پاسداران بزرگ اسلام
شيخ مفيد
پاسدار اسلام ـ شماره3، سال اول، اسفند 1360 اگر روحانيون نبودند ما الآن از اسلام اطلاعي نداشتيم امام خميني حوزه هاي علمي اسلامي و بخصوص شيعي بعنوان بزرگترين پايگاه اسلامي در طول تاريخ اسلام، مهمترين مهد پرورش پاسداران اسلام بوده و خواهد بود. اگر امام خميني مي فرمايند که: اگر روحانيون نبودند ما الان از اسلام اطلاعي نداشتيم، از عمق يک واقعيت خبر مي دهند، و بهترين دليل بر وجود چنين امري، ارائه تاريخ زندگي و شرح حال علماي بزرگ حوزه ها مي باشد که ضمناً تحليلي نيز از تحول و تطور علمي و چگونگي حفظ و گسترش علوم اسلامي را در بر دارد. اين احوال نگاري گذشته از نشان دادن يک کميت بي نظير در کاوش علمي زواياي يک مکتب خاص بنام اسلام جنب سازندگي روحي نيرومندي هم دارد که ناشي از تجسم مکتب در فرد مورد نظر مي باشد. اميدواريم که مورد توجه خوانندگان قرار بگيرد: نام او محمد بن محمد بن نعمان، کني وي ابوعبدالله و لقبش شيخ مفيد است. شيخ مفيد در تاريخ 11 ذيقعده سال 336 هجري در شهري بنام عکبرا بدنيا آمد. عکبرا در 10 فرسخي بغداد قرار دارد، و چون بغداد در آن زمان مرکز علم و دانش بشمار مي آمد، لذا شيخ مفيد نيز از مسقط الراس خود به آنجا مهاجرت کرد، و در بغداد از محضر اساتيد بزرگ و فقهاء زمان خويش بهره مند گرديد، و اين يک حقيقتي از علماي بزرگ ماست که هيچوقت محدود به مکان و پاي بند به زادگاه خود نبودند و هميشه بسوي علم و فضيلت در حرکت و تکاپو بودند، و هر گاه آواز فقيهي و دانشمندي را مي شنيدند خود را به او رسانيده و از محضرش بيشترين استفاده را مي نمودند. شيخ مفيد از چهره هاي بسيار درخشان شيعه در جهان اسلام است و او را به حق مي توان استا ذالفقهاء و المتکلمين ناميد. او اولين کسي است که روش استدلال صحيح و منطقي و راه و رسم مناظره و محادثه را به شاگردانش ياد داد. علم اصول فقه را که در استنباط احکام مورد نياز بود، و پيش از او نيز بحث آن کم وبيش معمول بوده، بصورت دلپذير و جامعي درآورده و مسائل متفرقه آنرا جمع آوري کرده و پس از تجزيه و تحليل، قواعد اصولي را بسبک منظم و مرتبي تدوين کرد. ابويعلي جعفري که داماد شيخ مفيد است مي گويد: مفيد شبها مختصري مي خوابيد، باقي را به نماز يا مطالعه يا تدريس يا تلاوت قرآن مجيد مي گذرانيد. آري بزرگان ما هنگامي که چشمها بخواب رفته بود. مطالعه مي کردند و از مکتب اهلبيت بيشترين بهره را در دل شب ميبردند، و پس از يک خواب کوتاه مدت به نماز و نيايش به درگاه حضرت ذوالجلال بر مي خواستند و با تلاوت قرآن فضاي وجودشان را از فيوضات الهي عطرآگين مي ساختند، و درست همانگونه که خداوند پيغمبرش را به شب زنده داري و عبادت در شب فرا مي خواند، آنان نيز از اين دستور خداوندي تبعيت مي کردند: قُمِ الْلَّيْلَ اِلاّ قَليلاً نِصْفَهُ اَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَليلاً اَوْزِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتيلاً شب را بنماز و طاعت خدا برخيز مگر کمي که نيمي از شب يا اندکي کمتر يا بيشتر از آنرا به استراحت بپرداز و به تلاوت آيات قرآن مشغول باش. چقدر قرآن از آنها جالب ياد مي کند آنگاه که مي فرمايد: تَتَج ا ف ي جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَض اجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفاً وَ طَمَعا شبها پهلو از بستر خواب حرکت دهند (و در دل شب) خداي خود را با بيم و اميد بخوانند. و در آي ديگر آمده است: ک انُوا قَليلاً مِنَ الَّليْلِ م ا يَهْجَعُون وَ بِالْاَسْح ارِ هُمْ يَسْتَغْفِروُن اندکي از شب را به خواب رفته و در سحرگاهان آنها (از درگاه خدا) آمرزش مي خواستند. و اين بسيار نزد خدا ارزشمند است که مؤمن سحرگاهان خواب را بر خود حرام کرده، چشم از راحتي و آسايش بپوشاند و به ياد خدا نماز و نياز کند. و در حالتي که بين خوف و رجاء قرار دارد دعا کند، قرآن بخواند، و خلاصه با خالق و آفريدگارش سخن بگويد و از او سخن بشنود که دعا خواندن با خدا سخن گفتن است و قرآن خواندن سخن خدا را شنيدن. شخصيت و مقام علمي شيخ مفيد
شيخ مفيد از چهره هاي بسيار درخشان شيعه در جهان اسلام و يکي از مرزبانان نستوه و استوار دژ محکم اسلام است. شيخ طوسي که خود يکي از شاگردان شيخ مفيد است در کتاب فهرست چنين مي گويد: محمد بن محمد بن نعمان مکني به ابي عبدالله و معروف به ابن المعلم از متکلمين شيعه است که در زمان او رياست شيعه به او منتهي شد و در علم و صناعت کلام مقدم بر ديگران بود. در فقه نيز سرآمد فقهاي زمان بوده، مردي سريع الانتقال و با فطانت و حاضر جواب بود و او نزديک به دويست جلد کتاب کوچک و بزرگ تأليف کرده نجاشي مي گويد: فضيلت او در فقه و کلام و روايت و وثاقت و علم مشهورتر از آن است که توصيف شود. علام حلي مي گويد: او از بزرگترين مشايخ شيعه و رئيس و استاد آنهاست، و هر که پس از او آمده از علم او استفاده کرده است و از علماي بزرگ اهل سنت ابن حجر در کتاب لسان الميزان مي گويد: او عالم شيعه و داراي تأليفات بسياري است که به دويست کتاب مي رسد. مردي بود بسيار زاهد و با خشوع و حريص در فرا گرفتن علم و دانش، گروه زيادي از او استفاده علمي کردند. و ابن کثير در البدايه و النهايه مي گويد: محمد بن محمد بن نعمان ابو عبدالله معروف به ابن المعلم بزرگ شيعه و مصنف و مدافع ايشان بود. در مجلس درس او بسياري از علماي مذاهب مختلفه حاضر مي شدند. و ابن النديم در کتاب الفهرست از شيخ مفيد بعنوان يکي از متکلمين بزرگ شيعه نام مي برد، و از او بعنوان ابن المعلم ياد مي کند و ستايش مي نمايد. شيخ مفيد نقل مي کند: شبي در خواب ديدم که در مسجد کرخ که از مساجد بغداد است نشسته بودم، حضرت زهراء سلام الله عليها را ديدم که دست حسنين گرفته و نزد من آمدند و فرمودند: يا شيخ علمهما الفقه اي شيخ آنها را فقه تعليم کن. پس بيدار شدم و در حيرت افتادم که اين چه خوابي است و چگونه من حسنين را تعليم دهم. صبح آنروز مادر سيد مرتضي علم الهدي در حالي که دست سيد مرتضي و سيد رضي در دستش بود نزد شيخ مفيد مي آيد و مي گويد يا شيخ علمهما الفقه. شيخ تعلير آن خواب را مي فهمد و در احترام اين دو برادر کمال مبالغه را روا مي دارد. علام حلي: او (مفيد) از بزرگترين مشايخ شيعه و رئيس و استاد آنهاست و هر که پس از او آمده از علم او استفاده کرده است. ارتباط شيخ مفيد با امام زمان
در ظرف سه سال سه توقيع از ناحي امام زمان (عج) به او رسيد که امام در خطابهايش به او چنين مي فرمايند: 1ـ لِلْاَخِ الْاَعَزِّ السَّديدِ الشَّيْخِ الْمُفيد؛ برادر عزيز و استوار شيخ مفيد. 2ـ سَلامٌ عَلَيْک اَيُّهَا الْعَبْدُ الصّ الِحُ النّاصِرُ لِلْحَقِّ الّداعي اِلَيْه: سلام بر تو اي بند شايست خدا و اي ياري دهند حق و دعوت کننده بسوي آن. و جالب اينجاست که در زمان غيبت کبري هيچ توقيعي از ناحيه مقدسه نرسيده است، مگر براي شيخ مفيد و شيخ اسدالله کاظميني رحمهما الله تعالي. در يکي از اين نامه ها که در اواخر ماه صفر سال 410 از ناحي مقدسه براي شيخ مفيد ارسال شده امام چنين مي فرمايند: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ، اما بعد سلام بر تو اي دوستدار مخلص در دين که در ولايت ما مخصوص به يقين گشته اي ... پس از ستايش و حمد خداوندي که معبودي جز او نيست و درود به سيد و مولي و پيغمبر گرامي ما حضرت محمد (ص) خداوند توفيقت را در ياري از حق مستدام فرمايد و پاداشت را در نشر علوم ما براستي زياد و فراوان نمايد... بدانکه ما رخصت يافتيم تا تو را به نامه نگاري مشرف ساخته و دستور دهيم احکام ما را به دوستانمان که نزد تو هستند برساني، خداوند آنان را به اطاعت خود عزيز فرموده و بوسيل رعايت و حراست خود مهم آنان را کفايت فرمايد، پس تو بياري خدا واقف شو بر آن دشمناني که از دين خدا بيرون رفته اند. بدانچه اکنون برايت بيان مي دارم و در رساندن آن بسوي آنان که اطمينان داري بر آن وجهي که براي تو مي نويسم ... ما اگر چه بر طبق آنچه خداوند براي ما و شيعيانمان مصلحت دانسته تا مادامي که دولت دنيا در دست فاسقان است جايمان از جاي ستمگران دور است، ولي با اينحال به احوال شما آگاهيم و چيزي از اخبار شما بر ما پوشيده نيست و ما از پيش آمد ناگواري که براي شما اتفاق افتاده آگاه هستيم و اين پيشامد بدان سبب شد که بسياري از شما بسوي آنچه پيشينيان صالح از آن رو گردان بودند متمايل گشته و بدان عهدي که از ايشان گرفته شده بود پشت پا زدند، گويا اينان نمي دانند که ما در فکر شما هستيم و از ياد شما بيرون، نرفته ايم، وگرنه بلاي سختي به شما مي رسيد و دشمنان شما را مستأصل مي کردند. پس از خدا بترسيد و در بيرون آمدن از فتنه اي که بر سر شما و بر سر آنکه اجلش نزديک شده سايه افکنده است به ما کمک کنيد، و حفظ کنيد خود را از آن فتنه، کسي که به آرزويش رسيده باشد، و آن فتنه نشانه اي است براي حرکت کردن و اظهار نمودن شما امر و نهي ما را براي همديگر.خدا بپايان رساند نور خود را اگر چه مشرکان نخواهند... چون جمادي الاولي اين سال در رسد بدانچه در آن اتفاق مي افتد پند گيريد، و براي آنچه پس از آن مي آيد از خواب غفلت بيدار شويد. بزودي از آسمان براي شما نشانه و آيت آشکاري ظاهر گردد، و مانند آن نيز از زمين نمودار شود و در مشرق زمين جريان ناگوار و حزن آوري اتفاق افتد، و مردمي که از اسلام بيرون هستند بر سر مردم عراق مسلط گردند، و به کردار ناپسند آنها روزي بر مردم عراق تنگ گردد، و پس از اين جريان با نابود شدن مرد سرکش از اشرار، اندوه بر طرف گردد و از نابودي او مردمان با تقوا و نيکان خوشنود گردند، براي آنان که در اطراف جهان اراد انجام حج را دارند وسائل آماده گردد و ما را نيز در آماده کردن وسائل حج به اختيار و توافق ايشان سهمي است که آن با نظم و ترتيب در کار آشکار گردد، پس هر يک از شما بايد کاري کند که او را بدوستي و محبت ما نزديک گرداند، و از آنچه موجب سخط و ناراحتي ماست بپرهيزد، زيرا کار ما چنان است که بطور ناگهاني در مي رسد و هنگامي درآيد که توبه او را سود ندهد و پشيماني از گناه وي را نجات نبخشد. خداوند راه رستگاري را به شما الهام فرمايد و در توفيق يابي برحمتش دربار شما لطف نمايد. تأليفات شيخ مفيد
شيخ مفيد از دانشمنداني است که در بسياري از علوم و فنون آثار گرانبهائي از او بيادگار مانده و کمتر علمي از علوم اسلامي يافت مي شود که شيخ در او کتابي تاليف و يا تصنيف نکرده باشد. نجاشي 171 جلد کتاب براي شيخ مفيد ذکر کرده است، و چون در اينجا نمي توان تمام آنها را نوشت، لذا نمونه اي از کتابهاي او را نقل مي کنيم: 1ـ در فقه و فروعات فقه: مقنعه و الفرائض الشرعيه و احکام النساء 2ـ در اصول فقه: اصول الفقه 3ـ در علوم قرآن: اعجاز القرآن ، الکلام في دلائل القرآن 4ـ در علم کلام: اوائل المقالات، نقض المعتزله 5ـ در امامت: ارشاد، افصاح، الايضاح 6ـ در عقايد: الارکان في دعائم الدين و تصحيح الاعتقاد 7ـ در نقد مذاهب: الرد علي الجاحظ ، الرد علي ابن الرشيد، الرد علي اصحاب الحلاج 8ـ کتابهاي بسياري در موضوعات متفرقه مثل: اختصاص، مسار الشيعه الاشراف. وفات شيخ مفيد
پس از گذشت 78 سال از عمر شريفش در خدمت به اسلام و مسلمين، بالاخره در شب جمعه 3 ماه رمضان سال 413 هجري در بغداد وفات کرد. سيد مرتضي بر جناز او نماز خواند و سپس جنازه او را در رواق حرم مطهر کاظمين (عليهما السلام) دفن کردند. شهيد قاضي نورالله در کتاب مجالس المؤمنين نقل کرده که پس از وفات شيخ مفيد اين ابيات بخط حضرت صاحب الامر (عج) بر قبر شيخ مفيد يافتند:
لا صَوَّتَ النّاعي بِفَقْدِک اِنَّهُ
اِنْ کنْتَ قَدْ غُيِّبْتَ في جَدَثِ الثَّري
وَ الْقائِمُ الْمَهْدِيُّ يَفْرَحُ کلَّم ا
تُلِيَتْ عَلَيْک مِنَ الدُّروسِ عُلُومُ
يَوْمٌ عَلي آلِ الرَّسُولِ عَظيمُ
فَالْعِلْمُ وَ التَّوْحيدُ فيک مُقيمُ
تُلِيَتْ عَلَيْک مِنَ الدُّروسِ عُلُومُ
تُلِيَتْ عَلَيْک مِنَ الدُّروسِ عُلُومُ