نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
چو بيچاره گفت اين سخن نزدجفتنگر تا زن او را چه مردانه گفت
مخور هول ابليس تا جان دهدهر آن كس كه دندان دهد نان دهد
اكنون پرسش اين است كه با وجود داشتن وكيل توانايي چون خداوند وتضمين روزي به
وسيلهي او، چه نيازي به كار وتلاش وجود دارد؟
اصولاً با توجه به اعتقاد به روزي معين تلاش فرد هيچ گونه نقش و اثرينخواهد داشت و
بديهي است كه چنين بينشي افراد را غير مسئول وبيتفاوت وامور توليدي را راكد
ميسازدو خمودي و بينشاطي را در جامعه حاكمميگرداند و در نهايت فقر را گريبانگير
جامعه ميسازد.بديهي است كه اين تفسير از توكّل و روزي تضمين شده، برداشتيانحرافي است؛ زيرا بر
اين فرض قرار دارد كه وقتي انسان اعتمادش بهخداست، ديگر نبايد دست به كاري بزند؛
در صورتي كه توكّل نه تنها با كاروتلاش منافات ندارد؛ بلكه عامل تقويت كنندهي
آن است. آنچه از رواياتاستفاده ميشود، اين است كه توكّل مسئلهيي دروني و
مربوط به نيت انساناست.چنانكه حضرت علي(ع) در تبيين معناي توكّل ميفرمايد:توكّل تو دراين است كه روزيات را در دست كسي جز خداوند سبحان نداني.همچنين آرامش و شادماني از آثار توكّل و اطمينان به خداوند دانسته شدهاست. علامه
طباطبايي در اين باره مينويسد:معناي توكل اين نيست كه شخص نسبت امور را به خودش ويا به اسباب قطع ياانكار كند
بلكه معنايش اين است كه خود و اسباب را مستقل در تأثير نداند.شهيد مطهري نيز در اين باره ميگويد:توكل تضمين الاهي است براي كسي كه هميشه حامي و پشتيبان حقاست؛مثلاً شما از
مغازهيي متاعي خريداري ميكنيد و صاحب مغازهمرغوبيت آن را تضمين نموده و به شما
اطمينان ميدهد. راه حق هم چيزياست انبيا از طرف خدا شناسانده وآن را تضمين
كردهاند كه هر كس اين راهرا برود به نتيجه ميرسد.علامه طباطبايي توكل را از منظر موكّل و شهيد مطهري از ديد وكيلمعرفي كرده است.ايشان در مقايسهي توكّلي كه قرآن ميگويد وآنچه امروزدر بعضي اذهان به نام
توكّل مطرح است، ميگويد:توكل در قرآن يك مفهوم حماسي و زنده است؛يعني هرجا قرآن ميخواهدبشر را وادار به
عمل كند و ترسها و بيمها را از او بگيرد، ميگويد: نترس وبه خدا توكّل كن، تكيهات به
خدا باشد و جلو برو. ... ولي وقتي شما همينتوكّل را در ميان مسلمين جست و جو ميكنيد،
ميبينيد يك مفهوم مردهاست. ...وقتي ميخواهيم وظيفه را از خودمان دور كنيم آن
وقت بهتوكلميچسبيم.
...معناي توكل اين نيست كه كاري نكنيد... و به خدا اعتماد كنيد كه به جايشما وظيفه
شما را انجام دهد. كار نكردن و راه نرفتن كه تضميننميخواهد.اتفاقاً همين برداشت منفي از توكّل در برخي از روايات مورد نكوهشقرار گرفته است.
روايات بسياري نيز، ضمن تشويق مسلمانان به كار و تلاش،تضمين روزي انسانها را به
سعي آنها مشروط ساخته است. امير مؤمنان(ع)روزي بر گروهي از افراد سالم گذشت كه در
گوشهي مسجد نشسته بودند.حضرت پرسيد: كيستيد؟
پاسخ دادند: اهل توكّل.حضرت فرمود: بلكه سربار ديگرانيد. اگر اهل توكّل هستيد، توكّل برايتانچه نتيجهيي
داشته است؟
گفتند: زماني كه داشته باشيم ميخوريم و هر گاه نداشته باشيم، صبرميكنيم.حضرت فرمودند: سگان نيز نزد ما چنين رفتار ميكنند.