بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
251آن آزادي تکويني در کنار وظيفه تشريعي قابل تفسير است :الحق من ربکم فمن شاء فليؤمن و من شاء فليکفر. ( 1 )حق از سوي پروردگار شما بيان شده است. هرکه مي خواهد، پس ايمان ورزد ؛ و هرکه مي خواهد، پس کافر شود .بدين ترتيب، آن چه مورد خواست پروردگار است و از اوست، حق است ؛ اما برخي بنا به آزادي تکويني، به سوي باطل مي گرايند. بي شماري از آيات قران کريم مرز ميان اين دو آزادي را تبيين فرموده و انسان را به وظيفه تشريعي اش در پذيرش حق توجه داده اند :خذوا ما اتيناکم بقوة . (2)آن چه را به شما داده ايم با توان ونيرو در يافت و حراست کنيد .پس در انتخاب حق و باطل، انسان نه تنها بايد حق را برگزيند، بلکه بايد با انگيزه اي برتر و نيرويي مثال زدني آن را پاسداري کند. اگر کسي پس از جستجوي کامل و از سر ميل و اراده، باطل را بر گزيند و از پذيرش حق سرباز زند، در رديف کساني است که پيامبر گرامي ( ص ) و امامان معصوم ( ع ) فرمان « جهاد ابتدايي » با وي را صادر مي کنند. اگرنيز در نظر برخي، وجوب جهاد ابتدايي در اين مورد پذيرفته نباشد، اما بي ترديد همه براين باورند که اين گونه افراد در عذاب دوزخ جاودانه اند و از آن رهايي ندارند .سپس ايشان تحت عنوان تفاوت ديدگاه اسلام و مکاتب ديگر در باره آزادي مي نويسد :همان گونه که گفته شد، آزادي از ديدگاه اسلام يعني رها شدن از بردگي و اطاعت غير خدا. اما صاحبان و پيروان مکاتب حقوقي ديگر معتقدند که آزادي انسان به معناي توان همه جانبه او در انتخاب هرچيز، و از جمله بردگي غير خداست. 1. کهف، آيه 29.2. بقره، 63، و 93 ؛ اعراف، 171.