بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
و چـه كـسـى خـوش گـفـتـارتـر اسـت از آن كـس كـه بـه سـوى خـدا دعـوت كـنـد و عمل صالح انجام دهد؟ همچنين درباره شيوه بحث و گفتگو با مردم ساير اديان مى فرمايد:(وَ لا تُجادِلُوا اَهْلَ الْكِتابِ اِلاّ بِالَّتى هِىَ اَحْسَنُ...).(267) و شما مسلمانان با اهل كتاب جز به نيكوترين طريق بحث و مجادله نكنيد.در قـرآن كـريـم ، حـكـمـت ، مـوعـظـه حـسـنـه ، نـيـكـوتـريـن جـدل ، تـمـثـيـل و عـمـل صـالح از اصـول دعـوت و تـبليغ رسالت شمرده شده و هيچ گاه رفتار خصمانه و قهرآميز به عنوان يك شيوه براى تبليغ از عقيده ذكر نشده است .
ج ـ اولويت صلح و سازش
به هنگام بروز اختلافها ميان بندگان خدا، اسلام نخست و بيش از هر چيز آنان را وادار به صلح و سازش مى كند.(يـا اَيُّهـَا الَّذيـنَ امـَنـُوا ادْخـُلُوا فـِى السِّلْمِ كـافَّةً وَ لاتـَتَّبـِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ اِنَّهُ لَكُمْعَدُوُّ مُبينٌ).(268) هان ! اى كسانى كه ايمان آورده ايد، همگى به صلح در آييد و پابر جاى پاى شيطان منهيد كه او براى شما دشمنى آشكار است .هـمـچـنـيـن قـرآن بـه مـسـلمـانـان دسـتـور مـى دهـد كـه از صـلح و هـمـزيـسـتـى مـسـالمـت آميزاستقبال كنند:(وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها).(269) هـر گـاه (كـفـار) بـه صـلح و ( هـمـزيـسـتـى ) گـرايـيـدنـد ، تـو نـيـز بـر آن تمايل نشان ده .اميرالمؤ منين على (ع ) درباره صلح به مالك مى فرمايد:(وَ لا تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعاكَ اِلَيْهِ عَدُوُّكَ وَ لِلّهِ فيهِ رِضىً).(270) هرگز صلحى را كه دشمنت دعوت به آن مى كند و رضايت خدا در آن است ، دفع نكن .بـرخـى براى مخدوش كردن چهره صلح جويى اسلام و خشن جلوه دادن اين دين الهى ، به جريان بـرخـورد پـيـامـبـر(ص ) بـا يهود بنى قريظه استناد مى كنند. اين گروه بدون آنكه واقعه را بطور كامل بيان كنند، به تحريف آن مى پردازند. يهود بنى قريظه پيمانى با پيامبرخدا(ص ) بـسـتـه بـودنـد كه از جمله مفاد آن ، عدم همكارى با دشمنان اسلام بود، ولى در محاصره مدينه تـوسـط ده هزار نفر از كفار در جنگ احزاب ، عهد خود را شكستند و با پذيرش پيك كفار با آنان هـم سوگند شدند. پس از خاتمه جنگ و پيروزى مسلمانان بايد به مساءله خيانت و پيمان شكنى آنـان رسـيـدگـى مى شد. آنان خود حاضر شدند كه مساءله به داورى گذاشته شود و در ضمن سـعـدبـن مـعـاذ را كـه دوسـت ديرينه آنان بود، به عنوان داور تعيين كردند.پيامبر(ص ) هم اين انـتـخـاب را تـاءيـيـد كـرد. سـعـد پس از داورى حكم به اعدام خائنان داد. بنابراين ، همه جريان بدون دخالت مستقيم پيامبر(ص ) و بامشاركت خود آنان به وقوع پيوست ..(271)
ص نكته :
رسـالت جـهـانـى براى اسلام يعنى اسلام كاملترين و بهترين دينى است كه مى تواند سعادت بـشـريت را تاءمين كند؛ رسالت جهانى براى مسلمانان يعنى تعهد براى معرفى اسلام كه آيين فـطـرت اسـت ، در تـمـام زمـانـهـا و مـكـانـهـا. بـرخـى گـمـان كـرده انـد كـه بـراسـاس اصـل رسـالت جـهـانـى ، حـكـومـت اسـلامـى و مـسـلمـانـان بـايـد هـمـواره بـا كـفـر و كـفـار در حـال جـنـگ و سـتيز باشند. در حالى كه اسلام بهترين شيوه هاى تبليغ و نمايش ارزشهاى والاى بشرى را ذكر مى كند وآرامش ، تفاهم ، صلح و همزيستى را به عنوان بهترين زمينه براى آن مى دانـد. روشـن اسـت كـه يـكى از موانع گسترش حق ، وجود آشوب ، بلوا و جنگ است واز بين بردن تجاوز و جنگ خود مقدمه اى براى رسيدن به صلح و همزيستى پايداراست .
اعتزال
(اعـتزال ) وبى طرفى عبارت است از:سلب مسؤ وليت و عدم مداخله يك كشور درامور سياسى يا نظامى مورد نزاع دو يا چند كشور..(272)كـشـوراسـلامـى بـا در نـظـر گـرفـتـن مصالح امت ، مى تواند سياست بى طرفى و عدم مداخله ، بـطـور