انگشتری در اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

انگشتری در اسلام - نسخه متنی

محمد زارعی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انگشتري در اسلام

محمد زارعي

انگشتر حلقه‏اي است از طلا يانقره كه معمولاً سنگي قيمتي برآن جاي دارد و در يكي از انگشتان قرار مي‏گيرد.(1)

پيروان هر كيش و مذهبي براي خود نشانه‏اي دارند كه با آن شناخته مي‏شوند؛ چنانكه مسيحيان صليب و هندوها و بوداييان خال سرخ در پيشاني و موهاي مخصوص دارند.

اهل ايمان نيز با علاماتي شناخته مي‏شوند. يكي از اين علامات، انگشتر به دست راست كردن است. امام حسن‏عسكري عليه‏السلام مي‏فرمايد: نشانه‏هاي مؤمن، پنج چيز است: پنجاه و يك ركعت نماز گزاردن، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست كردن و جبين را در سجده برخاك نهادن و خواندن «بسم اللّه الرّحمن الرّحيم» با صداي بلند.(2)

استفاده از انگشتر، سنّتي است كه رسول گرامي اسلام به آن اهميّت مي‏داد(3) و پس از نبي‏مكرم، اهل بيت عليهم‏السلام و پيروان آنان بر انجام دادن اين سنت محمدي صلي‏الله‏عليه‏و‏آله اصرار ورزيدند. وقتي رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله شريعت خويش را به مردم ابلاغ كرد، در اواخر سال ششم هجري به پادشاهان و امپراتوران بزرگ عصر خود نامه‏هايي نگاشت و آنان را به پذيرش دين حق دعوت كرد. آنگاه براي رسمي ساختن نامه‏ها دستور داد انگشتري بسازند و نامش را بر آن بنويسند تا بدين وسيله نامه‏ها را مهر زند.(4)

اين انگشتر، كه گويا اولين انگشتر پيغمبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله بود، همواره تا آخر عمر مبارك حضرت مورد استفاده قرار مي‏گرفت. پس از او امامان معصوم عليهم‏السلام نيز به «تختم» مقيد بودند و يك يا چند انگشتر داشتند. انگشتر در ابتداي كار علاوه بر ثواب، جهت رسميّت بخشيدن به نامه‏ها ومهر كردن آن مورد استفاده قرار مي‏گرفت. به تدريج اين سنت محمدي در ميان خلفا و سلاطين به گونه‏اي ديگر رايج شد. برخي از آنان از انگشترهاي گرانبها و آن هم چه بسا به قصد فخر فروشي و تجمّل استفاده مي‏كردند. به تدريج مهرها از انگشتر جدا شد و نگهداري مهر سلطنتي يكي از پستهاي دربار شد.

علما و مراجع تقليد نيز در پاسخ نامه‏هاي شيعيان نوشته خود را مهر مي‏زدند و به سبب اهميّت و ارزش مهر در حفظ آن مي‏كوشيدند. به تدريج ارزش مهر قانوني شد و براي جاعلان آن، مجازات سنگيني مشخص گرديد.

انگشتر به دست كردن يك سنّت اسلامي است و در روايات «تختم» خوانده شده است. ائمه اطهار عليهم‏السلام براين سنت تأكيد ورزيده، در مورد جنس انگشتر، نوع نگين و نقش آن به تفصيل سخن گفته‏اند. از آنجا كه امروزه تهاجم فرهنگي دشمنان شريعت به روشهاي مختلف، جامعه را در معرض انحراف قرار داده و حتي نوع زيور و پوشش مسلمانان را دگرگون ساخته است، جا دارد سنت و اخلاق ائمه عليهم‏السلام در پوشش، ترويج گردد. بسي زشت است كه جوانان مسلمان انگشتر طلا به دست كنند و داماد و عروس انگشتر طلا به هم هديه دهند و حرمت آن را ندانند.

پيش در آمد

در مدخل اين مقال، نكته‏هاي اساسي و دقيقي به چشم مي‏خورد كه پيكره سخن بر آن استوار است. بديهي است آنچه از زبان پيامبران و امامان عليهم‏السلام در باره فضيلت انگشتر و نوع نگين و نوشته آن نقل شده، بدون عنايت به اين اصول، قانع كننده نيست و چه بسا شبهاتي را بر اذهان مستولي مي‏سازد:

1 ـ پيغمبر اسلام و اهل‏بيت عليهم‏السلام انگشتر را به قصد زينت و تفاخر و تجمّل به دست نمي‏كردند.

2 ـ آن بزرگان انگشتر به دست كردن و دقت در نقش نگين آن را از سنتهاي مهم و نشانه اهل ايمان مي‏دانستند.

3 ـ با بررسي و تطبيق تاريخ سياسي زمان پيغمبر و ائمه عليهم‏السلام و ملاحظه كلمات حك شده بر نگين انگشتر آنان، رابطه تنگاتنگ اين دو را درمي‏يابيم. بدين بيان كه پيغمبر بزرگ اسلام و ائمه‏هدي عليهم‏السلام در انتخاب نقش نگين خود شرايط و اوضاع و احوال حاكم برجامعه و مسلمانان رامورد توجه قرار مي‏دادند. به عبارت ديگر، اين رفتار آنان نوعي واكنش و پاسخ مناسب به شرايط اجتماعي و سياسي جامعه بود. اين پاسخ گاه به شكل تأييد و تشكر آشكار مي‏شد و زماني در قالب اعتراض.

نقش نگين ائمه عليهم‏السلام گاه به سبب دگرگونيهاي جامعه تغيير پيدا مي‏كرد. حضرت ابي‏عبداللّه عليه‏السلام عبارت «انّ اللّه بالغ امره» و حضرت سجاد عليه‏السلام جمله «خَزِيَ و شَقِيَ قاتل الحسين» را بر نگين خود نقش كرده بودند.

4 ـ نقش نگين ائمه عليهم‏السلام گاه به سبب دگرگونيهاي جامعه تغيير پيدا مي‏كرد. حضرت ابي‏عبداللّه عليه‏السلام عبارت «انّ اللّه بالغ امره» و حضرت سجاد عليه‏السلام جمله «خَزِيَ و شَقِيَ قاتل الحسين» را بر نگين خود نقش كرده بودند. برخي از امامان عليهم‏السلام به سبب تغيير اوضاع سياسي يا اجتماعي، نقش نگين خود را تعويض مي‏كردند. چنانكه علي‏بن ابي‏طالب عليه‏السلام در دوران غصب خلافت و پس از آن نگينهايي با نوشته‏هاي متفاوت داشت.

5 ـ امامان عليهم‏السلام كه به نوشته نگين خود عنايت داشتند، در معاشرت يا پاسخ به پرسشهاي اصحاب، نوشته نگين خود را مطرح مي‏كردند و دوست داشتند اصحاب نيز چنين باشند، حتي آنان در گفتارهاي خويش نقش نگين پدران خود را به اطلاع شيعيان مي‏رساندند؛ چنانكه برخي از ائمه عليهم‏السلام درايام خاصي مثل جمعه و اعياد ديگر، انگشتر پدرشان را به دست مي‏كردند. حضرت سجاد عليه‏السلام به خاتم پدرش تختم مي‏فرمود. امام محمدباقر عليه‏السلام نيز به خاتم جدش امام حسين عليه‏السلام تختُم مي‏كرد.

شيخ عباس قمي روايت مي‏كند كه حسين بن علي عليه‏السلام به فرزندش علي بن حسين عليه‏السلام وصيت كرده، انگشترش را در دست او قرار داد و امر امامت را به او واگذاشت. آنگاه همين انگشتر به محمدبن علي و سپس به جعفر بن محمد عليهم‏السلام رسيد.

نقش خاتم خاتم الانبياء صلي‏الله‏عليه‏و‏آله

رسول گرامي اسلام پس از سالها تلاش و بردباري فراوان توانست نداي توحيد را در شبه جزيره عربستان همگاني سازد. رسالت آن حضرت، رسالتي جهاني بود و سلاطين و شاهان عصر خود را به يكتا پرستي فرا خواند. آن بزرگوار فرمان داد، براي رسمي كردن نامه‏هايش، مهري بسازند و بر روي آن نام وي را حك كنند. اين مهر كه چون انگشتري مي‏نمود، از جنس نقره(5) بود و پيوسته در دست راست آن حضرت جاي داشت.(6)

نقش نگين

وقتي آن حضرت هنوز قدرت چنداني نداشت، در قراردادها و عهدنامه‏ها محمدبن عبداللّه، خوانده مي‏شد و اجازه نمي‏دادند در پايان قراردادها جمله محمدرسول اللّه نوشته شود. زماني كه شوكت و عزّت اسلام آشكار شد، او امپراتوران زمان خود را به يكتاپرستي فرا خواند، نامه‏ها و پيامهاي خود را با انگشتري كه بر آن «محمد رسول اللّه» حك شده بود، مهر مي‏فرمود.

كلمه طيبه «محمد رسول اللّه» در سه رديف عمودي با ترتيب خاصي بر مهر كنده شده بود. در سطر اول بالا كلمه اللّه، در سطر دوم كلمه رسول و در پايين محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله .(7)

حضرت صادق عليه‏السلام فرمود: نقش انگشتر رسول اكرم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله «محمد رسول اللّه» بود.(8) او همچنين از پدر بزرگوارش نقل مي‏كند كه : انگشتر رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله از جنس نقره بود و «محمد رسول اللّه» بر آن نقش بسته بود.(9)

ناصر خسرو قبادياني، شاعر پرآوازه پارسي زبان، نيز در شعر خود مضمون اين حديث را به نظم كشيده است.

محمد رسول خداي است زين ما همين بود نقش نگين محمد(10) پيامبر اسلام در مكاتباتش خود را رسول اللّه خوانده است. اين نقش نگين به جنبه آسماني بودن پيامهاي حضرت اشاره دارد.

بر يكي از نگينهاي آن حضرت عبارت «صدق اللّه محمد رسول اللّه» حك گرديده بود. گرچه برخي از مورخان معتقدند، جمله «صدق اللّه» پس از حلت پيامبر صلي‏الله‏عليه‏و‏آله اضافه گرديد.

در بعضي از روايات آمده است كه بر يكي از انگشتري‏هاي پيامبر اسلام صلي‏الله‏عليه‏و‏آله سه جمله «لااله الا اللّه محمد رسول اللّه و علي ولي‏اللّه» حك گرديده بود. بنا به صحت روايت فوق، اين نوشته بشارتي بر مؤمنان و پيامي به مشركان است كه اين شريعت با وفات آن حضرت پايان نمي‏پذيرد و اين شجره طيبه همچنان پر ثمر و پر نور به راه خود ادامه مي‏دهد.

امام صادق عليه‏السلام مي‏فرمايد: رسول خدا صلي‏الله‏عليه‏و‏آله دو انگشتر داشت. بر يكي نوشته شده بود: «لا اله الا اللّه» و بر ديگري «صدق اللّه».(11)

حضرت رضا عليه‏السلام در حديثي جامع در پاسخ به پرسش يكي از اصحاب خويش به بيان نقشهاي نگين راهبران معصوم عليهم‏السلام از حضرت آدم عليه‏السلام تا حضرت خاتم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله و از حضرت خاتم صلي‏الله‏عليه‏و‏آله تا پدر بزرگوارشان حضرت موسي‏بن جعفر عليه‏السلام پرداخته است. آن بزرگوار در بخشي از اين حديث فرموده است: «وكان نقش خاتم محمد صلي‏الله‏عليه‏و‏آله لا اله الا اللّه محمد رسول اللّه»(12)


1 ـ دايرة المعارف تشيع، احمد صدر حاج سيد جوادي و ديگران، ج 2، ص 583.

10 ـ لغت نامه دهخدا، ج 23، ص 20096.

12 ـ همان، ص 410.

11 ـ وسايل الشيعه، ج 3، ص 411.

2 ـ بحارالانوار، ج 98، ص 106. مراد از 51 ركعت نماز 17 ركعت نماز فريضه و 34 ركعت نافله است.

3 ـ عن ابي‏عبداللّه(ع) : من السنّه لبس الخاتم. پوشيدن انگشتر، سنت است. (وسايل الشيعه، ج 3، ص 313.)

4 ـ دايرة المعارف تشيع، ج 2، ص 583.

5 ـ بحارالانوار، ج 16، ص 95.

6 ـ وسائل الشيعه، ج 1، ص 233؛ حلية الابرار، سيدهاشم بحراني، ج 1، ص 207.

7 ـ دايرة المعارف تشيع، ج 2، ص 583.

8 ـ وسايل الشيعه، ج 3، ص 409.

9 ـ بحارالانوار، ج 16، ص 95.

/ 1