ديدگاه‌ چهارم‌ (قرآن‌ و روايات‌) - نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام - نسخه متنی

سعید فراهانی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

وي‌ در بخش‌ ديگري‌ از اين‌ مقاله‌ مي‌گويد:

آنچه‌ در هيچ‌ يك‌ از سرفصل‌ها يا سرسوره‌ها و جاهاي‌ ديگر ديده‌ نمي‌شوداين‌ است‌ كه‌ گفته‌
شود آن‌ را فرستاديم‌ تا به‌ شما درس‌ حكومت‌ و اقتصاد ومديريت‌ اصلاح‌ امور زندگي‌ دنيا و
اجتماع‌ بدهد.

برخي‌ از نويسندگان‌ معاصر نيز، با اين‌ بيان‌ كه‌ «دين‌ اصلا" در تدبير دنيادخالت‌ نكرده‌
وآن‌ را به‌ عقلا وانهاده‌ است‌»، به‌ تبيين‌ اين‌ ديدگاه‌ مي‌پردازند.هرچند در اين‌ ديدگاه‌
نيز توسعه‌ و رفاه‌ امري‌ مطلوب‌ به‌ شمار مي‌آيد؛ ولي‌دين‌ در اين‌ امر دخالت‌ نمي‌كند و
چاره‌ي‌ كار به‌ خود مردم‌ واگذار شده‌ است‌.

ديدگاه‌ چهارم‌ (قرآن‌ و روايات‌)

در اين‌ ديدگاه‌ با استفاده‌ از آيات‌ قرآن‌ و روايات‌ معصومان‌ به‌ تبيين‌ دومطلب‌
مي‌پردازيم‌:

1. آيا دين‌ در حوزه‌ي‌ دنيا و سعادت‌ دنيوي‌ انسان‌ دخالت‌ كرده‌ است‌؟

2. رابطه‌ي‌ دنيا وآخرت‌ در دين‌ چگونه‌ است‌؟

درباره‌ پرسش‌ نخست‌،آيات‌ ورواياتي‌ كه‌ در ابعاد سياسي‌، اقتصادي‌ وفرهنگي‌ و ... وارد شده‌
است‌ به‌ خوبي‌ آشكارمي‌سازد كه‌ دين‌ اسلام‌، در اين‌عرصه‌ها، نظام‌مند و داراي‌ برنامه‌
است‌ و افزون‌ بر سعادت‌ اخروي‌ انسان‌، براي‌كاميابي‌ وي‌ در اين‌ دنيا نيز انديشيده‌ است‌؛
زيرا سعادت‌ اخروي‌ از طريق‌ دنياامكان‌ پذير است‌. سيره‌ي‌ پيشوايان‌ دين‌، در ارائه‌ي‌
رهنمود در امور دنياي‌مردم‌ و تشكيل‌ حكومت‌ درصورت‌ امكان‌، بر توجه‌ دين‌ به‌ سعادت‌
انسان‌ درهر دو جهان‌ گواهي‌ مي‌دهد. علامه‌ طباطبايي‌ (ره‌) در اين‌ باره‌ مي‌گويد:

... دين‌ بعد از پيدايش‌ پيوسته‌ كامل‌تر شده‌ تا به‌ حدي‌ كه‌ قوانين‌ آن‌ شامل‌تمام‌
احتياجات‌ زندگي‌ بشر بشود.

شهيد مطهري‌، در ردّ كساني‌ كه‌ مسئله‌ي‌ دين‌ را از مسئله‌ي‌ زندگي‌ جدافرض‌ مي‌كنند،
مي‌نويسد:

اين‌ مطلب‌ فرضاً در باره‌ي‌ مسيحيت‌ صادق باشد، در باره‌ي‌ اسلام‌ صادق نيست‌.

پرسش‌ دوم‌ يعني‌ ارتباط‌ دنيا و آخرت‌ را مي‌توان‌، با توجه‌ به‌ آيات‌ قرآن‌و گفتار
امامان‌:، تحت‌ عناوين‌ زير به‌ بررسي‌ نهاد؛ حاصل‌ اين‌ جست‌وجودر سطح‌ كلان‌، ويژگي‌هاي‌
جامعه‌ي‌ توسعه‌ يافته‌ را نيز مشخّص‌ مي‌سازد.

1. ارزش‌مند بودن‌ دنيا

به‌ رغم‌ آن‌ كه‌ برخي‌ از نصوص‌ ديني‌ بر بي‌ اعتباري‌ دنيا، فريبندگي‌ آن‌ ونيز تشويق‌ به‌
كناره‌گيري‌ از آن‌ تأكيد مي‌ورزد؛ دقّت‌ در اين‌ عبارت‌ها، به‌ ويژه‌با توجه‌ به‌ آيات‌ و
روايت‌هايي‌ كه‌ زندگي‌ دنيا را ستوده‌ است‌، بيان‌گر اين‌ است‌كه‌ دنيا به‌ خودي‌ خود
ارزش‌ دارد و مذمّت‌ و نكوهش‌ آن‌ ممنوع‌ است‌؛ ولي‌اگر موجب‌ غفلت‌ انسان‌ و بازداشتن‌ وي‌
از هدف‌ اصلي‌ شود، مورد مذمت‌ ونكوهش‌ واقع‌ مي‌شود.

براساس‌ مجموعه‌ي‌ آيات‌ وروايات‌،
دنيا تجارتخانه‌ وسجده‌گاه‌ دوستان‌ خداست‌. بديهي‌ است‌ كه‌ هوس‌ پيشگان‌ و غافلان‌ در
اين‌بازار به‌ خريد كالاهاي‌ پر زرق و برق و لوكس‌ مي‌پردازند واز خريد كالاهايي‌كه‌ براي‌
نيكبختي‌ جاودان‌ ضروري‌ است‌، باز مي‌مانند؛ در اين‌ صورت‌، به‌تعبير حضرت‌ علي‌(ع) اين‌
دنيا تبديل‌ به‌ بازار زيان‌ و خسارت‌ مي‌شود.بنابراين‌، دنيا اگر درست‌ مورد بهره‌برداري‌
قرار گيرد، سبب‌ نجات‌ ورستگاري‌ انسان‌ مي‌گردد.

مال‌ را گر بهر دين‌ باشي‌ حمول‌نعم‌ مال‌ صالح‌ خواندش‌ رسول‌
آب‌ در كشتي‌ هلاك‌ كشتي‌ است‌آب‌ اندر زير كشتي‌ پشتي‌ است‌.

/ 68