بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
243آن چه هم در قاهره و يا جاهاي ديگر از طرف عده اي به نام حقوق بشر اسلامي معرفي شده تنها نظر عده خاصي است و براي همه صاحب نظران اسلامي ومردم مسلمان الزام آور نمي باشد. حال کدام نظر را بايد ملاک قرار داد ؟به چه دليل فلسفي و يا ديني از ميان اين قرائت هاي متفاوت تنها قرائت کساني معتبر و لازم الاتباع است که بر مسند حکومت نشسته اند ؟تازه هردليلي بر اين مسأله اقامه شود آن دليل قابل نقض و ابرام است. مگر ما در زير اين آسمان کبود دليل عقلي يا فقهي غير قابل نقض وابرام هم داريم ؟بعضي از عالمان ديني ديگر که همان حقوق بشر متافيزيکي را تبليغ مي کنند در امثال اين موارد مدعي مي شوند که اين ها از قطعيات اسلام است و در « قطعيات اسلام » قرائت هاي متفاوت وجود ندارد واختلاف قرائت ها تنها در مسائل اختلافي اسلام مجاز شمرده مي شود. مي پرسم معناي قطعيات اسلام چيست ؟ظاهرا ً منظور از قطعيات همان « ضروريات دين اسلام » است. آيا نظريه حقوق بشر متافيزيکي – فقهي از ضروريات اسلام است ؟کدام يک از فتاواي فقهي تشکيل دهنده حقوق بشراسلامي از ضروريات اسلام است ؟از باب مثال مي پرسم آيا شاخص ترين اين فتواها يعني محدود بودن آزادي دين و آزادي سياسي که مهمترين مورد اختلاف حقوق بشر اسلامي با اعلاميه حقوق بشر مي باشد از ضروريات اسلام است ؟آنان گاهي مي گويند همه احکامي که در قرآن مجيد آمده از قطعيات ( ضروريات ) اسلام است. در اين تعبير مسامحه لغزش آوري وجود دارد. بايد ميان دومطلب فرق گذاشت. يک مطلب اين است که در قران مجيد احکامي بيان شده است ومطلب ديگر اين پرسش است که آيا آن احکام امروزهم براي مسلمانان التزام شرعي دارد ؟مثلا ً اين که در قرآن حکم قصاص وجود دارد جاي هيچ گونه ترديد و چون و چرا نيست وهيچ کس نمي تواند بگويد قرائت من اين است که در قرآن در باره قصاص چيزي گفته نشده است.