بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
در جـمـهـورى اسـلامـى ايران كه مشروعيت آن از دو جنبه الهى و مردمى گرفته و ارزشهاى معنوى بـيـشـتـر از ارزشهاى مادى حاكم است ، اين خطر احساس نمى شود، همچنين فرماندهى نظاميان به نهادى سپرده شده كه از حد اعلاى مشروعيت الهى و مردمى بر خوردار است ..(386)هـر چـنـد جـايـگـاه نـيـروهـاى مـسـلح در قـانـون اسـاسـى بـه دنـبـال بـحـث قـوه مـجـريه آمده ، ليكن قوه مجريه ، حق امر و نهى به نيروهاى مسلح را ندارد. در قانون اساسى فرماندهى آنها به مقام معظم رهبرى واگذار شده است .بـا تـوجـه بـه كـلى گويى و اختصار كه از خصايص قانون اساسى است در نظر گرفتن يك بـحـث جـداگـانـه بـا 9 اصـل و ازهـمـه مـهـمـتـر، سـپـردن فـرمـانـدهـى كـل نـيـروهـاى مسلح به رهبرى ، بيانگر اهميت بسيار زياد نيروهاى مسلح از نظر قانون اساسى اسـت . به عبارت ديگر، نقش رهبرى در كليه امور مملكت ، هدايتگرى است و تنها در مورد نيروهاى مـسـلح ضمن هدايت ، نقش اجرايى و فرماندهى نيز دارد؛ يعنى كليه نيروهاى مسلح با سازمانها و اركانش بطور مستقيم با نظر رهبرى انجام وظيفه مى كنند..(387)
اهداف و وظايف نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران
الف ـ حـفـظ اسـتـقـلال و تـمـامـيـت ارضـى كـشـور
پـاسـدارى از اسـتـقلال و تماميت ارضى كشور و حفظ نظام جمهورى اسلامى از اهداف متعالى حكومت اسلامى است كـه بـه عـهـده آحـاد مـلت گـذاشـتـه شـده اسـت . بـا ايـن حـال ، قـانـون اسـاسى ايران بطور مشخص اين وظيفه را به دوش ارتش گذاشته تا براساس ضوابط مقرر انجام وظيفه كند.(ارتـش جـمـهـورى اسـلامى ايران پاسدارى از استقلال و تماميت ارضى و نظام جمهورى اسلامى ايران را بر عهده دارد.).(388)ارتـش بـراى انـجـام ايـن مـاءمـوريت مهم ، موظف است مردم را براى دفاع مسلحانه از كشور و نظام جمهورى اسلامى در چارچوب قانون خدمت وظيفه عمومى ، بسيج نمايد..(389)سـپـاه نـيـز مـوظـف اسـت كـه در مـواقـع لزوم هـمـكـارى لازم را بـا ارتـش در جـهـت پـاسـدارى از استقلال و تماميت ارضى و نظام جمهورى اسلامى بنمايد..(390)يكى از اهداف تشكيل بسيج نيز دفاع از تماميت ارضى كشور و نظام جمهورى اسلامى ايران است ؛ از اين رو، بسيج نيز موظف است آموزشهاى لازم را بدين منظور كسب كند..(391)
ب ـ نگهبانى از انقلاب و دستاوردهاى آن
هـرچـنـد سـپـاه پـاسداران انقلاب اسلامى ، جزئى از نيروهاى مسلح جمهورى اسلامى ايران است ، ولى هدف تشكيلاتى آن با ارتش متفاوت است . از آنجا كه سپاه بر اساس ضرورتهاى انقلاب شكل گرفت ، قانون اساسى نيز وظايفى جدا از وظايف ارتش براى آن در نظر گرفته است .(سـپـاه پـاسـداران انـقـلاب اسـلامـى كـه در نـخـسـتـيـن روزهـاى پـيـروزى ايـن انـقـلاب تـشـكـيـل شـد، بـراى ادامـه نـقـش خـود در نـگـهـبـانـى از انـقـلاب و دسـتـاوردهـاى آن پابرجا مى ماند....).(392)در راستاى اين اصل ، اساسنامه سپاه ماءموريتهاى متنوعى را براى اين نهاد در نظر گرفته است كـه مـهمترين آنها عبارتنداز: مبارزه قانونى با عوامل خرابكار يا كسانى كه در صدد براندازى نظام هستند، مبارزه با كسانى كه با قوّه قهريه در صدد نفى حاكميت قوانين مى باشند، همكارى بـا نـيـروهـاى انـتـظـامـى در جهت خلع سلاح ، برقرارى نظم و امنيت ، حفاظت از اماكن و شخصيتها، هـمـكـارى بـا ارتـش در جـهـت پـاسـدارى از اسـتـقـلال و تـماميت ارضى كشور، همكارى با ارگان اطـلاعـاتـى كشور، همچنين برنامه ريزى ، سازماندهى و فرماندهى و ... ارتش بيست ميليونى و انجام كارهاى امدادى ، توليدى ، آموزشى و جهاد سازندگى ..(393)مواد مذكور سپاه را به عنوان يك نهاد انقلابى و چند منظوره نشان مى دهد تابتواند توقع جامعه در نگهبانى از انقلاب و دستاوردهاى آن را عملى كند.
ج ـ يارى رساندن به مستضعفان جهان(394)
از جـمـله وظـايـف حـكـومـت اسلامى ، رها ساختن مستضعفان از زير سلطه مستكبران و ستمگران است . براى