در نظام گذشته
مطبوعات كه در حقيقت بايد آيينه تمام نماي افكار، باورها و اعتقادات ديني و آرمانها و شعائر ملي و مذهبي مردم باشد؛ متاسفانه در نظام گذشته يكسره در خدمت اهداف پليد و شوم استعمارگران و دستگاه حاكم بود.رهآورد چنين نگرش و تفكري، هدايت جامعه به سوي فرهنگ غرب ـ غربزدگي ـ تلاش در مسير بيهويت كردن فرهنگ ملي ـ مذهبي، و مسخ فرهنگ اصيل كشورمان، سوق دادن جامعه به سوي فرهنگ مصرفي، اشاعؤ فرهنگ و الگوهاي موجود در جوامع غربي، تلاش براي تضعيف كردن تعصب ديني و مذهبي، ايجاد جو پليسي و رعب و وحشت در جامعه، كوشش براي موجه جلوهدادن سياستها، طرحها و هدفهاي نظام جبار حاكم، از جمله سياستهايي بود كه در مطبوعات آن زمان جاري بود.حضرت امام خميني(س) در سال 1343 در مورد استيلاي استعمار بر فضاي مطبوعاتي كشور فرمودند: "مطبوعات ما و روزنامههاي ما و كتابهايي كه منتشر ميشود، تمام اينها به دست استعمار است. استعمار است كه روزنامهها را اينطور مبتذل ميكند تا فكر جوانهاي ما را مسموم كند5". و در نتيجه اعمال چنين روشها و برنامههايي بود كه مسير رشد و پويايي نسل جوان را در راه دستيابي به الگوهاي برتر و مراتب بالاي علمي و تحقيقاتي سد ميكردند و يا در جهت تحقّق اهداف نو استعماري خويش به خدمت در ميآوردند.نسل جوان در دهؤ آخر حاكميت نظام فاسد پهلوي، چنان غرق در الگوهاي غربي بودند كه بندرت قادر بودند حقايق جاري در جامعه را دريابند و اين به لحاظ تلاش گستردؤ رسانهها بويژه مطبوعات بود كه فضاي عمومي جامعه را به سمت فرهنگ غرب سوق ميدادند. به عنوان مثال گرايش نسل جوان ما به هنر غربي تا بدانجا پيش رفت كه آشنايي با هنرپيشگان، خوانندگان، نقاشان و نويسندگان غربي را براي خود يك افتخار ميدانستند و بدان فخر ميفروختند و در مقابل بسرعت تا با نويسندگان، فضلا، علما و هنرمندان اصيل ايران وداع ميگفتند. و اين خلا فرهنگي ناشي از سياستگذاري مذبوحانؤ نظام فاسد گذشته بود كه بر مطبوعات و ساير رسانهها اعمال مينمود. و اگر هر از چندگاه تحركاتي خودجوش در بعضي از جرايد و نشريات مشاهده ميشد در عين حاليكه يك نقطه اميدي را در دلهاي منتظر و خسته نمايان ميساخت؛ امّا از آن سو چنان بسرعت آن حركت محو ميگشت كه گويي براستي در جزيرؤ ثبات زندگي ميكردي و همه در حركت به سوي دروازههاي تمدن بزرگ!!! بودند.دستگاه امنيتي نظام، چنان بر عرصه مطبوعات سايه گسترانده بود كه امكان كوچكترين تحركي را سلب ميكرد و در واقع مطبوعات نيز در جهت تثبيت پايههاي متزلزل نظام، دست و پا ميزدند. امام(س) در اين مورد فرمودند: "تاسف از وضع مطبوعات ايران كه مستقيماً زير نظر سازمان امنيت اداره ميشوند و هر چه ديكته كنند، مينويسند و هر تهمتي خواستند به هر مقامي ميزنند6". و اينگونه بود كه امام خميني(س) در همان سالهاي اختناق به يكباره به خروش آمدند و با اشاره به اهانت يكي از روزنامههاي كثيرالانتشار به روحانيت، فرمودند: "مطبوعات ما كثيف است7".نقش رسانههاي گروهي بويژه مطبوعات در تاريخ ملل تاكنون نقشي كليدي و سرنوشتساز بوده، و با گذشت زمان و دگرگونيهايي كه در عرصه مطبوعات از حيث امكانات و وسايل جديد و تكامل يافته در صنعت چاپ و نيز بهرهگيري از ابزار مخابراتي پيشرفته؛ همچون ماهواره، تاثير ونقش اين رسانه ـ مطبوعات ـ در حقيقت حيات ملتها اكنون حساستر و تعيين كنندهتر است.حال چنانچه مطبوعات داراي انگيزه بوده و رسالت و جايگاه راستين خويش را در نظامهاي ارزشي و كشورهاي مستقل و آزاد بازيابند ممكن است دگرگونيهاي اساسي در احياي فرهنگ ملل ايجاد كنند.در ايران پس از انقلاب شكوهمند اسلامي، رسانههاي گروهي خاصه مطبوعات، هويت اصلي خويش را بازيافت. هر چند در آغاز با افت و خيزهايي مواجه بود و به نوعي طبيعي هم جلوه ميكرد، در ادامؤ راه بتدريج راه درست را شناخت؛ مطبوعات ما به ميداني فرهنگي براي ارائه آرا و نظريات انديشمندان، اهل قلم، نويسندگان و صاحبنظران متعهد، و محلي براي شكوفايي انديشههاي جوان تبديل شد. حال در چنين اوضاع و احوالي، نخستين گام بازسازي محيط مطبوعاتي بود كه آن را منشا دگرگونيهاي مثبت در عرصه مطبوعات ميتوان به شمار آورد، كه اين امر تلاش مضاعف را ميطلبيد تا بتوان بافت گذشته را كنار زد و فضاي سالم اسلامي را حاكم نمود كه بحمداللّه در همان روزهاي آغازين موفقيتهايي چشمگير در اين زمينه حاصل شد.امروز ميبايست تمامي هم و تلاش مطبوعات به تعبير امام، صرف "زدودن غبار فرهنگ استعماري" از جامعه شود تا بتوان زمينههاي رشد را در جامعه فراهم كرد. امام خميني(س) پس از پيروزي انقلاب اسلامي خطاب به مطبوعات فرمودند: "شما خود بهتر از هر كس بايد بدانيد كه ملّت قيام كرده است تا غبار فرهنگهاي استعماري را از خود بزدايد. ما بايد عقايد استعماري را با هر شكل و فرمش در نطفه خفه كنيم و ايمان مردم را كه ابرقدرتها را به زانو درآورد، از آنان جدا نسازيم. اميدوارم نصيحت اين درد چشيده را بشنويد".حضرت امام خميني(س) از فرداي پيروزي انقلاب اسلامي در سخنرانيهاي مختلف به كرات لزوم ايجاد تغييراتي اساسي در مطبوعات را به دستاندركاران امور مطبوعاتي كشور گوشزد ميكردند و تاكيد ميورزيدند كه بايد فضاي عمومي مطبوعات، اين حقيقت را دريابند كه انقلابي عظيم در اين كشور رخ داده است و بايست خود را با موازين، آرمانها، ارزشها، دستاوردها و استراتژي نظام اسلامي همراه سازند و در خدمت دين مبين اسلام باشند و به نشر حقايق بپردازند و نگرش طاغوتي را به زبالهدان تاريخ بسپارند. معظم له در يكي از بياناتشان در اين باره فرمودند: "اگر مجله، همان مسائل سابق است، منتها حالا يك خرده تخفيفش دادهاند؛ لكن باز هست، اگر آن باشد نبايد اسمش را مجله جمهوري اسلامي گذاشت بايد اسمش را مجله طاغوتي گذاشت9".انعكاس حقيقي مطالب، برخورداري از صدق كلام، پرهيز از شيوههاي رايج در جهان غرب در وارونه جلوه دادن حقايق از جمله مباحثي بود كه امام بارها در پيامهاي خود به جامعه مطبوعاتي متذكر گرديدند. به طوري كه اين زمينه در يكي از سخنانشان آمده: "آنچه در خبرگزاريها مهم است، كيفيت آن است؛ زيرا هر كدام كه به راستي و راستگويي نزديكتر باشد، شوق انسان را به گوش دادن بيشتر ميكند، در جمهوري اسلامي بايد صادقانه تمامي اخبار و مسائل مربوط به جنگ و نحوؤ برخورد دولتهاي بزرگ با ملت ايران براي مردم بازگو شود. امروز كارهاي ايران مورد توجه دنيا و خبرگزاريها و مطبوعات و راديوها و تلويزيونهاست10".با عنايت خاص به سخنان برجستؤ فوق و با تجزيه و تحليل مفاهيم عميق نهفته آن در خواهيم يافت كه اولاً ، رسالت راستين مطبوعات در جامعه چيست؟ و ثانياً، نقش هر يك از آنها در چگونگي انتقال وقايع و اخبار به چه نحوي مطلوبتر، رساتر و نافذتر خواهد بود؟و باز با نگاهي دقيقتر ريشههاي شكست و ناتواني آژانسهاي خبري دنيا را با آنهمه ابزار، امكانات و تكنولوژي پيشرفته در پيام امام ميتوان دريافت و در نهايت اينكه ايشان وظايف مطبوعات در دوران دفاع مقدس تبيين كردند و ميزان آنها را ترسيم فرمودند.حضرت امام خميني(س) نقش مطبوعات را در ايجاد روحيه استقلالطلبي در ملت، بسيار اساسي توصيف نمودند و نيز مطبوعات را در مقاطع مختلف به تقويت روحيؤ آحاد مردم تشويق و ترغيب فرمودند.در اصل وقتي مطبوعات به رسالت اصلي و تاريخي خود واقف ميشوند و براي تحقق وظايف و ماموريتهاي محول شده به آنان، كوشش ميكنند، جامعه را از هر گزندي مصون نگه ميدارند و راه براي رسيدن به پيشرفت و تعالي هموار خواهد گشت.در يك چنين جامعهاي با انتقال مفاهيم ارزشي نهفته در اعتقادات ديني، عناصر جامعه با فرهنگ ديني پيوند ميخورند و در مسير اتصال به منبع و سرچشمه نور راه حيات جاويد را برميگزينند و در كنار دستاوردهاي ارزشي نظام مقدس اسلامي شهادت را قلّؤ رفيع سعادت تلقي ميكنند و آن را به عنوان مسير حيات راستين برميگزينند.مطبوعات با مانوس كردن مردم با مفاهيم و واژههاي ارزشي، با انتقال درسهاي سازنده از حوادث و جريانهاي تاريخي همانند "حادثؤ عاشورا"، شناساندن فرهنگ ملتها به يكديگر و افشاي چهرؤ حقيقي متجاوزان به حقوق ملتهاي مظلوم، نقش بيداري ملتها را ايفا ميكنند و بدين ترتيب آنان را از بسياري از حوادث و گرفتاريها حفظ خواهند كرد.مطبوعات با بالا بردن آگاهيهاي عمومي جامعه، زدودن ياس و نوميدي و كاشتن جوانههاي اميد حيات موفق و پوياي جوامع را تضمين ميكنند. امام راحلمان در اين باره فرمودند: "اگر اين نويسندهها، اين گويندهها...، با هم اميد در ملت ايجاد كنند، اطمينان در ملت ايجاد كنند، استقلال روحي در ملت ايجاد كنند، اگر اين خدمت را اين رسانههاي گروهي، اين مطبوعات، اين نويسندگان، اين گويندگان، اين اطمينان را در ملت ايجاد كنند، ما تا آخر پيروز هستيم11".حضرت امام در ادامه همين بحث خطاب به مطبوعات و اهل قلم در بخش ديگري از سخنانشان ميفرمايند: "اميد در خودتان ايجاد كنيد، نويسندههاي ما، گويندگان ما همهشان دنبال اين باشند كه به اين ملت اميد بدهند12".مطبوعات در حيات جديد بايد همچون دانشگاه، مركزي براي اشاعه و انتشار افكار و انديشههاي والاي علمي، معنوي و اخلاقي و به بياني ديگر، پالايش دهنده و بالنده اعضاي جامعه باشند.اگر هر يك از صفحات مطبوعات به منزله گشودن يك بحث علمي و فقهي باشد و همت والاي گردانندگان آن در مسير استفادؤ بهينه از امكانات موجود باشد، هر روز صدها هزار طالب علم و معرفت را با خود به محضر استادان خواهند برد و از درياي معرفت آنان تشنگان علم و معرفت را سيراب خواهند ساخت. و اگر مطبوعات در خدمت احكام و فرمانهاي الهي و در جهت تبليغ دين باشد قطعاً منشا خدماتي علمي و ديني در جامعه خواهد شد و همين معنا را در كلام امام راحل نيز ملاحظه ميكنيم: "مطبوعات كه حامل پيام ملت و حامل پيام اسلام باشد و مبلغ احكام اسلام و مجري احكام اسلام و مهذب جامعه بايد باشد و اخلاق را در جامعه بايد پخش بدهد اخلاق الهي را13".و به حق اگر ما مروري بر عملكرد رسانههاي گروهي بويژه مطبوعات در ايام دفاع مقدس داشته باشيم، ميتوانيم به رسالت راستين اين سفيران و مبلغان و رسولان پيش از پيش پي ببريم. انعكاس حقايق جاري صحنههاي دفاع مقدس، افشاي ماهيت جبهه باطل و همسويي جهان استكباري با آنها، ترويج فرهنگ شهيد و شهادت در جامعه، انعكاس حركت سيلآساي امواج پر خروش امت اسلام به سوي مناطق عملياتي، به تصوير كشيدن رشادتها، ايثارگريها، عروج، عمليات ظفرمند لشكريان اسلام و... همه و همه حاكي از يك حقيقت است و آن درك صحيح مفاهيم ارزشي در مطبوعات ايران اسلامي است و دوران دفاع مقدس، خود براي زدودن بسياري از زنگارها كه در سايؤ اين تحول معنوي عظيم چه بسيار سربازان و پاسداران حريم قلم كه دعوت حق را لبيك گفتند وجامؤ شهادت را بر تن كردند و خود در كنار خلق آثار مكتوب ارزشي و جاويدان، خالق بهترين هنر شدند كه هنر شهادت است. و در چنين شرايطي است كه بايد اذعان كرد مطبوعات ما از سختترين آزمايشها و امتحانها پيروز و سربلند بيرون آمدند و به مكاني براي تربيت نسل امروز جامعه تبديل شدند.جان كلام اينكه مطبوعات امروز با تاسي از فرمانهاي بنيانگذار جمهوري اسلامي و نيز رهبر فرزانه كشورمان بيش از هر زمان ديگري در صحنه است. فضاي غالب و حاكم بر مطبوعات ما فضاي خدمت خالصانه به نظامي است كه خود را خادم مردم ميداند و براي به تحقق پيوستن هدفهاي متعالي اسلام گام برميدارد و وقتي كه حضور مطبوعات در جامعه حضوري هدفدار و معنادار شد، به طور طبيعي به افزايش آگاهيهاي جامعه كمك خواهد كرد و جامعه را در مقابل تهاجم فرهنگي بيگانگان مصون خواهد ساخت. 13. همان؛ ج13، ص40. 11 و 12. همان؛ ج13، ص7 ـ 286. 1. صحيفؤ نور؛ ج 6، ص 193 10. همان؛ ج17، ص39 2. همان جا. 3. همان ماخذ؛ ج 19، ص 109 ـ 110. 4. همان؛ ج8، ص 24 ـ 25. 5. همان؛ ج 1، ص 6. همان؛ ص 7. همان؛ ص 65. 8. همان؛ ج5، ص121. 9. همان؛ ج8، ص22ـ24.