2. فقر فرهنگي
بيترديد خرد يكي بزرگترين نعمتهاي خداوند متعال است. چنان كهحضرت علي(ع)ميفرمايد: هيچ نعمتي از عقل برتر نيست.ولي برخي ازانسانها ازاين نعمت بزرگ
بيبهره يا كم بهرهاند. عقل مراتب مختلفي دارد.گروهي از پايينترين مرتبهي آن
يعني توان درك نيز بيبهرهاند. شريعت برايتدبير زندگي چنين افرادي سرپرست مشخص
كرده است. گروهي ديگر،بهرغم برخورداري از اين مرتبه از مراتب بالاتر آن يعني
مرحلهي كسب دانشو نيز عقل عملي، كه سبب تشخيص درست از نادرست مي گردد،
بيبهرهاند.اين دسته در روايتها نادان شمرده شدهاند. حضرت علي(ع) ميفرمايد:هيچفقري مانند ناداني نيست.
3. فقر روحي (ذهني)
گروهي، بهرغم برخورداري از مواهب طبيعي بسيار، همواره خود رانيازمند ميپندارند؛ درانديشهي افزايش دارايي خويش بهسر ميبرند و ازمشاهدهي مردم داراتر در حسرت فرو
ميروند. آزمندي و حسد در جان اينافراد ريشه دوانيده، آنها را از درون ميپوساند.علي(ع) ميفرمايد:الطمع فقر حاصر.طمع فقري فراگير و محدودكننده است.برخي از راويان، اين روايت را «فقر ظاهر» نگاشتهاند؛ يعني طمع فقريآشكار است. حضرت
در جاي ديگري اين فقر را بدترين فقرها دانستهاند.چنين شخصي هر قدر داراتر شود، فقرش
فزوني مييابد؛ مانند تشنهيي كهنوشيدن آب دريا بر تشنگياش بيفزايد.مقابل اين وضعيت، حالت استغناست. دراين حالت، ممكن است شخصتنگدست باشد؛ ولي در
درون خويش احساس آرامش و بينيازي كند.معصومان اين حالت را ستوده، دارندگان
آنرداراترين مردمخواندهاند. امام باقر(ع) ميفرمايد:لا فقر كفقر القلب و لا غني كغني القلب.هيچ فقري چون فقر روحي و هيچ توانگريي چون استغناي روحي نيست.يكي از عواملي كه در فقر روحي موثر است، تبليغ فرهنگ مصرفي وترويج كالاهاي لوكس و
تجملي در جامعه است. وقتي شخصي ميبيند در شهريا همسايگياش كساني امكاناتي دارند
كه او فاقد آنهاست، در درون خوداحساس كمبود و نياز ميكند. اين احساس كمبود و نياز،
گاه در سطح جامعهگسترش مييابد و جامعهي بيبهره از ثروت و رفاه با مشاهدهي
جوامع توسعهيافته، خود را نيازمند مييابد.