بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
گـروه در صـورتـى كـه بـخواهد براساس عقيده و انديشه خود به وضع قانون بپردازد، باعث برهم خوردن نظم و تعادل اجتماعى خواهد شد. بنابراين ، لازم است منشاء قانون ، فوق گروهها و انديشه هاى انسانى باشد.
2 ـ شناخت انسان و جهان :
شناخت انسانها از جهان و انسان ، محدود است و بيشتر دانشمندان به اين مـطـلب مـعـترفند در نتيجه ، هر گونه قانونگذارى بدون شناخت دقيق انسان و نيازهاى واقعى او ناقص خواهد بود.
3 ـ حبّ ذات :
نفع طلبى و انحصار طلبى انسانها باعث تجاوز گروه قانونگذار بر ديگران مى شود.4 ـ وجود، خطا، نسيان و غفلت در افراد بشر باعث نقص قوانين مى گردد.مـطـلبـى كـه در ايـنجا قابل ذكر است اينكه حكومت هاى بشرى ، صلاحيت و مشروعيت خود را براى وضـع قـوانـيـن مـحـدود كـنـنده و مجازاتها از كجا كسب مى كنند؟ عمده ترين جوابى كه براى اين سوال داده شده است ، اينكه در حكومتهاى دموكراسى ، مردم با شركت در انشخاب كارگزاران به اعمال آنها مشروعيت مى دهند.علاوه برآنكه اشكالات گذشته برشيوه دموكراسى ، هم وارد است ، اصولاً نظام دموكراسى بر حـاكـمـيـت اكـثـريـت اسـتـوار است و اغلب تحقق پيدا نمى كند و در صورت تحقق ، دفع افسد به فاسد است ، چون نظريات اكثريت بر اقليت تحميل مى شود..(119)
ضرورت الهى بودن قانون
بنا بر آنچه كه در ويژگيهاى قانون مطلوب و قانونگذار صالح گفته شد، كسى جز خداوند حكيم بر تمامى مصالح و نيازهاى بشر آگاهى كامل ندارد. ازاين رو، كاملترين و بهترين قانون ، قانون الهى است .قـانـون در نـظـام اسـلامـى ، برپايه اصول و ارزشهاى اسلامى استوار است . در قرآن به اين مـطـلب تـصـريـح شـده اسـت كـه خداوند، همراه پيامبران ، كتاب نيزفرستاد تابراساس آن به اقامه قسطبپردازند.(لَقَدْ اَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَيِّناتِ وَ اَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْكِتابَ وَ الْميزانَ لِيَقوُمَالنّاسُ بِالْقِسْطِ).(120) ما رسولان خود را با دلايل روشن فرستاديم و با آنها كتاب (آسمانى ) و ميزان (شناسايى حق و قوانين عادلانه ) نازل كرديم تا مردم عدالت را به پا دارند.(فَاْحكُمْ بَيْنَهُمْ بِما اَنْزَلَ اللّهُ وَ لا تَتَّبِعْ اَهْوائَهُمْ عَمّا جائَكَ مِنَ الْحَقِّ).(121) بـرطـبـق احـكامى كه خدا نازل كرده ، در ميان آنان حكم كن و از هوا و هوسهاى آنها پيروى مكن و از احكام الهى روى مگردان .از امام صادق (ع ) در باره حلال و حرام سوال شد، فرمود:(حـَلالُ مـُحـَمَّدٍ حـَلالٌ اَبَداً اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ حَرامُهُ حَرامٌ اَبَداً اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ لا يَكُونُ غَيْرُهُ وَ لا يَجى ءُ غَيْرُهُ.(122) حـلال مـحـمد(ص ) تا روز قيامت حلال و حرام او تا روز قيامت حرام است . نه چيزى غير از آن هست و نه چيزى غير از آن خواهد آمد.
شيوه قانونگذارى دراسلام
قوه مقننه ، نهادى است كه قواعد كلى و لازم الاجرا را وضع مى كند. ساختار قوه مقننه بر اساس نـوع رژيـمـهـاى حـاكـم ، مـتفاوت است . شكل ، شيوه تشكيل و كار قوه مقننه هر كشورى ، درقانون اساسى آن كشور معين شده است .قـوه مـقـنـنه در نظامهاى دموكراسى بايد بگونه اى تاءسيس شود كه زمينه تمام نماى افكار و خـواسـتـه هـاى مـردم بـاشد. در چنين نظامهايى هيچ ملاك و معيار محدود كننده اى . جز خواست مردم ، براى وضع قانون ، وجود ندارد.درايـن نـظـامـهـا كـار قـانونگذارى بر عهده يك يا دو مجلس است . در كشورهاى فدرالى به علت سـاخـتـار ويـژه كـشـور، دو مـجلس انتخابى وجود دارد، ولى در كشورهاى بسيط در صورت وجود مجلس دوّم ،