4. فقر مالي‌ - نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام - نسخه متنی

سعید فراهانی فرد

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

4. فقر مالي‌

اين‌ نوع‌ فقر، كه‌ موضوع‌ اصلي‌ بحث‌ ماست‌، فقر مالي‌، فقر اقتصادي‌، فقرمعيشتي‌ و
محروميت‌ نيز خوانده‌ مي‌شود.

برخي‌ از اقتصاددانان‌ در تعريف‌ اين‌نوع‌ فقر مي‌گويند:

فقر عبارت‌ است‌ از ناتواني‌ در برآورده‌ ساختن‌ نيازهاي‌ انساني‌.

فقر عبارت‌ است‌ ازعدم‌ برخورداري‌ از حداقل‌ امكانات‌ معاش‌ و يا به‌ تعبيرديگر عدم‌
برخورداري‌ از قوت‌ لايموت‌.  

فقر يعني‌ ناتواني‌ انسان‌ در تأمين‌ حدّ كافي‌ نيازمندي‌هاي‌ بنيادي‌ خود به‌منظور رسيدن‌
به‌ يك‌ زندگي‌ آبرومند و شايسته‌ به‌ عنوان‌ شرط‌ لازم‌ دررسيدن‌ به‌ سوي‌ كمال‌.

با توجّه‌ به‌ تعريف‌هاي‌ فوق ، براي‌ شناخت‌ دقيق‌ فقر بايد نيازهاي‌ اوّليه‌ واساسي‌
انسان‌ مشخص‌ شود. در اين‌ باره‌ نيز تعريف‌هاي‌ گوناگوني‌ وجود دارد.گروهي‌ اموري‌ را كه‌
فقدان‌ آن‌ها سبب‌ از بين‌ رفتن‌ هستي‌ افراد مي‌شود،نيازهاي‌ اساسي‌ بشر مي‌دانند؛ و
دسته‌يي‌ نيازها رابر اساس‌ سطح‌ متوسّط‌زندگي‌ در جامعه‌ تعيين‌ مي‌كنند.

بر اساس‌ معيار
اوّل‌ فقط‌ اساسي‌ كساني‌ كه‌ درمرز گرسنگي‌ و مرگ‌ قرار دارند، فقير شمرده‌ مي‌شوند؛
امّمعياردوّم‌گستره‌ي‌ وسيع‌تري‌ دارد. از سوي‌ ديگر، حداقل‌ نيازهاي‌ مردم‌، در مكان‌ها
وزمان‌هاي‌ مختلف‌، متفاوت‌ است‌. بسياري‌ از كالاهايي‌ كه‌  در كشورهاي‌ توسعه‌يافته‌ نياز
اوّليه‌ شمرده‌ مي‌شود، در برخي‌ از كشورها لوكس‌ تلقي‌ مي‌گردد.چنان‌كه‌ ممكن‌ است‌
كالايي‌ در يك‌ زمان‌ تجمّلي‌ به‌ شمار رود؛ ولي‌ در زماني‌ديگر ضروري‌ شمرده‌ شود.

فقر در ادبيات اقتصادي

بر اساس‌
اختلاف‌ نظر در مفاهيم‌ ياد شده‌، درادبيات‌ اقتصادي‌ دو نوع‌ فقر تعريف‌ شده‌ است‌:

1. فقر مطلق‌

هرگاه‌ شخصي‌ از تأمين‌ نيازهاي‌ اوّليه‌ي‌ زندگي‌ خود وافراد تحت‌سرپرستي‌اش‌ ناتوان‌
باشد و به‌ عبارت‌ ديگر، از آن‌ ميزان‌ كالري‌ يا پروتئين‌ كه‌براي‌ ادامه‌ي‌ حيات‌ سالم‌
لازم‌ است‌ برخوردار نباشند، دچار فقر مطلق‌ است‌.

با توجّه‌ بدين‌ تعريف‌، امروزه‌ بخش‌ عظيمي‌ از افراد جهان‌ درفقر مطلق‌ به‌سر مي‌برند. حدود
180 ميليون‌ كودك‌ درجهان‌، به‌ ويژه‌ در جنوب‌ شرقي‌آسيا،از سوءتغذيه‌ رنج‌ مي‌برند؛ و
سالانه‌ 5 ميليون‌ كودك‌ در جهان‌ به‌ سبب‌كمبود مواد غذايي‌ جان‌ خود را از دست‌ مي‌دهند.

همين‌ تعبير را در سطح‌كلان‌ و براي‌ جوامع‌ نيز مي‌توان‌ به‌ كار برد؛ يعني‌ هرگاه‌ درآمد
سرانه‌ي‌جامعه‌يي‌ از حدّ لازم‌ براي‌ تأمين‌ چنين‌ نيازهايي‌ كم‌تر باشد،اين‌ جامعه‌
درفقرمطلق‌ به‌ سر مي‌برد.

2. فقر نسبي‌

ممكن‌ است‌ گروهي‌ از افراد يك‌ كشور از توانايي‌ لازم‌ براي‌ تأمين‌نيازهاي‌ اوّليه‌ي‌
زندگي‌ برخوردار باشند؛ ولي‌ به‌ لحاظ‌ اين‌كه‌ درآمد و سطح‌زندگي‌ آنان‌ از متوسط‌ درآمد
جامعه‌ پايين‌تر است‌، در فقر نسبي‌ به‌ سر برند.همچنين‌ هرگاه‌ درآمد جامعه‌يي‌ از سطح‌
متوسط‌ درآمد كشورهاي‌ جهان‌پايين‌تر باشد، آن‌ كشور، در سطح‌ كلان‌، در فقر نسبي‌ به‌ سر
مي‌برد.

هر چندنيازهاي‌ اساسي‌ خود را تأمين‌ كند. آنچه‌ از روايات‌ و نيز فتاواي‌ فقها
استنباط‌مي‌شود، اين‌ است‌ كه‌ فقير در اسلام‌ طبق‌ معيار دوم‌ تعريف‌ شده‌ است‌. دربحث‌
تعيين‌ خط‌ فقر، بدين‌ موضوع‌ با تفصيل‌ بيش‌تري‌ خواهيم‌ پرداخت‌.

/ 68