نظام سیاسی اجتماعی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظام سیاسی اجتماعی اسلام - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مَؤُولٍ).(88)


زمامدار و پيشوا به قلبى انديشمند، زبانى گويا ودلى نيرومند براقامه حق نيازمند است .

عـقـل داراى مـراتـبى است و رهبر بايد از مراتب بالاى آن برخوردار باشد. پيامبراكرم (ص ) در اين باره فرمود:

(وَ لا بـَعـَثَ اللّهُ رَسـوُلاً وَ لانـَبـيـّاً حـَتـىّ يـَسـْتَكْمِلَ الْعَقْلَ وَ يَكُونَ عَقْلُهُ اَفْضَلَ مِنْ عُقوُلِ جَميعِاُمَّتِهِ).(89)


هـيـچ پـيـامـبـرى از طـرف خـداونـد بـه رسـالت يـا نـبـوت مـبـعـوث نـشـد، مـگـر آنـكـه واجـد عقل كامل بود، بحدّى كه عقل وى بر عقلهاى جميع امتش برترى داشت .

افـراد صـغـيـر، غـيـر رشـيـد تـلقـى مـى شـونـد و از آنـان رفـع تـكـليف شده است و بايد تحت سـرپـرسـتـى ولى و قـيـّم اداره شـونـد و در صـورت احـراز برخى از شرايط مانند فقاهت نمى تـوانـد بـه عـنـوان والى تـعـيـيـن گـردد. پـيـامـبـران و ائمـه بـه دليل نصب خاص از اين شرط مستثنا هستند.

2 ـ اسلام و ايمان براساس نص قرآن كريم و روايات ، غير مسلمانان نمى توانند بر امور مسلمانان تسلط داشته بـاشـنـد.

حـرمـت تـولى كـفـّار بـه صـورت يـك قـاعـده در آمـده اسـت كـه از آن بـه قـاعده (نفى سبيل ) تعبير مى شود. در قرآن مجيد اين گونه آمده است :

(لَنْ يَجْعَلَ اللّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلاً).(90)


خداوند هرگز براى كافران بر مؤ منان سلطه اى قرار نداده است .

در روايت (عمربن حنظله ) از امام صادق (ع ) چنين خوانديم :

(يَنْظُرانِ مَنْ كانَ مِنْكُمْ ...) ضمير (كم ) در اين روايت شريفه اشاره به شيعه اماميّه است .

در روايت مشهورى ، پيامبراكرم (ص ) مى فرمايد:

(اَلاِْسْلامُ يَعْلوُا وَ لايُعْلى عَلَيْه ).(91)


اسلام برترين عقيده است و چيزى برتر از آن نيست .

فـقـهـا عـلاوه بـر مـسـلمـان بـودن ، شـيـعـه بـودن حـاكـم و رهـبـر را از ضـروريـات مذهب دانسته اند..(92)

3 ـ عدالت و تقوا عـدالت ، ملكه اى است نفسانى كه شخص عادل را از ارتكاب گناهان كبيره و اصرار بر صغيره باز مى دارد.

تقوا ملكه خويشتندارى در برابر گناه و تمايلات نفسانى است . فرد متقى در همه حـال ، بـر هـواى نفس خويش مسلط بوده و جز اطاعت فرمان خدا تحت تاءثير انگيزه ديگرى واقع نمى شود. تقوا مقدمه عدالت است .

در كلام معصومين (ع ) از عدل به عنوان (حياة الاحكام )، (خير السياسات )، (نظام الامره ) و ( قوام الرعيه ) ياد شده است ..(93)

در قـرآن كـريـم ، بـه صراحت بيان شده است كه امامت به ستمگران نمى رسد و افراد از اطاعت ظالمان و بى تقوايان منع شده اند و بهترين مردمان ، با تقواترين آنها هستند.

(لايَنالُ عَهْدى الظّالِمينَ).(94)


پيمان من (امامت ) به ظالمان نمى رسد..(95)

(وَ لاتَرْكَنوُا اِلىَ الَّذينَ ظَلَموُا فَتَمَسَّكُمُ النّار).(96)


بر ستمگران تكيه نكنيد كه موجب مى شود آتش دامنگير شما شود.

بـه اسـتـنـاد آيـه مـزبـور اطـاعـت از ولى امـرى لازم اسـت كـه عـالم و عادل بوده و بتواند جانشين عام پيامبر(ص ) و امام (ع ) محسوب شود..(97)

پيامبراكرم (ص ) ضمن بيان شروط پيشوايى در مورد تقوا و پرهيزكارى مى فرمايد:

(وَرَعٌ يَحْجُزُهُ عَنْ مَعاصِىَ اللّهِ).(98)


پرهيزكارى ، كه او را از ارتكاب گناه باز دارد.

/ 77