1. آخرتطلبي
چنانكه گفته شد هدف اصلي خلقت انسان تقرب به خداوند است.بيترديد اندكي از كمالانسان در اين دنيا تحقق مييابد و بيشتر آن در دنيايديگر. بنابر اين، برنامهريزي
جهت تحقق اهداف توسعه و رسيدن به آبادانيدنيا و آسايش همگاني بايد با توجه به
اين هدف انجام شود.درپي دانش وتأمين بهداشت و امنيت و رفاه جامعه بودن وقتي
ارزشمند است كه در اينچارچوب باشد نه به قيمت فدا كردن ارزشهاي معنوي و از ياد
بردن هدفاصلي يعني سعادت اخروي. البته اين سخن بهمعناي بازماندن از دانش و
رفاهنيست؛ بلكه در روايات ميخوانيم: هرگاه انسان از راه صحيح درپي هدفاصلي
خود يعني تأمين سعادت اخروي باشد، در دنيا نيز دنيا سعادتمندميشود.
2. حاكميت دين
يكي از ديگر اصولي كه بايد در اجراي راهبردهاي توسعه رعايت شود،حاكميت دين در تمامابعاد سياسي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي است.برخي از مهمترين شاخصهاي حاكميت
دين در آيههاي 40 و 41 سورهيحج ذكر شده است:الّذين ان مكنّاهم في الارض اقاموا الصلوه و اتوا الزكوه و امروابالمعروف و نهوا عن
المنكر....كساني كه چون در زمين به آنان توانايي دهيم، نماز بر پا ميدارند وزكاتميدهند و
به كارهاي پسنديده واميدارند و از كارهاي ناپسند باز ميدارند، وفرجام همه كارها از
آنِ خداست.يكي از ابعاد حاكميت دين، حفظ حاكميت سياسي اسلام در ارتباط بابيگانگان است؛
يعني برنامهريزي توسعه بايد با توجه به حفظ برتري مسلمانانصورت گيرد و از هر نوع
سياستي كه زمينهي استيلاي كفار بر مسلمانان رافراهم سازد، بهطور جدي پرهيز شود.اين حاكميت در داخل كشور اسلامينيز از طريق نظام امامت و ولايت تحقق مييابد.امامت از اركان اصلي اسلام وسبب مشروعيت نهادها و سياستهاي نظام اسلامي است.امام رضا(ع) امامترا زمام دين و نظام مسلمانان و مصلحت دنيا و عزت مؤمنان ميشمارد.
3. عدالت اجتماعي
يكي از مهمترين مباني توسعه در نظام اسلام، برقراري و حفظ عدالت درجامعه است.اهميت اين اصل به اندازهيي است كه قرآن كريم آن را از اهدافبعثت پيامبرانميشمارد. در شمار مباني جايدادن عدالت اجتماعي بدانسبب است كه در برخي از
الگوهاي رشد به افزايش سهم ثروتمندان، كهقدرت پسانداز بيشتري دارند، از درآمد
ملي تأكيد ميشود تا در سايهي آنتوليد ناخالص ملي فزوني يابد و تهيدستان از زندگي
بهتري برخوردار شوند.در اين الگوها تأمين امنيت، آموزش و رفاه همگاني اهدافي است
كه پس ازگذر از يك بيعدالتي آشكار تحقق مييابد.اين الگوها، حتّي اگر
تواناييتأمين اهداف فوق را داشته باشند ـ كه تجربه خلاف آن را ثابت كرده است ـدر
نظام اقتصادي اسلام مجاز نيستند؛ زيرا با اصل عدالت اجتماعي منافاتدارند. افزون بر
اين، ائمه(ع) بر اين نكته تأكيد ورزيدهاند كه اگر مسلمانانبدين اصل وفادار باشند و
آن را در جامعه رعايت كنند، مشكل فقر وبيچارگي مردم از ميان ميرود و همه به
آسايش و رفاه دست مييابند. امامباقر(ع) ميفرمايد: هرگاه ميان مردم عدالت اجرا
ميشد، بينياز ميشدند.روايتي ديگر، ضمن تأكيد بر اين مسئله، يادآوري ميكند كه عدالت ازعسل شيرينتر است
و تنها كسي كه عدالت را نيك ميداند، آن را اجراميكند. اين حديث بدين حقيقت كه