بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
خدا بي گدار سخن گفته اند و حزم و احتياط را فرو هشته اند و با دين خدا خطر كرده اند و آن هم چه خطري!دين خدا تيول هيچ طايفه اي نيست و لكن هيچ طايفه اي را نيز روا نيست كه «ادب مع الله» را حفظ نكنند و گمان كنند دين خدا و راه خدا همچون قماري است كه بايد در آن خطر كرد: گاه به سود و گاه به زيان. در دين خدا و فهم آن و نسبت دادن چيزي به شريعت جز با عصاي حزم نمي توان راه پيمود و الاّ ضالّي خواهد بود مضلّ.
هر چه آيد بر تو از ظلمات و غم هر كه بي باكي كند در راه دوست ره زن مردان شد و نامرد اوست
آن ز بي باكي و گستاخي است هم ره زن مردان شد و نامرد اوست ره زن مردان شد و نامرد اوست
در اين مقال از پاسخگويي و مقابله به مثل نسبت به هتاكي هاي بي محتوا و هوسه هاي كودكانه آقاي وحيد دستگردي، اجتناب كرده ام كه حقّ روشن تر و مستحكم تر از آن است كه به اين گونه ابزار عوامانه نيازي داشته باشد. و بنابراين در آنچه بدنبال مي آيد به اشاره به مواضع خطا در مطالب و مدعيات آقاي سروش و ايشان بسنده خواهم كرد.
پارادكس تأييد: تحرير مسأله
قضيه «همه برگها سبزند» با يافتن برگي سبز، تأييد مي شود و بطور كلّي هر قضيه كلّي كه به صورت «هل مركّب» بيان مي شود، با يافتن مصداقي از آن، تأييد مي گردد. مراد از قضايايي كه به صورت «هل مركّبند» يعني قضاياي كه در آنها محمولي غير وجود، حمل مي شود. اين نكته را به صورت زير هم نشان مي دهند:هر قضيه مثل B(x)) اشتراک x(p(x ) از ناحيه قضيه اي جزئي مثل p(a).B(a) تأييد مي شود.از طرف ديگر به نظر مي رسد تأييد يك قضيه امري نيست كه به صورت آن برگردد. و بنابراين بايد مؤيّد يك قضيه، مؤيّد همه قضايايي كه در صدق، معادل آن هستند، نيز باشد. به اين نكته اصل هم ارزي اطلاق مي شود equivalence condition)).در مثال بالا يكي از قضاياي معادل، قضيه زير است: «هر غير سبزي غير برگ است» و چون قلم زرد از مصاديق «غير سبز و غير برگ» است، پس مؤيد «هر غير سبزي غير برگ است» مي باشد و طبق اصل هم ارزي، مؤيّد «هر برگي سبز است» خواهد بود.اين نتيجه كه قلم هاي زرد مؤيد «هر برگي سبز است» باشند، قابل قبول به نظر نمي رسد و از فهم عمومي بيگانه است. پارادكس از اينجا متولّد مي شود.از طرفي به نظر مي رسد كه فقط برگهاي سبز مي توانند مؤيّد «هر برگي سبز است» باشند و امور ديگر مثل قلم هاي زرد نسبت به تأييد يا تضعيف قضيه فوق بي طرفند (اصل نيكود) و از طرف ديگر طبق اصل هم ارزي قلم هاي زرد هم مي توانند مؤيّد «برگها سبزند» باشد كه نتيجه اي است متناقض با اصل نيكود.اين نتيجه تناقض آميز كه به پارادكس تأييد(pa adox of confi mation) معروف است، اولين بار توسط كارل همپل Ca l G.Hemple مطرح شد و لذا گاه بر آن، «پارادکس همپل» اطلاق مي شود. همپل خود حل مشکله را در طرد اصل نيكود مي دانست و در صدد توجيه اين نكته برآمد كه چرا تأييد هاي پارادكسيكالي، غير متعارف به نظر مي رسند.تفصيل آراء وي و پاره اي راه حلّهاي ديگر را در بندهاي آتي خواهيم آورد.