بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
عرب هيج گونه فضيلت و برترى بر عجم ندارد، مگر از راه شايستگى و پرهيزكارى .پيامبر اسلام (ص ) هنگامى كه به احترام جنازه يك يهودى از جاى برخاست ، فرمود:درست است كه مسلمان و برادر دينى ما نبوده است ، اما انسان كه بوده و ما به خاطر انسانيت ، به او احترام مى كنيم ..(198)امام على (ع ) در فرمان تاريخى خود به مالك اشتر فرمود:مـهـربـانى و خوشرفتارى و نيكويى با رعيت را دردل خود جاى ده و مبادا با ايشان ، چون جانور درّنـده بـوده ، خـوردنـشـان را غـنيمت دانى ، آنان دو دسته اند: يا با تو برادر دينى اند و يا در آفـريـنـش مـانـنـد تـو هـسـتـنـد(يـعـنـى ، يـا حـق بـرادرى بـه گـردن تـو دارنـد، يـاحـق انسانى .).(199)
2 ـ مساوات در حقوق و تكاليف
از آنجا كه افراد بشر از لحاظ خلقت انسانى با هم برابر و برادرند، اسلام آنها را در حقوق و تكاليف انسانى برابر و يكسان دانسته است و اختلاف حالات و استعداد و لياقت آنها، باعث امتياز در حقوق و تكاليف بشرى نخواهد شد.پيامبراسلام (ص ) در چهارده قرن پيش به اين مطلب اشاره كرده و فرمود:(اَلْخَلْقُاَمامَ الْحَقِّ سَواءٌ).(200) مردم در پيشگاه حق ، مساوى هستند.و نيز فرمود:(اَلنّاسُ كُلُّهُمْ سَواءٌ كَاَسْنانِ الْمُشْطِ).(201) مردم مانند دندانه هاى شانه با هم برابرند.حضرت على (ع ) نيز در برخوردارى مردم از حقوق مساوى مى فرمايد:(اَلْحَقُّ لايَجْرىِلاَحَدٍ اِلاّ جَرى عَلَيْهِ وَ لايَجْرى عَلَيْهِ اِلاّ جَرى لَهُ).(202) قـانـون بـه نـفـع كـسـى اجرا نمى شود، مگر اينكه به ضرر او نيز اجرا مى شود و به ضرر كسى اجرا نمى شود، مگر اينكه به نفع او نيز اجرا مى گردد.آن حضرت در جاى ديگر در باره مساوات در حقوق و تكاليف مى فرمايد:(فَلْيَكُنْ اَمْرُ النّاسَ عِنْدَكَ فِى الْحَقِّ سَواءً).(203) بايد وضع مردم ، در مورد حق ، در نزد تو برابر و يكسان باشد.
3 ـ مساوات در برابر قانون
منظور از اين اصل آن است كه قانون بدون توجه به دورى و نزديكى افراد با مجريان قانون ، تـوانـگـرى و فـقـر آنـان ، شغل ، زبان ، نژاد، محل سكونت و ... بطور دقيق در مورد آنان اجرا شـود. در اين مساءله روش اسلام بر اساس واقع بينى ، قاطعيت و صراحت است و هر نوع تبعيض و جانبدارى ظالمانه را محكوم مى كند.درآيـات بـسـيـارى از قرآن و نيز سيره معصومين (ع ) بر رعايت عدالت و مساوات مردم در پيشگاه قانون تاءكيد شده است ، تا آنجا كه امام على (ع ) فرمود:(لَنْ تُقَدَّسَ اُمَّةٌ لايُؤْخَذُ لِلْضَّعيفِ فيها حَقُّهُ مِنَ الْقَوِىُّ غَيْرَ مُتَتَعْتَعٍ).(204) مـلتـى كـه حـق ناتوانهايش از توانگران بدون لكنت و ترس و نگرانى گرفته نشود، هرگز روى سعادت و خوشبختى نخواهد ديد.و نيز به شريح چنين فرمان مى دهد:هنگام قضاوت ميان مسلمانان مساوات در سخن گفتن و نگاه كردن و نشستن را رعايت كن تا نزديكان از تـو در جـانـبـدارى از حـق خـود طـمـعـى نـداشـتـه و دشـمـن از دادگـرى تـو مـاءيـوس نباشد..(205)
اصل امنيت
مـفـهـوم (امـنـيـت ) مصونيت از تعرض و تصرف اجبارى و بدون رضايت است ، بدين صورت كه افـراد جـامـعه هيچ بيم و هراس و نگرانى نسبت به حقوق و آزاديهاى مشروع خود نداشته باشند. بـه عـبـارت ديـگـر شـهـرونـد از هـرگـونـه تـعـرض و تـجـاوز مـانـنـد قتل ، جرح ، ضرب ، توقيف ، شكنجه و ساير