نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
درپايان سياستهاي مختلفي را، جهت استفاده از اين منابع با توجه بهطبقات مختلف
تهيدستان، پيشنهاد كرديم.از آنجا كه پيشگيري از فقر و درمان آن در بلند مدت، از طريق استحكامبخشيدن به
شالودههاي اقتصاد امكانپذير است و در اين باره نظريههايمختلفي ارائه شده، فصل
چهارم را به بررسي اين الگوها و گزينش راهبرديمناسب جهت تحقق توسعهيي متناسب با
اهداف و مباني نظام اقتصادي اسلاماختصاص داديم.بيترديد چنين الگويي بايد براي رفع فقر از سطح جامعه و پيشگيري از آنبستري
مناسبباشد.بدين منظور، ابتداالگوهاي ارائه شده به وسيله مكاتب رادر سه محور
مطالعه كرديم.محور اول، الگوهايي است كه بر اقتصاد آزاد مبتني است و سياستآزادي مطلق اقتصادي و
حداقل كردن دخالت دولت در اقتصاد را دنبالميكند. كلاسيكها، نئوكلاسيكها و مكتب
پولي مكاتبي هستند كهنظريههاي توسعهي خود را دراين قالب ارائه دادهاند. در نگاه
اينان، افزايشفيزيكيتوليد ناخالصملي مهمترين عامل در توسعه يافتگي شمرده
ميشود.محور دوم، نظريههاي سوسياليستي است كه به وسيلهي ماركس آغاز شد وبا نئو
ماركسيستها، ساختارگراها و نظريات وابستگي ادامه يافت. نقطهيمشترك اين نظريهها،
حذف مالكيتهاي خصوصي و تمركز اقتصاد در بخشدولتي است. بافروپاشي شوروي سابق اين
ديدگاهها رونق خود را از دستداده است.محور سوم، به بررسي راهبردهاي اقتصاد سرمايهداري ارشادي يا مختلطميپردازد. اعتقاد
مشترك اين گروهها، دخالت دولت در كنار بخش خصوصياست.دولت با انجام سياستهاي
مالي و پولي در جهت جلوگيري از بحرانهاو نجات اقتصاد از تنگناها ميكوشد.برخي از
راهبردهاي اين محور تحتعنوان مكتب نوسازي، همانند محور اوّل، به دنبال افزايش
كمّي رشد اقتصادياست و ميخواهد مشكل فقر را از اين طريق حل كند. تنها تفاوت اين
گروه باگروه اول مسئلهي دخالت دولت است. تعداد ديگري از گروه سوم در
دهههاياخير، ضمن ناكارآ دانستن الگوهايي كه در پي رشد كمّي است، بر مسئلهي
رفعفقر ومحروميت تأكيد بيشتري ميورزند و راهبردهايي را به اين منظور ارائهميدهند.راهبرد توسعه، با جهتگيري اشتغال و راهبرد توسعه با جهتگيريرفع فقر و تأمين
نيازهاي اساسي ازآن جمله است. جهتگيري اين راهبردها،به ويژه راهبرد اخير، بر حذف
فقر مطلق و گسترش پايدار فرصتهاي شغلي ودرآمدي فقيران است. گفته شده اين
استراتژي، به جهت تأثير بر ساختارتقاضاي داخلي و افزايش انگيزهي سرمايهگذاري مي
تواند مبناي رشد پايداررا به نحوي مؤثرتر فراهم سازد.درپايان اين فصل، با الهام گرفتن از آيات وروايات در صدد ترسيمچارچوب الگوي
توسعه در نظام اقتصادي اسلام برآمديم. در ابتدا، به منظورتبيين جايگاه توسعه در
اين نظام، به بررسي ديدگاههاي مطرح دربارهينگرش دين به دنيا و رابطهي دنيا و
آخرت پرداختيم و با توجه به آيات الاهيو كلام معصومان، خصوصاً توجه به ويژگيهاي
جامعهي آرماني امامزمان(عج)، چارچوب كلي رابطهي دنيا و آخرت و ويژگيهاي
جامعهيتوسعه يافتهي اسلامي رابيان كرديم؛ آنگاه اهداف، مباني، راهكارها و
موانعتوسعه را با استفاده از اين روابط و ويژگيها و نيز آيات و روايات ديگر
موردبررسي قرار داديم.