نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام - نسخه متنی

سعید فراهانی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عواملي‌ كه‌ سبب‌ گزينش‌ منفي‌ فقر مي‌شود،عبارت‌ است‌ از:

1. تنبلي‌ و استقامت‌ نداشتن‌

بسياري‌ از فقرها در تنبلي‌ و پشتكار نداشتن‌ افراد ريشه‌ دارد. گروهي‌ يااصلاً حوصله‌ي‌ كار
ندارند يا در پي‌ كارهاي‌ راحت‌ و بي‌رنج‌ مي‌گردند.دسته‌يي‌ نيز به‌سبب‌ آن‌كه‌ در جواني‌
حرفه‌ و تخصّصي‌ نياموخته‌اند، نمي‌توانندكار مناسب‌ بيابند وبي‌كار مي‌مانند. در چنين‌
موقعيتي‌، جز فقر چيزي‌ در انتظارانسان‌ نيست‌.

حضرت‌ علي‌(ع) مي‌فرمايد:

هر كس‌ بر رنج‌ (ناشي‌
از كار)بردباري‌ نورزد، بايد فقر را تحمّل‌ كند.

امام‌ كاظم‌(ع) نيز مي‌فرمايد:

از تنبلي‌ و كسالت‌ بپرهيزيد؛ زيرا اين‌ دوموجب‌ محروميت‌ از
دنيا و آخرت‌ مي‌شود.

از آن‌جا كه‌ جامعه‌ نيز از افراد پديد مي‌آيد؛ وقتي‌ بيش‌تر مردم‌ جامعه‌سستي‌ و تنبلي‌
پيشه‌ كنند كشور در گرداب‌ فقر فرو مي‌رود.

2. بي‌برنامگي‌

رمز موفّقيت‌ هر فرد، داشتن‌ برنامه‌ي‌ متناسب‌ با موقعيت‌ خود و جامعه‌ وتنظيم‌ مخارج‌
زندگي‌ است‌. در سطح‌ كلان‌ نيز كشورها با تنظيم‌ برنامه‌هاي‌كوتاه‌ و بلندمدّت‌ به‌
سامان‌دهي‌ وضعيت‌ اقتصادي‌ خود مي‌پردازند. بنابراين‌،بي‌برنامگي‌ يا برنامه‌ريزي‌
نادرست‌ به‌ پيدايش‌ فقر در سطح‌ افراد و جوامع‌مي‌انجامد.

به‌همين‌ جهت‌ امام‌ علي‌(ع)
نداشتن‌ برنامه‌ در زندگي‌ و سوء تدبيررا عامل‌ فقر دانسته‌ است‌. امام‌ صادق (ع) مي‌فرمايد:

تضمين‌ مي‌كنم‌، هر كس‌در زندگي‌ خود اقتصاد را رعايت‌ كند، هرگز فقير نشود.

برخي‌ از روايات‌ نيز اسراف‌ را سبب‌ زوال‌ نعمت‌ دانسته‌اند كه‌ در واقع‌نوعي‌ بي‌برنامگي‌
و عدم‌ رعايت‌ اعتدال‌ در مصرف‌ است‌. البته‌ در سطح‌ كلان‌اسراف‌ گستره‌يي‌ فراتر مي‌يابد و
هر نوع‌ تضييع‌ اموال‌ كشور (اموال‌ عمومي‌ ياخصوصي‌) يا عدم‌ بهره‌برداري‌ بهينه‌ از آن‌ها
اسراف‌ تلقّي‌ مي‌شود. اسراف‌علاوه‌ بر اين‌كه‌ به‌جهت‌ بي‌برنامگي‌ و رعايت‌ نكردن‌
اعتدال‌ موجب‌ فقرمي‌شود، از آن‌ نظر كه‌ گناه‌ است‌ نيز سبب‌ فقر به‌شمار مي‌آيد.

3. ارتكاب‌ گناه‌

معصومان گناه‌ را سبب‌ كم‌ شدن‌ روزي‌ انسان‌ و از عوامل‌ فقر مي‌دانند.برخي‌ از اين‌
روايت‌ها، از گناهاني‌ خاص‌ مانند دروغ‌، خيانت‌، گسستن‌پيوندهاي‌ خويشاوندي‌، اسراف‌ و
ستم‌ نام‌ برده‌اند و دسته‌يي‌ به‌طور كلّي‌ گناه‌را موجب‌ زوال‌ نعمت‌ دانسه‌اند. در
مقابل‌، بسياري‌ از روايت‌ها نعمت‌خداوند و وسعت‌ روزي‌ را به‌ ايمان‌ و تقوا و كردار نيكي‌
چون‌ خوش‌اخلاقي‌،امانت‌داري‌، دعا و صدقه‌ وابسته‌ ساخته‌اند.

در تحليل‌ ارتباط‌ فقر وگناه‌ و نيز كردار نيك‌ و دارايي‌ بايد گفت‌: هر چندخداوند نظام‌ هستي‌
را بر اساس‌ قانون‌ عليت‌ آفريده‌ وهيچ‌ چيز بدون‌ علّت‌پديد نمي‌آيد؛ ولي‌ اسباب‌ در علل‌
مادي‌ منحصر نيست‌ و علل‌ معنوي‌ نيز،به‌طور مستقل‌ يا در كنار آن‌ علت‌ها آثاري‌ ويژه‌ دارد؛
براي‌ مثال‌ مي‌توان‌صدقه‌ ياتحكيم‌ پيوند خويشاوندي‌ را از علل‌ معنوي‌ طول‌ عمر به‌شمار
آورد.بنابر اين‌، اگر خداوند مي‌فرمايد:

گنجينه‌هاي‌ تمام‌ اشياي‌ عالم‌ نزد ما است‌
واندازه‌ي‌ مشخصي‌ از آن‌ها را براي‌ مردم‌ فرو مي‌فرستيم‌، نشان‌دهنده‌ي‌ اين‌است‌ كه‌
امكانات‌ مادي‌ موجود در طبيعت‌،تنها اندكي‌ از آن‌ گنجينه‌هاي‌پايان‌ناپذير خداوند است‌.

/ 68