منشور مجلس چهارم نسخه متنی

به همين خاطر است از افراد معدودى كه داراى خواصى هستند كه اميرالمؤمنين ( ع ) در نامه به مالك اشتر او را از گرايش به آن خواص بر حذر مى دارد بگذريم ما به آنها كارى نداريم فلان آدم فرصت طلب يا سرمايه دار يا چه و چه مورد بحث ما نيستند بحث ما عموم و توده مردم هستند بحث كسانى است كه كشور و انقلاب به آنها متكى است ما هم در اصل پيروزى انقلاب به آنها متكى بوديم و هم در طول جنگ و امروز هم اگر مسئله اى براى اين كشور پيش بيايد باز اسلام و انقلاب و كشور به آنها متكى هستند تلاش اقتصادى هم به آنها متكى است منظور ما اين مردم هستند مردمى كه با دين سر و كار دارند مردمى كه نماينده اى متدين و در خدمت حقيقت و اسلام مى خواهند خداوند بايد به همه ما توفيق بدهد و خود ما هم بايستى تلاش بكنيم

وظيفه اصلى نمايندگى قانونگذارى است

اما در باب وظائف نمايندگى آنطور كه بنده از مجموع قانون اساسى و مفاهيم يا معاريفى كه در انقلاب ما هست و همه چيزهايى كه به ما در اين باب كمك مى كند فهميدم وظيفه اصلى نمايندگى قانونگذارى است البته نظارت بر اجراء و از اين قبيل چيزها هم وجود دارد كه آنها هم بسيار مهم است اما آن چيزى كه ركن اداره كشور است عبارتست از وضع قوانين و اينكه از گوشه و كنار كشور گذارندگان قانون انتخاب مى شوند بخاطر اين است كه مصالح همه كشور در قانون متجلى و منعكس شود يعنى شان نماينده اينست كه قانونى را بگذارند كه اين قانون بتواند كشور را كه مناطق فقير دور دست و با اقتضائات گوناگون دارد اداره كند همگان از همه اوضاع مطلع هستند معناى اينكه نماينده بايستى به فكر حوزه انتخابيه خود باشد اينست والا اينكه ما فرض كنيم نماينده وظيفه دارد كه بيايد بايستد آنجا و بعنوان وظيفه نمايندگى مشكلات حوزه انتخابيه خود را بيان كند صحيح نيست اين وظيفه نمايندگى نيست بيان مشكلات حوزه انتخابيه البته چيز خوبى است و در صورتى كه به شكل صحيح انجام بگيرد مفيد است اما اينكه ما خيال كنيم نماينده فلان شهر و فلان حوزه انتخابيه بودن به اين معنى است كه ما بيائيم و بگوئيم آنجا آسفالت ندارد يا آب ندارد يا دانشگاه ندارد يا چه و چه اين وظيفه نمايندگى نيست شما بايد يك قانونى را بگذرانيد كه اين قانون بتواند متكفل امور در همه جاى كشور از جمله حوزه نمايندگى شما بشود تا مبادا حوزه نمايندگى شما بواسطه اينكه قانون همه جانبه وضع نشده است خارج بماند مسئله