يكي از مسائلي كه اخيراً در مقالات قبض و بسط، مورد تأكيد بيشتري قرار گرفته است، مسأله «بهتر فهميدن» است. گفته اند تحوّلاتي كه معارف ديني از معرفتهاي بشري مي پذيرند گاهي به صورت ابطال و اثبات يا تأييد و تضعيف است. يعني نكته اي كه در اين علوم به اثبات مي رسد به تقويت يا اثبات نكته اي در معارف ديني مي انجامد و همينطور در ناحيه ابطال و تضعيف. و لكن تحوّلات معارف ديني (و نيز ساير معارف) به همين جا ختم نمي شود. تحوّلاتي از نوع ديگر هم ممكن است و آن تحوّل از حيث «تعميق فهم» يا «بهتر فهميدن» است، و بلكه اكثر تحوّلات علوم از اين مجرا رخ مي دهد. در اينجا ديگر مسأله ابطال يا اثبات نكته اي در معارف ديني مطرح نيست. آنچه مطرح است «بهتر فهميدن» معرفتي موجود است. به عبارات زير بنگريد: