بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
وابـسـتـگـى حـزبـى مـنـجـر شـود، داعـيـه كـسـب قـدرت و نـيـل بـه زمـامـدارى را بـه دنـبـال دارد. حـال اگـر نظاميان به احزاب سياسى وارد شوند، نظام سـيـاسـى كـشـور تـحت الشعاع خشونت نظامى قرار مى گيرد و چه بسا آنها در جهت تمايلات و گـرايـشـهـاى خـاص سـيـاسى اعضاى خود از امكانات و قدرت نظامى استفاده كنند. به همين جهت ، قـوانين جمهورى اسلامى عضويت و فعاليت نيروهاى مسلح را در گروهها واحزاب سياسى ، ممنوع كرده است .قـانـون اسـاسـى جـمـهـورى اسـلامـى ايـران احـزاب و گـروهـهـاى سـياسى را مشروط به اينكه اصـول اسـتـقـلال ، آزادى ، وحـدت ملى ، موازين اسلامى و اساس جمهورى اسلامى را نقض نكنند، آزاد اعلام كرده است ..(361)قـانـون مـقـررا ت اسـتـخـدامـى سـپـاه ( عـدم عضويت و هوادارى از احزاب و گروهها و سازمانهاى سـيـاسـى ) و هـمـچـنـين نداشتن سابقه عضويت يا هوادارى از احزاب و گروههاى سازمانهاى غير اسـلامـى ، التـقـاطـى ، الحادى و غير قانونى را شرط عمومى استخدام در سپاه دانسته و تاءكيد كرده كه ادامه عضويت آنها موجب اخراج از سپاه خواهد شد..(362)از شرايط عمومى استخدام در ارتش جمهورى اسلامى عدم سابقه عضويت يا وابستگى به احزاب سـيـاسـى غـيـر قـانـونـى و يـا الحـادى و حـتـى احـزاب و گـروهـهـاى سـيـاسـى مـجـاز مـى باشد..(363)قـانـون نـيروى انتظامى نيز استخدام كسانى كه عضويت يا وابستگى به احزاب و گروهكها يا سازمانهاى سياسى داشته باشند را ممنوع كرده است ..(364)
پيامدهاى ناهنجار تحزب در نيروهاى مسلح
بـطـور كـلى ، دخالت نظاميان در مسائل سياسى و عضويت آنها در احزاب سياسى امرى نامطلوب اسـت .مـهـمـتـريـن هـدف حـزب در اخـتيار گرفتن قدرت يا مشاركت در آن است ، در حالى كه وظيفه اصلى نيروهاى مسلح ، حفظ استقلال و تماميت ارضى كشور و نظام جمهورى اسلامى است و اين دو با هم در تضادند. دخالت ، حمايت و تمايل نيروهاى مسلح نسبت به گروههاى سياسى ، مفاسد و معايب بسيار زيادى دارد كه برخى از آنها عبارت است از:
1 ـ تفرقه و درگيرى در نيروهاى مسلح
اسـتـقـلال نـيـروهاى مسلح در برابر كليه احزاب و گروههاى سياسى ، ضامن فعاليت نيروهاى نـظـامـى در جـهـت اهـداف تـعـيـيـن شـده است و عضويت اعضاى نيروهاى مسلح در احزاب و گروههاى سياسى تعهداتى را بر آنها تحميل مى كند كه موجب سوء استفاده از قدرت نظامى كشور در جهت منافع و مقاصد سياسى حزب يا گروه خاص مى گردد..(365)زمانى كه نيروهاى مسلح بتوانند در احزاب و سازمانهاى سياسى شركت كنند، چنان نيست كه همه آنان به يك حزب واحد گرايش پيدا كنند؛(366) بلكه گرايش به احزاب مختلف ، سبب از بـيـن رفـتن وحدت و نظام و انضباط در نيروهاى نظامى شده و در نهايت ، منجر به رويارويى آنـهـا بـا يـكـديـگـر مـى شـود، در نـتـيـجـه انـسـجـام و وحـدت سـازمـانـى و فـرمـانـدهـى آنـهـا مختل گشته و آنها نمى توانند وظايف اصلى خود را بخوبى انجام دهند.رقابت در كسب قدرت نيز مـيـان احـزاب سـيـاسـى ، امـرى مـثـبـت و پـذيرفته شده است ، در حالى كه چنين پديده اى در بين نـظـامـيـان ، امـرى منفى است و باعث مى شود، اساس كار نظاميان را كه با وحدت و سلسله مراتب فرماندهى ميسر است ، به هم ريخته و موجب تفرقه و درگيرى آنها شود.امـام خـمـيـنـى ـ ره ـ مـبـتـلا شـدن نـيـروهـاى مـسـلح بـه سـيـاسـت را مـثل مبتلا شدن انسانها به هرويين دانسته است . همانگونه كه هرويين انسان را بى اراده زندگى و هـسـتـى او را تباه مى كند و عده اى ديگر براى او تصميم مى گيرند، امور سياسى نيز اراده و نـظـم نـيـروهـاى مـسـلح را مـخـتـل مـى سـازد، ابـتـدا بـاطن نيروهاى نظامى را از بين برده و موجب پـوسـيـدگـى آنها مى شود و سپس كسانى كه در متن سياست ، ورزيده شده اند، هر گروه را به يك طرف كشانده و بنيان نيروهاى مسلح را به هم مى زنند..(367)
2 ـ به كار گيرى زور و خشونت براى رسيدن به قدرت سياسى
هـر چند نقش نيروهاى نظامى را درسرنوشت قدرت سياسى نمى توان نا ديده گرفت ، ولى اين نـقـش بـايـد به