كتابي ناشناخته(2)
پيام حوزه- سال اول-بهار 73- شماره مسلسل1محمد جعفر اماميدر قسمت اول مقاله با استشهاد به سند صحيفه سجاديه و شواهدي از متن آن بيان شدكه صحيفه كتاب دعاي صرف نيست بلكه نسخهاي انسان ساز است و امام سجاد (ع) با اين
شيوه توانسته انسانهاي خفته و غفلت زده را نجات داده، بار ديگر آنها را براي
پيشبرد اسلام در صحنه آورد. و اينك دنباله بحث در استشهاد به متن دعاهاي
صحيفه:
دنيا و آخرت
از آنجا كه هر انساني بايد تمام حركات و مواضعش براساس يك تفكر صحيح باشد امامسجاد در ضمن دعاهاي خود مسأله دنيا و آخرت را به انحاي مختلف مطرح كرده
ميگويد:و خَلَقَ لهم النّهارَ مبصراً لِيَبتَغوا فيه من فَضلِهِ و لِيَتَسَبَّبوا
الي رزقِهِ و يَسْرَحوا في ارضِهِ طَلَباً لما فيهِ نَيْلُ العاجِلِ مِن
دُنياهم و دَرك الآجِلِ في اُخراهُم:«براي آنها روز را آفريد تا موجب روشني برايشان باشد و بتوانند در پرتو آن به
تلاش بپردازند و از فضل خداوند بهره بگيرند، با تهيه ابزار و كمك گرفتن از آن به
روزي و رزق او دست يابند و براي نيل به منافع اين دنيا و درك سعادت آخرت بر روي
زمين به راحتي به تلاش و كوشش پردازند» (دعاي 6).و براي توجه به اينكه آخرت سراي باقي است و بايد در تلاشها آن جهت را مقدم
بدارد ميگويد:اللّهمّ و متي وَقَفْنا بينَ نَقصين ِفي دينٍ أوْ دنياً فَاوقِع النَّقصِ
بأسرِعِهِما فناءً وَاجْعلِ التّوبةَ في اطولِهِما بقاءً:«بار خداوندا هر گاه ما بين دو نقص، در دين يا دنيا قرار گرفتيم، نقص را بر آن
وارد ساز كه فنايش سريعتر است و توبه را در آن، كه بقايش طولانيتر است. (دعاي 9).و در دعاي ديگر باز به آخرت توجه داده ميگويد: (اللّهمّ) و ما زَوَيْتَ عنّي من مَتاع الدّنيا الفانيّةِ فَاذْخَرْهُ لي في
خزائنِكَ الباقيةِ، وَاجْعل ما خوَّلْتَني من حُطامها و عَجَّلْتَ لي من
متاعها بُلْغَةً الي جوارك، وَ وُصْلةً الي قربك و ذريعةً الي جَنَّتِكَ: (بارخدايا) هر چه را كه از مطاعهاي دنياي فاني از من باز گرفتهاي (و به من عطا
نكردهاي) آن را در خزائن باقي خود برايم ذخيره ساز، اما آنچه از متاع دنيا كه
به من ارزاني داشته و هم اكنون در اختيارم قرار دادهاي آن را وسيله رسيدن به
جوار خود، پيوستن به مقام قرب خويش و نردباني براي رسيدن به بهشت قرار ده» (دعاي
30)و درباره جايگاه آخرت عرض ميكند:مَولاي وَارْحمني في حَشري و نَشري، وَاجْعل في ذلك اليومِ مع أوليائك
مَوْقفي و في اَحِبّائك مَصدري و في جَوارك مَسكني، يا ربَّ العالَمين:مولاي من به هنگام حشر و نشرم بر من رحمت آور و در آن روز موقفم را همراه با
اوليائت و محل حركت به سوي حساب و جزايم را در بين دوستانت و مسكنم را در جوار
خود قرار ده.» (دعاي 53).و درباره ايمان به آخرت كه حقوق انسان در دنياي ديگر اخذ ميگردد: اللّهمّ و اِن كانَتِ الخِيَرةُ لي عندَك في تأخيرِ الأخذِ لي و تَرك
الاِنتقامِ مِمَن ظلمَني الي يومِ الفصلِ و مجمعِ الخصمِ فصلّ علي محمدً و آله،
و أيِّدْني منك بِنيَّةٍ صادقةٍ و صبرٍ دائِم:«بار خداوندا اگر انتخاب تو به نفع من در اين است كه گرفتن حقم را به تأخير
اندازي و انتقام از كسي كه به من ستم كرده تا يوم الفصل و به هنگام گرد آمدن
متخاصمان ترك كني، بنابراين بر محمد و آلش درود فرست و مرا از جانب خود با نيتي
صادق و صبري دائم تأييد فرما» (دعاي 14)
آيين سهله و سمحه
و در مورد اين كه شريعت اسلام آييني سهل و آسان است ميگويد: لقد وَضَعَ (الله) عنّا ما لاطاقَهَ لنا به ولم يُكلِّفَنا إلّا وُسعاً و لميُجَشِّمْنا إلّا يُسراً و لم يدعْ لأحَدٍ منّا
حُجَّةً وَ لا عُذْراً:«خداوند تكاليف سخت و فوق طاقت را از ما برداشته، ما را جز به مقدار وسع و
قدرتمان مكلف نساخته و ما را جز به كارهايي سهل و آسان وا نداشته است، پس هيچ كس
در برابر خداوند حجتي ندارد و براي هيچ كس عذري باقي نميماند»(دعاي1)
قرآن راه رشد
و بالاخره توجه داده كه ملاك رشد انسان پيروي از قرآن و حلال و حرام است؛ميگويد: ... اللهمّ انّك جَعَلْته فرقاناً فرقْتَ به بين حلالِك و حرامِك و قُراناً
أعْربتَ به عن شرائعِ أحكامِك و كتاباً فَصَّلْته لعبادِك تَفصيلاً: «بارخداوندا قرآن را فرقاني قرار دادهاي و به وسيله آن بين حلال و حرامت
جدايي افكندهاي، و قرآني كه با آن شرايع و احكامت را آشكار ساختهاي و كتابي
كه براي بزرگانت به تفصيل تشريح فرمودهاي» (دعاي 42)
نماز جمعه
امام در مورد نماز جمعه، نماز عبادي سياسي كه از مسير خود دور مانده عرضميكند: اللّهمّ إنّ هذا المقامَ (مقامَ صلوةِ الجمعةِ) لِخُلفائك و أصفيائِك و
سُنَنِ نَبيّك مَتروكَةً:«بار خداوندا اين مقام (يعني مقام اقامه نماز عيد و جمعه) مخصوص خلفا و
برگزيدگان توست (با چشم خود ميديدند كه) سنّتهاي پيامبرت متروك مانده است»
(دعاي 48)
ختم قرآن
و از اين نظر كه ختم قرآن مطالعه يك دوره مسائل عقيدتي، اخلاقي، احكام و ...ميباشد و چنين كسي به رشد نزديك شده عرض ميكند:اللّهمّ انّك أعَنتني علي ختمِ كتابِك الّّذي أنْزلتَهُ نوراً و جَعَلته
مُهَيمناً علي كلِّ كتابٍ أنْزلته و فَضّلته علي كلِّ حديثٍ قَصَصْتَهُ... .«بار خداوندا تو مرا بر ختم كتابت اعانت و ياري فرمودهاي، كتابي كه آن را به
صورت نور (براي هدايت جهانيان) فرو فرستادهاي و آن را شاهد، رقيب و نگهبان همه
كتابهايي كه قبلاً نازل كردي قرار دادهاي، كتابي كه آن را بر هر حديثي كه
بازگو كردهاي فضيلت و برتري بخشيدهاي» (دعاي 42).
تقدّم و تأخّر بلا
و از آنجا كه حل همه مشكلات و كليد تمام درهاي بسته در دست اوست عرض ميكند:اللّهمّ و اِنْ يكن ما ظللتُ فيه أوْ بِتُّ فيه مِن هذه العافيةِ بينَ يَدَيْ
بَلاءٍ لا ينقطعُ و وِزرٍ لايَرتفعُ فَقَدّم لي ما أخَّرت و أخِّر عَنّي ما
قَدَّمْتَ: «بار خداوندا اگر عافيت و سلامتي كه در روز يا شب، از آن بهرهمند ميشوم ،
پييشاپيش بلايي است قطع ناشدني و وزر و وبالي است از بين نرفتني از تو ميخواهم
آنچه مؤخر است مقدم داري و آنچه مقدم است مؤخر» (دعاي 18).
پذيرش نصيحت و امر به معروف و نهي از منكر
و از آنجا كه انسان همواره نيازمند ارشاد و هدايت است ولي اصل، پذيرش نصيحت واطاعت است ميگويد:اللّهمّ صلّ علي محمّدٍ و آله ... و وفّقني لِطاعةِ مَن سَدَّدَني و مُتابعةِ
مَن أرْشدني، اللهمّ صلّ علي محمدٍ و آله، و سَدّدني لأنْ أعارضَ مَن غَشّني
بالنُّصحِ...«بار خداوندا بر محمد و آل او درود فرست و به اطاعت كسي كه مرا به راه راست وا
ميدارد و متابعت از كسي كه ارشادم ميكند موفق دار، بار خدايا بر محمد و آل او
درود فرست، و مرا آنچنان به راه ثواب دار كه هر كس با من غشّ و خيانت ميكند با
نصح و خيرخواهي با وي معارضه كنم» (دعاي 20).و در علاقه به نصيحت و خيرخواهي امت و امر به معروف و نهي از منكر ميگويد:اللهمّ صل علي محمدٍ و آله و وَفّقنا في يومِنا هذا و لَيلتِنا هذه و في جميعِ
أيّامِنا لِاسْتعمالِ الخَيرِ و هجران الشّرّ... و الامر بالمعروف و النّهي عن
المنكر و حياطة الاسلام...: «بار خداوندا بر محمد و آل او درود فرست و ما را در اين روز و شب و در تمام
ايّام عمرمان بر انجام كارهاي خير و دوري از شرّ و بدي و امر به معروف و نهي از
منكر موفق بدار» (دعاي 6)
رهبري و احياي دين
و لازم ميداند كه امت اسلام متوجه شوند ستمگران، به آيين هجوم آورده ونشانههاي دين را از بين بردهاند و احياي آن فقط به وسيله امام و رهبر ممكن
است لذا عرض ميكند:اللهمّ ... و أحي به (بالامام «ع») ما أماته الظّالمون من معالم دينك و اجل به
صدأ الجور عن طريقتك و أبن به الضّرّاء من سبيلك و أزل به النّاكبين عن صراطك و
امحق به بغاة قصدك عوجاً: «بار خداوندا... به توسط او (امام) آنچه را كه ستمگران از نشانههاي دينت از
بين بردهاند احيا فرما، با او زنگارهاي جور و ظلم را از وجود شريعتت بزداي،
سختيها و مشكلات را از راه خود به وسيله او برطرف ساز و منحرفان از صراط خود را
با او از ميان بردار و آنان كه قصد اعوجاج در راهت را دارند به وسيله او هلاك
فرما» (دعاي 47).درست مشخص ميسازد كه اصلاح دين و دنيا با حضور امام و ولي امر امكانپذير
است.
انگيزه
و از اين نظر كه انگيزه در كلي? امور مؤثر است توجه ميدهد: (اللهمّ) ... و اعم أبصار قلوبنا عمّا خالف محبتك...: «بار خداوندا چشمان قلب ما را از آنچه مخالف محبت توست كورگردان» (دعاي 9).و در موضع ديگر جهت ايجاد حركت در خود ميخواهد كه نعمتهاي ذخيره شده را درنظرش مجسم سازد، ميگويد: و صوّرفي قلبي مثال ما ادّخرت لي من ثوابك و أعددت لخصمي من جزائك و عقابك
...:«(خداوندا) تجسمي در قلب من از ثوابي كه برايم ذخيره كردهاي و جزا و كيفري كه
براي دشمنم فراهم آوردهاي، به وجود آور» (دعاي 14).
حقوق والدين
و از اين نظر كه حقوق والدين پس از حقوق الهي بالاترين است، عرض ميكند: فَهُما (أيِ الوالدين) أوجبُ حقّاً عَلَيّ، و أقدم إحساناًَ إليَّ و أعظمُمِنَّةً لَدَيَّ، مِنْ أنْ أقاصَّهُما بعدلٍ أو أجازيهما علي مثلٍ ، أين إذاًً
يا إلهي طولُ شُغلِهما بتربيتي، و أين شدّةُ تعبِهِما في حِراستي؟، و أين
إقتارُهُما علي أنفسِهِما لِلتّوسعةِ عَلَيّ.«حقوق آنها (والدين) بر من واجبتر، احسان و نيكيشان از همه نسبت به من قديمتر و
پيشتر، و نعمت و منّتشان در نزد من عظيمتر از آن است كه بخواهم آنها را با عدالت
به عرصه قصاص كشم و يا آنان را به مانند آنچه در بارهام انجام دادهاند مجازات
كنم. اي خداي من! اگر چنين كنم آن مدت طولاني اشتغال آنان بهتربيت و پرورش من چه
خواهد شد (و چه پاسخي به آنان ميتوانم داد) و آن همه شدّت و ناراحتي و رنج آنها
در حفظ و حراست من چه پاداشي (ص143) خواهد داشت؟! و تنگي و سختگيري را كه در راه
رفاه و توسعه من بر خود روا داشتهاند كجا حساب خواهد شد؟!» (دعاي 24)
تربيت فرزندان
و نسبت بهتربيت فرزندان كه از وظايف هر انساني است ميگويد:(اللهمّ) و أعنّي علي تربيتهم و تأديبهم و برّهم...: «بار خداوندا مرا در تربيت، تأديب و نيكي نسبت به آنان اعانت فرما» (دعاي 25).عامل شرف و عزّت
و باز در شناخت شرف و ارزش عزت ميگويد: اللهمّ صلّ علي محمدٍ و آله، وَاعْصمني من أن أظنّ بذي عدمٍ خساسةً، أو أظنّبصاحب ثروةٍ فضلاّ، فانّ الشريف مَن شرّفته طاعتك، و العزيز مَن أعزّته عبادتك
:«بار خداوندا بر محمد و آل او درود فرست و مرا از اين معني نگهدار كه به شخص
تهيدست گمان بد و با چشم خواري بنگرم، يا به ثروتمندي گمان فضل و برتري داشته
باشم زيرا شريف كسي است كه طاعت تو به او شرف بخشيده و عزيز و قدرتمند كسي است كه
عبادت تو او را معزّز داشته باشد» (دعاي 35).
حقوق همسايه
ونسبت به همسايگان عرض ميكند:اللهمّ صلّ علي محمدٍ و آله و وفّقهم لاقامة سنّتك و الاخذ بمحاسن أدبك فيتعهّد قادمهم والعود عليهم بالجدة و الإفضال و إعطاء ما يحب لهم قبل السّؤال: «بار خداوندا بر محمد و آل او درود فرست، ... و آنان (همسايگان و دوستان) را در
اقامة سنّتت موفق بدار، و همچنين در اخذ و فراگيري آداب پسنديدهات و ديدار
مسافرانشان و رساندن سود و منافع از طريق عطا و بخشش، و نيز اعطاي آنچه كه مورد
نياز شديد آنها است پيش از درخواست و سؤال، مورد عنايت قرار ده» (دعاي 26)
چگونه دعا كنيم؟
درباره اينكه چگونه بايد دعا كرد ميگويد:يا غنّيَ الاغنياءِ ها نحن عبادُك بين يديْك و أنا أفقرُ الفقراءِ إليكفَاجْبر فاقتَنا بوسعِك و لاتقطعْ رجائَنا بمنعِك فتكون قد أشقيتَ مَن اسْتسعد
بك و حرمتَ مَن اسْترفد فضلَك فَاِلي مَن حينئذٍ منقلبُنا عنك و إلي أين مذهبُنا
عن بابِك سبحانَك نحنُ المُضطرّونَ الّذين أوجبتَ إجابتَهم و أهلُ السوء
الّذين وعدتَ الكشفَ عنهم:«اي كسي كه از همه اغنيا بينيازتري هم اكنون ما بندگان در پيشگاه تو حاضريم
و من محتاجتر از همه نيازمندان نسبت به توام، بنابراين ناداري ما را با وسعت خود
جبران فرما و اميد ما را با دريغت قطع مگردان، كه اگر چنين شود آن كسي كه اراده
داشت به واسطه تو سعادتمند گردد به شقاوت افكندهاي و آن كه تصميم داشت با فضل
تو به جايي برسد محرومش ساختهاي آنگاه بازگشت ما از تو به سوي كه خواهد بود و
از درگاه تو به كدام سمت رو آوريم، خداوندا تو از هر عيب و نقصي منزهي ما مضطر و
بيچارگاني هستيم كه اجابت دعايشان را واجب ساختهاي و گناهكاراني هستيم كه
وعده حلّ مشكل به آنان دادهاي» (دعاي 10).و باز در تعليم و آموزش دعا ميگويد:اللهمّ فها أنا ذا أؤمُّك بالوفادةِ و أسألكَ حُسنَ الرفادةِ فصلّ علي محمدٍ
و آله وَاسْمع نجوايَ وَاسْتجبْ دعائي و لاتختمْ يومي بِخَيبتي و لاتجبهني
بالرّدِ في مسئلتي و أكرِمْ من عندك منصرفي و أليك مُنقلبي إنّك غيرُ ضائقٍ بما
تريدُ و لاعاجزٍ عمّا تسئلُ و أنت علي كلّ شيءٍ قديرٌ و لاحول و لاقوّة إلّا
بالله العليّ العظيم:«بارالها، اينك منم كه آهنگ درگاه تو ميكنم و درخواست كمك و حسن پذيرايي از
تو دارم. بنابراين بر محمد و آلش درود فرست، نجواي مرا بشنو، دعايم را مستجاب
كن، روزم را به نوميدي ختم مفرما، نسبت به درخواستهايم دست رد به سينهام مگذار
و انصرافم از پيشگاه تو و بازگشتم را به سويت توأم با اكرام قرار ده، زيرا تو هر
چه را اراده كني در مضيقه قرار نميگيري، و در برآوردن آنچه از تو خواسته شود
عاجز نمي ماني و تو بر هر چيزي قادري» (دعاي 46)
درخواست حوائج
و درباره درخواست حوائج گويد: خابَ الوافدونَ علي غيرِك و خَسِر المتعرّضونَ إلّا لك و ضاعَ المُلحّونإلّا بك و أجْدبَ المُنتجعون إلّا مَنِ انْتجع فضلَك، بابُك مفتوحٌ للراغبين و
جودُك مباحٌ للسّائلين و إغاثتُك قريبةٌ من المستغيثين لايَخيب مِنك الامِلون
و لايَيَأسُ مِن عطائِك المتعرّضون:«آنان كه به سوي غير تو كوچ كردند در نوميدي گام گذاردند، و كساني كه غير تو را
طلبيدند جز زيان نديدند و آنها كه به بارگاه غير تو فرود آمدند تباه گرديدند.كساني كه نعمت را از غير احسان و فضل تو خواستند دچار قحطي شدند، باب احسان تو
بر روي راغبان و علاقهمندان همواره باز است، و سخايت براي سائلان مباح و
رايگان و فرياد رسيت براي دادخواهان قريب و نزديك، آرزو كنندگان از تو هرگز
نوميد نشوند و آنان كه براي استفاده از عطا و بخششت ميآيند هرگز مأيوس
نميگردند» (دعاي 46).
رزق و روزي
در مورد نعمت و روزي عرض ميكند: والحمدلله الّذي لَو حَبَسَ عن عبادِه معرفةَ حمدِهِ علي ما أبْلاهم مِنمِنَنِه المتتابعةِ، و أسْبغَ عليهم من نِعمِهِ المتظاهرةِ، لتصَرّفوا في
مننِه فلم يحمَدوهُ، و تَوسّعوا في رزقِهِ فلم يشكُروهُ، و لو كانوا كذلكَ
لخرجوا من حدودِ الانسانيّةِ الي البهيميّةِ فكانوا كما وَصَفَ في محكمِ
كتابِه «اِنْ هم إلّا كالانعامِ بل هم أضلٌّ سبيلاً»:«ستايش مخصوص خداوندي است كه اگر معرفت حمدش بر نعمتهاي پياپيش كه به خاطر
امتحان و آزمايش به آنها ارزاني داشته، و همچنين شناخت طريق شكر و سپاس را بر
نعمتهاي آشكار و فراوان كه به انسانها بخشيده دريغ ميداشت، نعمتهايش را مصرف
كرده، به كار ميگرفتند ولي حمد و ستايشش را نميكردند، همچنين روزيش را مورد
استفاده قرار ميدادند و شكرش را به جاي نميآوردند و اگر انسانها طريق حمد و
ستايش خداوند و سپاس و شكر او را فرا نميگرفتند نعمتهاي خدا را به كار گرفته
ولي از حدود انسانيت خارج شده به سرحدّ بهائم و حيوانات ميرسيدند» (دعاي1)
سوء ظنّ به روزي
اللهمّ انّّك اِبْتليتنا في أرزاقِنا بسوءِ الظّنِ و في آجالِنا بطولِالأملِ، حتّي اِلْتمسنا أرزاقَك من عندِ المَرزوقينَ، و طَمِعنا بِامالِنا في
أعمارِ المُعمّرين:«بار خدايا تو ما را در مورد رزق و روزيمان به سوءظن، و درمورد عمر و زندگيمان
به درازي آرزو مبتلا فرمودهاي، و به جايي كشيده كه ما روزيهاي تو را از كساني
ميخواهيم كه خود روزي خورند، و براي رسيدن به آرزوها به عمرهاي طولاني همانند
كهنسالان طمع ورزيدهايم» (دعاي 29)
اسراف ممنوع
درباره دوري از اسراف كه جامعهها را بدبخت ميسازد عرض ميكند: اللهمّ صلّ علي محمّدٍ و آله، وَاحْجبني عن السّرفِ، و الازديادِ، وقَوّمْني بالبذلِ و الاقتصادِ، و عَلّمني حسنَ التّقدير و اَقْبضني بلُطفك عن
التبذير...: «بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست و مرا از اسراف و زياده روي باز دار، و
همچنين مرا با بذل و بخشش و ميانه روي تعديل فرما، و به من اندازهگيري حسن
تقدير در معاش را تعليم و با لطف خود از چنگال تبذير باز دار» (دعاي 1)
ارزاني
در مورد ارزاني قيمتها كه در اثر باران پديد ميآيد:اللهمّ اسْقِنا سَقياً ... و تُرخصَ بِهِ الاَسعارَ في جميع الاَمصارِ...: «بار خداوندا ما را آنچنان سقايت كن، ... كه نرخها را در همه بلاد به وسيله آنارزان فرمايي» (دعاي 19)
نجات از فريب دشمن
در دعا براي رفع كيد دشمنان چنين عرضه ميدارد:اللهمّ صلّ علي محمّد و آله، و من أرادني بسوءٍ فَاصْرفه عنّي، وَادْحر عنّيمَكرَهُ، وَادْرأ عنّي شرّه و رُدّ كيدَه في نحرِه وَاجْعل بينَ يديهِ سدّاً
حتّي تُعْمي عنّي بصرَه و تُصمّ عن ذكري سمعَه، و تُقفلَ دونَ إخطاري قلبَه، و
تخرسَ عنّي لسانَه، و تقمعَ رأسَه، و تذلَّ عزَّه، و تكسرَ جبروتَه و تذلَّ
رقبتَه، و تفسخَ كبرَه، تُؤمنَني من جميعِ ضرِّه و شرِّه و غمزِهِ و همزهِ
ولمزهِ و حسدهِ و عداوتهِ و حبائلِهِ و مضائدِهِ و رجلِهِِ و خيلِه ...: «بارخدايا بر محمّد و آل او درود فرست و هر كس آهنگ بدي نسبت به من كرد او را از
من منصرف ساز، مكرش را از من دور، و شرش را از من دفع، و تير نيرنگش را به گلوگاهش
بازگردان و در پيش رويش سدي محكم قرار ده تا بدين وسيله چشمش را از ديدن من كور
سازي، گوشش را از شنيدن ذكر من كر نمايي و قلبش را از خطورات ياد من قفل و زبانش
را از گفتن سخن درباره من لال گرداني، تا بدين سان سرش را بكوبي، عزّتش را به ذلت
بكشاني، شكوه و جبروتش را درهم بشكني، طوق مذلت را برگردنش نهي، بساط كبرياييش
را برهم ريزي و بالاخره مرا از تمام انواع زيانها، شرور، طعنهها، عيبجوييها،
غيبتها، حسادتها، دشمنيها، دامها، و كمينگاههايش، از نيروي پياده و
سوارهاش از همه اينها ايمن دار» (دعاي 23).
عافيت
براي درخواست عافيت چنين گويد:اللهمّ صلّ علي محمّد و آله، و ألْبسني عافيتَك، و جلّلني عافيتَك، و حصّنيبعافيتِك، و أكْرمني بعافيتِك، و هَب لي عافيتَك و أغنني بعافيتِك، و تصّدقْ
عَلَيّ بعافيتِك، و أفْرشني عافيتِك، و أصلح لي عافيتِك، و لاتُفرّق بيني و بين
عافيتِك في الدّنيا و الاخرةِ، اللّهمّ صلِّ علي محمّدٍ وآله، و عافني عافيةً
كافيةً شافيةً عاليةً ناميةً عافيةً تولّد في بدني العافيةَ، عافيةَ الدّنيا و
الاخرةِ:«بارخداوندا بر محمّد و آل او درود فرست، و خلعت عافيت را بر من بپوشان، عافيت
را بر سراسر وجودم بگستران، مرا به وسيله عافيت مصون و محفوظ بدار، با عافيتت
گراميم دار همچنين با عافيتت بينيازم گردان، با عافيتت بر من تصدّق فرما و
عافيت خويش را بر من ببخش و همچون فرشي بر زير پايم بگستران. عافيت خود را شايسته
من ساز و در دنيا و آخرت بين من و عافيتت جدايي مينداز، بار خدايا بر محمّد و آل
او درود فرست و مرا عافيتي عنايت كن كفايت كننده، شفا دهنده، بلند مرتبه، رشد
يابنده كه در درون جسم و جانم توليد عافيت كند. عافيت دنيا و آخرت» (دعاي 23).
نتيجه
ملاحظه فرماييد كه اگر كسي با اين عناوين آشنا شود و ايمان آورد، حاضر است تنبه گناه و ستم دهد؟! لذا امام عليهالسلام تلاش كرده تا مسلمين با اين مفاهيم
آشنا شوند: با وحدانيت خداوند، توحيد و شريك نداشتن او، عظمت و رحمت او، عدالت و
انصاف و بخشش او، قضا و قدر خداوند، معرفي پيامرسانان الهي، رسولان و هاديان،
پيروان رسولان، رسول گرامي اسلام صليّّالله عليه وآله تابعان اصحاب پيامبر،
انواع فرشتگان، امام و رهبر، اهل بيت پيامبر، خليفه شايسته او، عدم يأس پيروان
اهل بيت از گرفتن خق خود، آشنايي با دنيا و آخرت، قبر و عالم آخرت، بهشت و
نعمتهايش، ايمان و عمل شريعت سمحه سهله، قرآن هادي و رهنما، مصرف در آمدها،
روزه و ماه رمضان، اعياد: عيد فطر، عيد قربان، جمعه، حج و عمره، روز عرفه،
شفاعت، نصيحت و خيرخواهي، امر به معروف و نهي از منكر، اوقات فراغت، تهاجم
ستمگران به اسلام، نيت و انگيزه، حقوق والدين، تربيت فرزندان، شماتت دشمن،
تواضع، حقوق همسايگان، خشم و انتقام، حسادت، گمان بد، آرزوي طولاني،
حقالناس، درخواست توفيق انجام خيرو دوري از شرّ، شكر و ستايش الهي، عذرخواهي
از ظلم به ديگران، توبه، پاداش اعمال، رضايت خداوند، مستوري گناه، كيفر
استدراج، اتمام حجت، پناهگاه، سنگيني بدهكاري، چگونه بايد دعا كرد، درخواست
حاجت، نعمت روزي، اسراف ذات انسان، سوء ظن به روزي، عمر ارزشمند، همه اشياء ملك
خدايند، مأموران ويژه همراه آنچه از آسمان نازل ميشود، زحمات مادر و چگونگي
خلقت انسان، رفع كيد دشمنان، درخواست عافيت، جهاد و مرزداري، امكانات براي
رزمندگان، نتايج ميدان نبرد، دعا براي رزمندگان، مقام و موقعيت شهدا، پشتيباني
و كمك به رزمندگان و ...با توجه به انتقال اين مفاهيم ميتوانيم به تأثير صحيفه در عصر خود امام
سجادعليهالسّلام اشاره كنيم.
تأثير صحيفه در جامعه آن روز
سؤال دوم اين بود: صحيفه سجاديه در جامعه آن روز چه اثري ميگذارد؟ اگربخواهيم به اين سؤال جواب بدهيم، بايد بگوييم امام سجاد عليهالسّلام بعد از
فعاليّتهاي فراواني كه نمود توانست جامعه آن روز را دگرگون سازد. براي پاسخ به اين سؤال قسمتي از بحث مقام معظم رهبري حضرت آية الله خامنهاي
را در دوران رياست جمهوريشان در كنگره امام رضا عليهالسّلام اقتباس
ميكنم:بحث ايشان راجع به تحوّلات دوران أئمه است؛ به دور? امام سجاد عليهالسّلام
كه رسيده خيلي فشرده بحث كرده ميگويد: در عصر امام سجاد عليهالسّلام سه
مسأله مهم وجود داشت: «جوّ رعب و وحشت حاكم بود»، مسأله دوم: «فساد اخلاقي» و
«فساد سياسي» و مسأله سوم كه بسيار شديد بود «انحطاط فكري» بود.سطح فكري جامعه پايين آمده بود، تعليمات رسول الله صليّّالله عليه وآله
تعليمات اميرالمؤمنين عليهالسّلام، تعليمات اوليه اسلام از ياد مردم رفته
بود، بني اميه حاكم شده بودند، بين مردم فساد رواج پيدا كرده بود. و فساد سياسي،
فساد اخلاقي، رشوه خواري و مسائل ديگر رايج بود. طبعاً در اين زمان امام سجاد
عليهالسّلام بايد نقشي ايفا كند كه مردم را متحوّل نمايد.آيةالله خامنهاي سه روايت در آنجا نقل كرد كه بازگو كننده وضع زمان امام
سجاد عليهالسّلام است، در روايت اول، امام سجاد عليهالسّلام ميفرمايد:و ما نَدري كيف نصنعُ بالنّاسِ إن حدّثنا هم بما سَمعنا عن رسول الله ضَحكوا و
إن سَكتنالم يَسعنا:«نميدانيم با مردم چه جور معامله كنيم اگر آنچه را كه از رسول خدا
شنيدهايم بازگو كنيم ميخندند و اگر ساكت باشيم وظيفه را انجام
ندادهايم.»جو رعب و وحشت از اين روايت كاملاً هويدا است. جوّ حاكم و انحطاط فكري تا آنجا پيش رفته بود كه فرزند پيامبر خدا هنگامي كه
قيام نمود، به ياريش برنخاستند تا شهيد گرديد.ملاحظه فرموديد امام سجاد عليهالسّلام در چه جوّي واقع شده بود، فرمود من
نميدانم با مردم چه كار كنم اگر از پيغمبر نقل كنم ميخندند، اگر بخواهم ساكت
بشوم وظيفه شرعيم نيست. در حديث دوم ابو عمروالنهدي از قول امام سجاد عليهالسّلام ميگويد: سمعتُ
علي بن الحسين يقول: ما بِمَكّة و المَدينة عشرون رجلاً يُحبّنا.«ما در همه مكه و مدينه بيست نفر نداريم كه ما را دوست داشته باشند»كاري به كوفه ندارد، كاري به جاهاي ديگر ندارد، ميگويد: در «مكه و مدينه»
پايگاه رسول الله صليّّالله عليه وآله ما بيست تا آدم نداريم.در اين محيط امام سجاد عليهالسّلام ميخواهد كاركند، چگونه كار كرد؟ با
چه؟ با آنچه كه به عنوان دعا، خودش عمل كرد و به زيد و امام باقر عليهالسّلام
املا كرد. نتيجهاش را خواهيد ديد به نتيجهاش هم اشاره خواهيم كرد. مسؤوليت امام سجاد عليهالسّلام چه بود؟ امام سجاد عليهالسّلام ميبايست
در اين مقطع سه كار را انجام بدهد: بايد به مردم «معارف اسلامي را بشناساند»
يعني به مردم بگويد اسلام چيست، اي مردم، شما مردم مكه و مدينه كه اصلاً دور و بر
ما نميآييد بدانيد اسلام چيست؟ اين را امام سجاد عليهالسّلام بايد به مردم
بشناساند اما چطور؟ آن جملههايي كه از صحيفه سجّاديه نقل كرديم، نمايانگر كار
امام سجاد عليهالسّلام در شناساندن معارف اسلامي به مردم است، اين مسؤوليت
اول. مسؤوليت دوم اينكه اعلام كند «مردم اين معرفت را از كجا بگيرند؟» از چه كساني
بگيرند؟همه ميدانيم هنگام خواندن دعاي مكارم اخلاق اين سؤال پيش ميآيد: چطور امام
سجاد عليهالسّلام هر چند سطر دعا كه ميخواند يك بار ميگويد «اللهمَ صلّ علي
محمّدٍ و آله» مثلاً : اللهمَ صلّ علي محمّدٍ و آله و بَلّغ بإيماني أكملَ
الإيمانِ و اجعل يقيني أفضلَ اليقينِ... اللهمَ صلّ علي محمّدٍ و آله...»دعاي مكارم الاخلاق حدود نوزده بند دارد كه همه با صلوات بر محمّد و آل محمّد
شروع شده است. سابقاً فكر ميكرديم اين اختصاص به همين دعاي مكارم الاخلاق دارد، بعد كه
وارد صحيفه شديم ديديم خير! دعاهاي ديگري هم وجود دارد كه همينطور است.معلوم ميشود امام در ضمن اينكه ميخواهد معارف اسلام را به صورت دعا به
مردم بگويد، ميخواهد بگويد محور، يادتان باشد، اينها رهبرند، راهند، اگر
ميخواهيد ياد بگيريد از اينها ياد بگيريد، اگر ميخواهيد رهرو باشيد از اين
راه برويد.امام باقر عليهالسّلام به «حكم بن عتيبه» و «سلمة بن كهيل» ميفرمايد:
شرّقا و غرّبا فلاتَجدان علماً صَحيحاً إلا شيئاً خَرَجَ من عندنا أهل البيت
(كافي، ج1، ص339). «به شرق يا غرب هر كجا برويد علم صحيح را نخواهيد يافت مگر آنچه از خانه ما
اهلبيت خارج ميشود»به همه دارد ميگويد، به دانشگاهيان، رؤساي دانشگاهها و به هم? مسؤولان
فرهنگي جهان اسلام ميگويد: يادتان باشد اگر ميخواهيد به جايي برسيد
مملكتتان به جايي برسد اساس علم را بايد از اينجا بگيريد، اگر اساس علم را از
خانه پيغمبر صليّّالله عليه وآله نگيريد، انسان را نشناختهايد و اگر انسان
را نشناسيد برنامهريزي نمي توانيد بكنيد و اگر برنامهريزي نكنيد، اين انسان
سعادتمند نخواهد شد. حتي سعادت دنيا را هم پيدا نخواهد كرد.اگر در دانشگاههاي سراسر دنيا بر اساس آنچه كه از مكتب اهل بيت رسيده
برنامهريزي نشود انسانها در دنيا هم سعادتمند نخواهند شد. دلايلش آمارهاي
فجايع، خودكشيها، جنايتها و ... فراواني است كه در دنيا وجود دارد.نكته سوم اينكه امام سجاد عليهالسّلام ميخواهد بگويد: به ياد داشته باشيد
كه رهبر فعلي شما من هستم، البته اين معني را نتوانسته به صراحت بقي? مطالب بيان
كند.حاصل زحمات امام سجاد عليهالسّلام را در روايت سوم ميتوانيد مشاهده كنيد،
سؤال اين بود كه بالأخره امام سجاد عليهالسّلام چه كرد؟ جواب اين سؤال در اين
روايت نهفته است. حديث سوم دو بخش دارد: يك بخش آن وضع زمان آن امام را روشن
ميكند و بخش ديگر نتيجه كار را بيان ميكند. حديث را «جميل بن درّاج» نقل كرده
است (جميل جزو خوبان و جزو اصحاب اجماع است) در اين حديث امام صادق عليهالسّلام
فرمود: ارتدّ النّاس بعد الحسين عليهالسّلام إلاّ ثلاثة: «مردم بعد از امام حسين عليهالسّلام همه برگشتند مگر سه نفر، فقط سه نفر
باقي ماندند يعني سه نفر پرو پا قرص ماندند. اين سه نفر را معرفي ميكند:
ابوخالد كابلي، يحيي ام الطويل، جبيربن مطعم»بعد فرمود: ثمّ الناس لحقوا و كثروا: «كم كم مردم اضافه و ملحق شدند»نتيجه زحمات امام سجاد را در كجا ميبينيم؟ نتيجه زحمات امام سجاد
عليهالسّلام را در زمان امام باقر و امام صادق عليهالسّلام ميبينيم يعني
بعد از اينكه در مكه و مدينه بيست تا دوست نبود كار به جايي رسيد كه چهار هزار
شاگرد پاي درس امام صادق عليهالسّلام حاضر ميشدند. حالا وظيفه ايجاب ميكند
صحيفه سجاديه را يك دوره خوب بخوانيم و بعد نحوه عملكرد امام سجاد عليهالسّلام
را هم مورد مطالعه قرار ميدهيم.نظر بنده اين است: اين کتاب بايد نظام بندي و به كامپيوتر داده شود تا نحوه
حركت امام سجاد عليهالسّلام مشخص و راهگشاي چنان زماني گردد. بايد بگويم جمله
پيغمبر صليّّالله عليه وآله كه فرمود: بُعثتُ لِأتمّمَ مكارمَ الأخلاق«من
مبعوث شدم كه اصول اخلاق را تكميل كنم»، امام سجاد عليهالسّلام آن را توضيح
داده يعني مشخص كرده يك انسان كامل اسلامي را. در دعاي مكارم الاخلاق اول شروع
ميكند ميفرمايد: اللهمّ بَلّغْ بايماني أكملَ الايمانِ، بخوانيد و ببينيد
كه يك انسان اگر بخواهد اسلامي باشد از دعاي مكارم الاخلاق در ميآيد يا نه؟
اما پاسخ به سؤال سوّم
پاسخ سؤال سوّم را به طور خلاصه ميگويم. ما امروز موظفيم همان روش امام سجادعليهالسّلام در صحيفه را دنبال كنيم، معارف اسلامي را به فرزندان خود تعليم
دهيم، راهنمايان و محورهاي اخذ معالم دين را به آنان بشناسانيم و روشن سازيم كه
تمام علوم بايد برپايه معارف اهل بيت باشد و گرنه وزر و وبال دنيا و آخرت خواهد
بود. در پايان دو قطعه از دعاهاي صحيفه را متذكر ميشوم، اين دو قطعه دعا از
دعاهايي است كه در حقيقت هديه است:1- اللهمّ صلِّ علي محمّدٍ و آله، اللهمّ افْتح لي أبوابَ توبتِك و رأفتِك و
رحمتِك و رزقِك الواسعِ إنّي إليك مِنَ الراغبينَ(دعاي 47).
2- اللهمّ اجْمع لي الغِنا و العفافَ و الدعةَ و المعافاةَ و الصحّةَ و
الطمأنينةَ و العافيةَ. (دعاي 47).