درمانفقر نادرست است. به نظر ميرسد اين اشكال و بسياري از اشكالهاي ديگريكه به
جنبههاي اعتقادي، اخلاقي، و اجتماعي بر اسلام وارد شده، در دركنادرست از ارتباط
دنيا و آخرت انسانها ريشه دارد.برداشتهاي غلط ازاعتقاد به سرنوشت، شفاعت، انتظار
فرج، زهد، قناعت، توكل و حتي برخي ازمسائل اجتماعي اسلام نيز در اين امر ريشه دارد
و با تبيين آن، پاسخ بسياري ازاين پرسشها داده ميشود. ما در فصل گذشته، در تبيين
جايگاه توسعه دراسلام بهطور مفصّل به اين بحث پرداخته، نتيجه گرفتيم كه اعتقاد
به آخرت باپرداختن به دنيا و كار و تلاش براي آن هيچ منافات ندارد و معصومان: مارا
از تحقير دنيا و نكوهش آن باز داشتهاند.
3. زهد و قناعت در دنيا
زهد از مفاهيمي است كه در فرهنگ و اخلاق اسلامي مورد ستايش قرارگرفته است و معصومان:آن را روش و اخلاق همهي پيامبران، كليد هرخير و موجب درك شيريني ايمان و راحتي دردنيا دانستهاند.از سوي ديگر، تفسير منفي از اين واژه، كه رهآورد برداشت نادرست ازرابطهي دنيا و
آخرت است، از اموري است كه نه تنها موجب فقر ميشود؛بلكه از موانع جدي درمان فقر
نيز به شمار ميآيد. شهيد مطهري زاهد واقعيرا چنين معرفي ميكند:زاهد يعني كسي كه به حسب طبيعت و غريزه به لذت مادي رغبت دارد؛ وليبه خاطر
هدفها و منظورهاي خاصي عمل و رفتارش مانند مردم بيرغبتاست.سپس، در تبيين اهداف و فلسفهي زهد، برداشتهاي منفي از زهد رامعرفي ميكند و
ميگويد:بعضي خيال ميكنند فلسفهي زهد اين است كه كار دين از كارهايي از قبيلتجارت و
زراعت و...جداست. كار دين عبادت است و كار دنيا كسب وتجارت...و زهد يعني روي آوردن از
كار دنيا به آخرت...؛ و نتيجهاشهمان رهبانيتي است كه در مسيحيت رايج بوده است.
آن گاه به برداشت منفي ديگري ميپردازد و چهرهي دستهي ديگري ازمنحرفان را
ترسيم ميكند؛ گروهي كه قلمرو دنيا وآخرت را از هم جدانميدانند و مي گويند:ما نميگوييم قلمروي دنياو آخرت از هم جدا است؛ ولي حساب لذت دنيا ازلذت آخرت
جداست. ما بايد در اين دنيا لذت ببريم و از لذّت آخرتمحروم باشيم و يالذّت آخرت را
به دست آورده و خودمان را از لذّت دنيامحروم كنيم.يكي از نتايجي كه در بحث ارتباط دنيا و آخرت مطرح كرديم، اين بود كهميان استفاده
از مواهب دنيا و بهرهگيري نعمتهاي آخرت هيچ تنافي نيست؛چنانكه بين محروميت
ورياضت در اين دنيا و رفاه و راحتي در آخرت هيچاستلزامي وجود ندارد؛ و گر نه مرتاضها
وكساني كه به طور عمدي در بدترينو سختترين وضعيت زندگي ميكنند، بايد در آخرت از
بهترين وضعبرخوردار شوند.حضرت اميرالمومنين
علي(ع) در وصف متقين ميفرمايد:پرهيزگاراني هستند كه هم نعمت دنيا را بردهاند وهم نعمت آخرت را. دردنيا در بهترين
مسكنها نشستهاند و بهترين غذاها را خوردهاند و در عينحال به نعمت عقبا نيز رسيدهاند.زهد در اسلام دو جنبهي روحي و عملي دارد. زهد روحي به معنايدلكندن از دنيا و مظاهر
آن مانند ثروت و قدرت و مقام است؛ يعني خود را بهآنها وابسته نكند و به دنياپرستي
مبتلا نشود. روشن است كه زهد به اين معنا باداشتن ثروت وتصدّي پست و مقام هيچ
منافاتي ندارد و مصداق روشن آنبرخي از پيامبران، امامان و اوليايند. در زمان ما، امام
خميني (ره) نيز مصداق آشكار زهد روحي بود. او، به رغم نفوذ فراوانش، حتي اندكي به دنيا
وابستگينداشت.زهد عملي به معناي كم كردن بهرهمندي از نعمتها و ترك پارهيي ازلذّتهاست. شواهد
فراواني نشان ميدهد آنچه مورد تأكيد اسلام است،جنبهي روحي زهد است كه از
عاليترين صفات مؤمن بوده، موجب آزاديانسان از اسارت نفس و دلبستگي به مظاهر
دنياست.