بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
298حقوق بشر اصلا ً مانع تعليم وترويج اين سير و سلوک نيست. حقوق بشر تنها براي زندگي اجتماعي انسانها چارچوب در ست مي کند و در داخل آن حريم غير قابل تجاوز هر انسان را به عنوان يک فرد مشخص مي کند و حقوق اساسي او را معين مي سازد و دولت و افراد را به مراعات آن موظف مي نمايد.در واقع اين چارچوب اجتماعي، تنها نظام بيروني و شکلي ( دنيوي ) ارتباط انسانها را مشخص مي کند. در اين جا تنها ضابطه هاي ارتباط افقي انسانها با يکديگر مطرح است. در داخل اين چارچوب است که اهل دين وايمان مي توانند رابطه عمودي انسانها با خداوند را مطرح کنند و اهل عرفان و سلوک مي توانند رابطه عمودي سالک و ولي را و هکذا.خلاصه اين که مسلمانان بايد در جهان معاصر با دو نظام زندگي کنند، نظام بيروني و افقي حقوق بشر و نظام عمودي و در وني ايمان و عرفان. نظام اول فقط يک نظام حقوقي - اخلاقي است که تکليف ارتباطات دنيوي انسانها را مشخص مي کند و پاسدار آزادي و عدالت است.نظام دوم يک نظام ايماني - عرفاني است که امکانات تکامل و تعالي روحي انسانها را فراهم مي کند و پاسدار معنويت است. در نظام نخست، مطالبه حقوق و نقد دولت وتقسيم و انتقال قدرت و مانند اين ها مطرح است. در واقع اين نظام يک روش تحقق حکومت است چنانکه در تعريف دموکراسي گفته اند. اما در نظام دوم اطاعت و تسليم در برابر معلم اخلاق و پير مراد، نقد و آزمايش نکردن وي مطرح است.مشکلات مرد افکن و بن بستهاي گيج کننده هنگامي ظاهر مي شود که عده اي يا از سر ساده انديشي و غفلت يا براي حفظ منافع خود به زندگي کردن با دو نظام تن نمي دهند و مي خواهند همه چيز را يک کاسه کنند. تصور عده اي اين است که با نفي حقوق بشر و گسترانيدن سيطره ديني بر سراسر شؤون اجتماعي و تک نظامي کردن جامعه مي توانند معنويت و ايمان و اخلاق را بهتر حفظ کنند.