بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
يك تاريخ پر تحول و سرسلسله ء يك جريان زاينده و رو به عمق و افزايش , محسوب مى گردد . گويا پس از چند قرن جمع آورى منابع فقه يعنى كلمات صادره از معصومين وافتاء بر اساس متون و ظاهر روايات , در مقطعى از تاريخ فقه لازم بوده است كه اين ذخيره و سرمايه ء ارزشمند به قالب انديشه ء علمى زده شود و شيوه ئى فنى براى استنباط ابتكار گردد . پيش از شيخ مفيد دو جريان متفاوت در فقه شيعه وجود داشته است يكى جريانى است كه فرد شاخص آن على بن بابويه ( متوفى 329 ) است و شايد بشود آنرا جريان قميين ناميد و به گمان زياد استاد مفيد در فقه يعنى جعفر بن قولويه ( متوفى 368 )نيز از آن زمره است . فقاهت در اين جريان به معناى افتاء بر طبق متون روايات است . بطورى كه هر فتوا در كتب فقهى اين گروه از فقها , حاكى از وجود روايتى درمضمون آن بوده و لذا هرگاه صاحب آن فتوا از وثاقت و ضبط لازم برخوردار باشد آن فتوا مى تواند جايگزين يك حديث باشد . بدين جهت است كه شهيد ( ره ) در ذكرى فرموده است كه : قدكان الاصحاب يتمسكون بما يجدونه فى شرائع الشيخ ابى الحسن بن بابويه رحمه الله عند اعواز النصوص لحسن ظنهم به وان فتواه كروايته . ( 1 ) بديهى است كه فقاهت با اين كيفيت , بسى ابتدائى و عارى از اسلوب فنى و پيچيده است و فروع مذكور در كتب فقهى اين جريان منحصر به فروع منصوص و بسى كم و محدود است و اين همان است كه طعن مخالفين به قلت فروع را متوجه فقه شيعه مى كرده و شيخ طوسى رحمه الله بعدها به خاطر دفع اين طعن كتاب[ ( امبسوط] ( را تاليف فرموده است . ( 1 ) فتاوى العلمين ص 5