اسـلام نـه تـنـهـا بـر زنـدگـى مسالمت آميز در صحنه بين المللى تاءكيد دارد و هميشه از صلح اسـتـقـبـال مـى كـنـد، بـلكـه در صـورت وقـوع درگـيـرى ، مايل است نزاع و كشمكش با موافقت طرفين ازطريق صلح و سازش خاتمه يابد.حـكـميت از احكام امضايى اسلام است كه در صدر اسلام نيز وجود داشته است . نمونه هاى آن حكميت سعدبن معاذ در درگيرى مسلمانان و يهود بنى قريظه و نيز حكميّت ابوموسى اشعرى در واقعه صفين بين على (ع ) و معاويه است .حـكـمـيت علاوه بر حقوق بين الملل در حقوق عمومى داخلى و حقوق خصوصى نيز به كار برده مى شود و حَكَم بايد در چار چوب مورد توافق طرفين ، حكم را صادر كند.
جنگ و صلح در اسلام
صلح در اسلام
صلح به معناى ترك مخاصمه و به توافق رسيدن است . راغب اصفهانى در مفردات مى نويسد:(اَلصُّلْحُ تَخْتَصُّ بِاِزالَةِ النِّفارِ بَيْنَ النّاسِ) صلح به زدودن كدورت از ميان مردم اختصاص دارد.صـلح بـطـور مـعـمـول بـراى رفـع تنازع موجود يا پيشگيرى از تنازع احتمالى است . دولتها درصـحـنـه بـيـن المـللى اغـلب بـراى تـوجـيـه اعـمـال خـود، بـه صـلح و هـمـزيـسـتـى توسل مى جويند.اسلام از آغاز دعوت خود همواره بر اين امر مهم تاءكيد داشته ،اصولى رابراى صلح بيان كرده و خواهان گسترش صلح جهانى بوده است .خداوند به پيامبر(ص ) دستور مى دهد كه چنانچه دشمن تو از در مسالمت وارد شد تو نيز با آن موافقت كن .(وَ اِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَها).(286) اگر تمايل به صلح نشان دهند، تو نيز از در صلح در آى .
پذيرش صلح
در تفسير آيه فوق برخى بر اين عقيده اند كه اگر كفار پيشنهاد صلح دادند، اجابت آنان واجب اسـت .بـعـضـى ديـگـر مـعـتـقـدنـد كـه واجـب نـيـسـت بـه هـر حال در مورد پذيرش صلحى كه به صلاح مسلمين باشد، اتّفاق نظر وجود دارد..(287)شهيد ثانى در شرح لمعه در پنج صورت قبول صلح از سوى مسلمانان را واجب دانسته است :1 ـ تـاءمـيـن : در صـورتـى كـه بـه يـكـى از كـفـار يـا عـده اى از آنـان قبل از اسارت ، امان داده شود و مفسده اى در اين امان نباشد، مانند كسب تاءمين به منظور جاسوسى .2 ـ پذيرش حكميت از سوى امام يا نماينده او.3 ـ اسلام آوردن كفّار.4 ـ در صورتى كه كافران قرار داد ذمّه را بپذيرند.5 ـ انعقاد قراردادصلح بين مسلمين و كفّار..(288)بـطـور كلى ، در عقد قرارداد صلح بايد مصلحتى براى مسلمانان وجود داشته باشد؛ اين مصلحت ممكن است به خاطر ضعف سپاه اسلام ، اميدوارى به مسلمان شدن دشمنان و نظاير اينها باشد.
نمونه هاى صلح درصدر اسلام
1 ـ پـيـامـبـر اكـرم (ص ) بـا اهـل كـتـاب در مـديـنـه مـعـاهـده بـسـت و طـى مـنـشـور مـديـنـه ، بـر اصل همزيستى مسالمت آميز صحه گذاشت .2 ـ پيامبر(ص ) با مشركان قريش قرارداد صلح موقت بست . دستاورد اين صلح كه صلح حديبيّه نـام گـرفـت ، از همه غزوه هاى رسول اكرم (ص ) بالاتر بود، بگونه اى كه گسترش اسلام در جزيرة العرب و فتح مكّه از نتايج اين صلح بود.3 ـ رسـول خـدا(ص ) با برخى از قبيله هاى مشرك عرب ، همچون بنى غفار و بنى ضمره براى دفاع مشترك نظامى وارد مذاكره شد و پيمان بست .4 ـ پـذيـرش حـكـمـيـت در جـنـگ صـفـيـن كـه هـرگـز مـورد مـوافـقـت امـام عـلى (ع ) نـبـود و بـر او