معرفت دینی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

معرفت دینی - نسخه متنی

محمدصادق لاریجانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«…در اينجا ديگر سخن از بيرون راندن حكمي و نشاندن حكمي ديگر به جاي آن نيست، بلكه سخن از بهتر فهميدن همان حكم پيشين است. اين تحوّل، در فهم است نه در تصديق و تكذيب… بدين معناست كه مي گوئيم «نماز جمعه واجب است» يا «خداوند يكي است» يا «پيامبر اسلام خاتم پيامبران است» دچار تحوّل مي شوند.

اين تحوّل در غناء مفهومي آنها رخ مي دهد نه در تصديق و تكذيب شان. وحدت خداوند را در چند سطح مي توان فهميد. «وجوب» را و خاتميّت را نيز، فقط وقتي درك هاي هم عرض و متعارض در ميان آيند، كار به تصديق يكي و تكذيب ديگري خواهد انجاميد. امّا دركهاي طولي و متكامل چنين نيستند و همواره با هم قابل جمع اند… طبيعت و شريعت همواره همانند كه بوده اند، معرفت آدميان به آنها يا تصحيح مي شود يا تكميل. يعني يا خطايي كشف و رفع مي شود (تصحيح) و يا بر ذخيره معلومات پيشين كمّاًَ و كيفاً افزوده مي شود (تكميل).

افزايش كيفي همان بهتر فهميدن و بهتر شناختن است. در مكتوبات پيشين نيز به تصريح آورده بوديم و اينك نيز تكرار مي كنيم كه بايد اذعان كرد كه چيزي به نام «بهتر فهميدن» وجود دارد. و پس از اين اذعان بايد به دنبال تبيين مجاري و مكانيزم حصول فهم بهتر رفت.»(1) به نظر مي رسد در اصل وجود امري به نام «بهتر فهميدن» شكّي نيست و لكن به گمان ما لااقل دو مسأله اساسي در اينجا وجود دارد كه در مكتوبات آقاي سروش بدانها اعتنايي نشده است و يا به صورت صرف مدّعا از آن گذشته اند:

مسأله اوّل آن كه آيا «بهتر فهميدن» در مورد پديده هاي عيني و كلمات و يا عبارات به يك معنا و با يك مكانيزم صورت مي گيرد؟ مسأله دوّم آيا «بهتر فهميدن» در مثل پديده هاي عيني شي اي است علاوه بر «تصحيح» و «تحوّل كمّي فهم»؟ يعني شي اي به نام تحوّل كيفي داريم چنانكه ايشان گفته اند يا اينكه منحصر به همين دو امر است؟ از مسأله اوّل آغاز مي كنيم. در مقالات قبض و بسط در مسأله «بهتر فهميدن» فرقي بين پديده هاي عيني و عبارات و يا كلمات گذاشته نشده است، و تقريباً همه جا هر دو مطلب به يك صورت طرح شده و مثالهاي متعددي كه ايشان اقامه كرده اند گاهي مربوط به بهتر فهميدن پديده هاي عيني است و گاه مربوط به بهتر فهميدن عبارات. در حالي كه فرقي اساسي بين مكانيزم بهتر فهميدن در دو مورد مذكور وجود دارد. در مورد عبارات، فهم بهتر در گرو اطلاع دقيقتر از معاني الفاظ بكار گرفته شده (و انحاء ارتباطات مجازي و كنائي ديگر) است. و اين امر به نوبه خود به اطلاع دقيق تر از كيفيّت وضع لفظ و موضوع له برمي گردد. در اينجا اطلاع دقيقتر از پديده هاي عيني دخلي در فهم بهتر ندارد، مگر به گونه اي لفظ با ذات شيء و ماهيّت آن مرتبط باشد. و لكن در مباحث قبل ديديم كه اينگونه ارتباطات در باب وضع الفاظ، لغو است. مثال خوبي كه در فصل گذشته به آن اشاره كرديم، در اينجا هم قابل توجّه است. در مواردي كه شخص عالماً كلامي برخلاف واقع بيان مي كند مثلاً مي گويد «آب عنصري بسيط است» فهم دقيق اين كلام دائر مدار فهم بهتر پديده عيني آب، و لذا داده هاي علمي نيست، اگر نگوئيم كه اطلاع دقيق از ساختمان خارجي آب به فهم آن لطمه نمي زند.

امّا در مقابل، پديد ه هاي عيني ارتباطي با لفظ ندارند و لذا داده هاي علمي در فهم بهتر آنها تأثير مستقيم مي گذارند. گر چه در اينجا مسأله ديگري مطرح است كه در ذيل به آن خواهيم پرداخت.

مسأله دوّم: در مورد همان پديده هاي عيني «فهم بهتر» داراي چه مكانيزمي است؟ اوّلين چيزي كه به ذهن خطور مي كند مسأله ابطال يا اثبات همه يا بخشي از فهم سابق است. اگر در اثر كاوشهاي علمي ثابت شود كه بخشي از معلومات سابق در مورد پديده اي نادرست بوده است، در اين صورت به «فهمي بهتر» از آن پديده نائل مي شويم. و همينطور اگر يك مطلب مشكوك يا ظني ثابت شود. يا اصلاً بدون آن كه فهم سابق دستخوش اثبات يا ابطال گردد، معلوم ديگري به معلومات ما در مورد يك پديده ملحق شود، در اين صورت هم قطعاً مي توان گفت از آن پديده «فهم بهتري» يافته ايم. فرض كنيم آثار و خواص جديدي براي دارويي كشف شود يا اكتشافات علمي جديدي در مورد ساختمان خورشيد يا زمين يا امثال آن به تحقّق بپيوندند. در همه اين موارد مي توان از «فهم بهتر» سخن گفت.

--------------------

/ 180