سخنراني در ديدار مسؤولان بنياد شهيد، جمعي از اساتيد و دانشجويان دانشگاهها و اقشار مختلف مردم
(1369/05/24 )بسماللهالرحمنالرحيمدر ابتدا به همهي شما برادران و خواهران، بخصوص خانوادههاي معظم شهيدان و جانبازان عزيزمان و همچنين رزمندگان و انديشمندان و علما و راهنمايان جامعه، خوشآمد عرض ميكنم. اين مجلس ما از لحاظ كيفيت، مجلس مهمي است; چون قشرهاي ممتاز در جامعهي اسلامي و برجستگان نظام اسلامي، در اينجا حضور دارند و برخلاف نظامهاي مادي، پولداران و خوانين و زورگويان و گردنكلفتان، حضوري ندارند. در نظام اسلامي، كساني از لحاظ معنوي برجستهتر و ممتازترند كه فداكاري بيشتر، ايمان بيشتر، عمل صالح و صدق رفتار و گفتار را نشان داده باشند و آنها هم اين قشرهاي فداكار ـ شهيد دادهها، جانبازان، جوانان پرشور و مؤمن و مبارز، خدمتگزاران جامعه، يا كساني كه خودشان را براي خدمت آماده ميكنند ـ هستند.من در اين جمع پرشور و صميمي و مؤمن، مطلبي را عرض ميكنم كه از امهات مسايل فكري ماست. در اسلام، نقطهي اصلي و محوري براي اصلاح عالم، اصلاح نفس انساني است. همه چيز از اينجا شروع ميشود. قرآن به آن نسلي كه ميخواست با دست قدرتمند خود، تاريخ را ورق بزند، فرمود: "قوا انفسكم"، "عليكم انفسكم". خودتان را مراقبت كنيد، به خودتان بپردازيد و نفس خودتان را اصلاح و تزكيه كنيد; "قد افلح من زكيها". اگر جامعهي اسلامي صدر اول اسلام، از تزكيهي انسانها شروع نشده بود و در آن به اندازهي لازم، آدمهاي مصفا و خالص و بيغش وجود نداشتند، اسلام پا نميگرفت، گسترش پيدا نميكرد، بر مذاهب مشركانهي عالم پيروز نميشد و تاريخ در خط اسلام به حركت نميافتاد. اگر انسانهاي مزكا و مصفا نباشند، جهاد نيست.انقلاب ما كه پيروز شد، به بركت صفا و خلوص و اخلاص و كار براي خدا و بلند شدن از سر منافع مادي و شخصي بود. مقاومت در جنگ تحميلي هم همينطور بود. اين شهداي عزيز ما، يا اين جانبازان، در اوج صفا و اخلاص، به استقبال شهادت رفتند و شهيد شدند و همين شهادتها و مقاومتها و به استقبال خطر رفتنها بود كه انقلاب را حفظ كرد، اسلام را عزيز كرد، مسلمين را قوي كرد و دشمنان اسلام و امريكا را خوار نمود.در درون وجود ما، بزرگترين دشمن ما كمين گرفته و آن، نفس اماره و شهوات و خودخواهي و خودپرستيهاي ماست. هر لحظهيي كه بتوانيم، اين مار گزنده و اين دشمن كشنده را سر جاي خود بنشانيم ـ ولو بهطور موقت ـ در آن لحظه، ما موفق و سعادتمند و قادر بر عمل و مقاومت و ايستادگي و جهاد فيسبيلالله هستيم. هر وقتي كه اين دشمن، سر بلند كند و عقل و نيروي معنوي و نفس رحماني در وجود ما را سركوب كند و تحت تأثير خود قرار بدهد، در آن لحظه، ما در حال سكون و ركود و يا عقبگرديم. سكون، يعني عقبگرد. اين دو، يكي است.ما به عنوان كساني كه بار سنگين هدايت بشر و نجات انسان را بر دوش گرفتهايم، بايد به خودمان بپردازيم، بايد نفسهاي خودمان را اصلاح كنيم، بايد قدرت معنوي انساني را ـ كه خدا در ما به حد اعلي به وديعه گذاشته است ـ از گل و لاي شهوات و اهوا و هوسها و خودخواهيها و خودپرستيها نجات بدهيم و آن را قوي كنيم. شما جوانان، شما خانوادههاي شهدا، شما جانبازان، شما مبلغان دلسوز و علاقهمند در سپاه پاسداران يا در هر نقطهي ديگر، به اين مبارزهي دروني اولي هستيد.ما اول بايد خودمان را اصلاح كنيم. هر كسي كه به اسلام و انقلاب دلبستهتر است، بايد براي اصلاح نفس خود، عازمتر و جديتر باشد. هر كسي كه از وضع دنيا، از اين زورگوييها و خباثتها و رذالتهايي كه قدرتها و عربدهكشها و قدارهبندهاي جهان انجام ميدهند، بيشتر ناراحت است، بايد بيشتر به خود بپردازد و خود را اصلاح كند. اين وضعي كه امروز در دنياست، ناشي از اين لنگي است.مشكل ملتها، مشكل تسلط و حاكميت كساني است كه اگرچه لباس انساني پوشيدهاند، اما در باطن، يك حيوان درندهي وحشي بيملاحظهاند. آن كسي كه برايش كشتن هزاران انسان، شيميايي كردن خانوادهها و بچههاي كوچك، اهميتي ندارد و به راحتي جنايت ميكند، او در ظاهر انسان است، ولي در باطن گرگ است. صورت معنوي و حقيقي او، صورتي كه در قيامت با آن محشور خواهد شد، صورت يك حيوان وحشي است.
اي دريده پوستين يوسفان
گرگ برخيزي از اين خواب گران
گرگ برخيزي از اين خواب گران
گرگ برخيزي از اين خواب گران