كـه يـك نـوع مـاليات مستقيم است ، با نصاب خاصى از حيوانات سه گانه (شتر، گاو و گوسفند) يا نقدين (طلا و نقره مسكوك و رايج ) و غلات اربعه (گندم ، جو، خرما، كشمش ) دريافت مى گردد.
3 ـ خـمـس :
كـه بـا ضـريـب 20 درصد به درآمد سالانه ، غنايم جنگى ، معادن ، گنج و دفينه ، جـواهـر اسـتـخـراج شـده از دريـا، امـوال مـخـلوط بـه حـرام و اموال غير منقول خريدارى شده توسط اهل كتاب تعلق مى گيرد.
4 ـ زكـات فـطـره :
كه به زكات ابدان معروف است و از طرف مسلمانان پرداخت مى شود و جنبه هاى معنوى آن بسيار قوى است .
5 ـ خـراج و مـقـاسـمـه :
دو نـوع مـاليات ارضى است كه از طرف حكومت اسلامى برزمينهايى كه مربوط به دولت اسلامى است ، تعلق مى گيرد.
6 ـ جـزيـه :
مـاليـاتـى است كه اهل كتاب در كشور اسلامى در برابر مسؤ وليتى كه دولت به منظور تاءمين امنيّت جانى ، مالى و عرضى آنان برعهده مى گيرد، به دولت مى پردازند.7 ـ دولت مـى تـوانـد بـراى كـسـب درآمد به فعاليتهاى اقتصادى بپردازد و يابراساس مصلحت نـظـام ، بـرخـى از صـنـايـع و خـدمـات مـهـمّ مـانـنـد بازرگانى خارجى ، معادن بزرگ ، سدّها و آبرسانى ، بانكها، هواپيمايى و صنايع سنگين را در اختيار خود بگيرد.8 ـ درصـورتـى كـه درآمـدهاى مزبور كفاف مخارج دولت را ندهد، مى تواند براساس اختيارات حكومتى به وضع ماليات و عوارض بپردازد.9 ـ دولت اسـلامى ممكن است در آمدهايى از راه مظالم ، كفّارات ، لُقطه ، وقف ، صدقات ، نذورات و ...داشته باشد.
اصول و اهداف سياست خارجى در اسلام
در جـهـان هـيـچ كـشـورى نمى تواند سياست انزوا اختيار كند، بخصوص حكومت اسلامى كه داراى رسـالت و اهـداف بـلنـد نـجـات جـامـعـه بـشـر و تـحـقـق عـدالت جـهانى است پيامبر اكرم پس از تشكيل حكومت به برقرارى روابط با كشورهاى ديگر دست زدكه بيشتر جنبه (دعوت به اسلام ) داشته است .
تعريف سياست خارجى
(سـيـاسـت ) در لغـت بـه دو مـفـهـوم بـه كـار رفته است يكى علم و هنر و ديگرى تدبير، روش وبرنامه ..(237)در مورد سياست خارجى ، بيشتر معناى دوّم مورد نظر است و در اصطلاح بـه مـجـمـوعـه خط مشيها، تدابير و روشهايى گفته مى شود كه يك دولت با توجه به اهداف خود در بر خورد با امور و مسائل خارجى به كار مى بندد..(238)
تعريف اصول و اهداف
هـدف بـه مـقـصـود و غـايـتـى گـفـتـه مـى شـود كـه بـراى رسـيـدن بـه آن تـلاش مـى شـود و اصل ، ريشه و بنيادى است كه امور ديگر بر اساس آن استوار شوند.(239) بنابراين ، اصول درسياست خارجى ؛ يعنى ارزشها، معيارها و قواعدى كه مبناى تنظيم سياست خارجى است .بـطـور معمول اهداف سياست خارجى رابه اهداف ملى وما فوق ملى تقسيم مى كنند.(240) ولى در حـكـومـت اسـلامـى كه بر مبناى مكتب اسلام به تنظيم سياست پرداخته مى شود و به همه اهـداف بـا يـك ديد كلى نگريسته مى شود، چنين تفكيكى صحيح به نظر نمى رسد اهداف در يك نظام مكتبى در مقام اجرا، اولويت بندى مى شوند.
اصول و اهداف سياست خارجى در اسلام
در نـظـام مـكـتـبـى ، اصـول و اهـداف قـابـل تـفـكـيـك قـطـعـى از يـكـديـگـر نـيـسـتـند وبسيارى از اصـول و ارزشـهـا خـود هـدفـنـد. در ايـنـجـا بـه شـرح مـهـمـّتـريـن اصول و اهداف درسياست خارجى اسلام مى پردازيم .
1 ـ حفظ دارالاسلام
دارالاسلام ، يعنى خانه اسلام ، كشوراسلامى . دارالاسلام به آن قسمت از جهان گفته مى شود كه در