گفتار نهم: ساير ادله اجتهاد به رأى (استحسان، قياس، سد ذرايع)
پس از بررسى مصالح مرسله در نزد اهل سنت براى تكميل بحث مختصراً به بررسى استحسان و سد ذرايع و قياس و فرق آنها با مصالح مرسله مىپردازيم.الف- استحسان استحسان در لغت به معنا «چيزى را نيكو دانستن»(125) است.«كرخى در التلويح على التوضيح، ج2، ص81 و بعضى از اصحاب ابى حنيفه در تعريف استحسان مصطلح گفتهاند: استحسان قول بدون دليل نيست بلكه عبارت است از عدول حكم مسئله از نظائرش به خاطر دليل خاصى از قبيل قرآن و سنت. همانطورى كه ابوحنيفه استحساناً قول كسى كه مىگويد «مالى صدقةٌ» را به زكات حمل نموده به اين دليل كه در آيه شريفه آمده است: «خذ من أموالهم صدقة» و مراد از صدقه در آيه شريفه، زكات است»(126) به عبارت ديگر «استحسان عبارت است از استثناء بعضى از مسائل جزئى از حكم قاعده كلى به خاطر مصلحت يا عرف يا ضرورتى كه مقتضى آن است»(127).از اين تعريف مىتوان به فرق بين استحسان و قياس پى برد زيرا «قياس عبارت است از الحاق مسئلهاى كه حكم شرعى آن منصوص و منقول نيست به مسئلهاى كه حكم شرعى آن منصوص است به خاطر علت مشتركى كه بينشان موجود است. اما استحسان در مسئلهاى به كار مىرود كه داراى نظائر است و لكن حكم آنها را ندارد به خاطر دليل ديگرى كه در نزد شارع اقوى است»(128).در فرق بين قياس و استحسان و مصالح مرسله دكتر الزحيلى مىنويسد: «قياس عبارت است از الحاق فعلى كه حكم شرعى آن بيان نشده به فعلى كه حكم شرعى آن بيان شده به خاطر اشتراك در علت حكم، اما استحسان عبارت است از عدول از حكم دليلى كه بر نظائر آن مسئله دلالت مىكند (عمل نكردن به دليل) به خاطر دليل قوىتر از آن مثل عدول از عمل به نص عام به نص خاص يا از قياس جلى به قياس خفى (قياس خفى يعنى قياسى كه علتش دقيقتر است و در نتيجه ابتدائاً دور از ذهن است) به خاطر اين كه در قياس خفى مصلحت مراعات و