4 ـ فقاهت - نظام سیاسی اجتماعی اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نظام سیاسی اجتماعی اسلام - نسخه متنی

مرکز تحقیقات اسلامی سپاه

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

امام على (ع ) در ضمن حديثى فرمود:

(لايَصْلَحُ الْحُكْمُ وَ لاَ الْحُدوُدُ وَ لا الْجُمْعَةُ اِلاّ بِاِم امٍ عَدْلٍ).(99)

حـكـمـرانـى و اقـامـه حـدود و بـر پـايـى نـمـاز جـمـعـه بـدون پـيـشـواى عادل سامان نمى گيرد.

4 ـ فقاهت

زمـامـدار جـامـعـه اسـلامى ، بايد كليه امور كشور را براساس موازين اسلامى اداره كند. به حكم عـقـل و سـيـره عـقلا لازم است كه چنين شخصى ، اسلام شناسى دقيق باشد تا بتواند حكم شرعى مسائل را از منابع فقهى استخراج كند. در كتاب و سنت نيز به چنين شرطى تصريح شده است .

(اَفَمَنْ يَهْدى اِلىَ الْحَقِّ اَحَقُّ اَنْ يُتَّبَعَ اَمَّنْ لايَهدّى اِلاّ اَنْ يُهْدى ).(100)

آيا كسى كه به سوى حق هدايت مى كند. براى پيروى شايسته تر است يا آن كس كه خود هدايت نمى شود، مگر هدايتش كنند.

اميرالمؤ منان (ع ) در مورد ويژگيهاى زمامدار شايسته مى فرمايد:

(اَيُّهَا النّاسُ، اِنَّ اَحَقَّ النّاسِ بِهذ ا اْلاَمْرِ اَقْو اهُمْ عَلَيْهِ وَاَعْلَمُهُمْ بِاَمْرِ اللّهِ فِيهِ).(101)

اى مـردم ، شـايـسـتـه ترين مردم به زمامدارى ، نيرومندترين آنها بر اين امر و داناترين ايشان به حكم خداوندى در آن است .

همچنين آنچه كه در احاديث مربوط به حاكميت و لايت فقيه آمده ، نظير (رواة حديثنا)، (من كان من الفقها)، (نظر فى حلالنا و حرامنا و عرف احكامنا) و (الفقهاءحكام على الناس ) دلالت بر لزوم شرط فقاهت در زمامدار مى كند.

5 ـ قدرت و حسن رهبرى

بـا حـصـول فـقاهت و اجتهاد و داشتن عدالت ، صلاحيت تصدى مقام رهبرى براى شخص ايجاد نمى شود، بلكه چنين كسى بايد داراى قدرت و حسن ولايت نيز باشد.

مـنـظـور از قـدرت ، تـوانـايـى جـسـمـى و روحـى لازم مى باشد و منظوراز حسن ولايت ، مديريت ، تدبير، شجاعت و صفاتى از اين قبيل است .

در قرآن كريم برداشتن قدرت و كفايت لازم براى هركارى تاءكيد شده است ..(102)

پيامبراكرم (ص ) در مورد ضرورت وجود حسن ولايت در زمامدار مى فرمايد:

(لا تـُصـْلَحـُاْلاِمـامـَةُ اِلاّ لِرَجـُلٍ فـيـهِ ثـَلاثُ خـِصـالٍ: ... وَ حـُسـْنُ الْوِلايـَةِ عـَلىَ مـَنْ يـَلى ).(103)

پـيـشوايى و رهبرى سامان نمى يابد، مگر با شخصى كه داراى سه ويژگى باشد: ... و حسن زمامدارى بر كسى كه بر او حكومت مى كند.

اميرمؤ منان (ع ) نيز قدرت را يكى از شرايط رهبرى ذكر كرده است .

(اِنَّ اَحَقَّ النّاسَ بِهذا اْلاَمْرِ اَقْواهُمْ عَلَيْهِ).(104)

شايسته ترين مردم به امر زمامدارى نيرومندترين آنها به اين امر است .

(مَنْ اَحْسَنَ الْكِفايَةَ اِسْتَحَقَّ بِالْوِلايَةِ).(105)

كسى كه كفايت و كاردانى بهترى داشته باشد، مستحق حكومت و ولايت است .

بـرخـى ، عـلاوه بـر عـدالت و تـقـوا بـر نـبـودن صـفـت بـخـل و طـمـع در رهـبـرى تـاءكـيـد كرده اند.(106) و نيز بنا بر روايات ، رجوليّت و طهارت موْلد از شرايط رهبرى است .

اختيارات ولى فقيه

هـدف اسـلام از تـشـكـيـل حكومت ، تاءمين سعادت دنيا و آخرت مردم است . بنابراين ، حاكم اسلامى بايد داراى اختياراتى باشد كه بتواند در وصول به اين هدف تكليف خود را به انجام رساند.

امـام خـمـينى (ره ) حدود ولايت واختيارات ولى فقيه را در زمان غيبت ، همان ولايت واختيارات امام (ع ) مى داند، مگر آنچه كه به جهات و مراتب شخصى و معنوى امام (ع ) مربوط است ..(107)

بطور كلى مهمترين اختيارات ولى فقيه را مى توان به صورت زير بيان كرد:

/ 77