یادی از کتابشناس معاصر نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

یادی از کتابشناس معاصر - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

يادي از كتابشناس معاصر

تاريخ و فرهنگ معاصر، سال چهارم، پاييز و زمستان 74 ـ شماره 4و3

در هفتم ماه مبارک رمضان سال 1416 ه.ق (8/11/1374) بزرگ كتابشناس و استاد محقق حوزه علميه قم، علامه بزرگوار حجة الاسلام سيد عبدالعزيز طباطبائي به درود حيات گفت. او به حق يكي از رجالي علم و فضليت و كتابشناس و رجال كم نظيري بود كه حوزه هاي علميه و مجامع فرهنگي در داخل و خارج از تحقيقات و آثار قلمي او بهره مند بودند. فقدان اين عالم وارسته و محقق عاليقدر ضايعه جبران ناپذيري است و به ويژه در شرايطي كه حوزه هاي علميه به وجود چنين افرادي سخت نيازمند بودند.

ذكر خدمات ارزنده و صادقانه اين عالم بزرگوار در اين مختصر نگنجد، ما در اينجا به عنوان قدرداني از خدمات شايسته ايشان و براي معرفي بيشتر، گفتگوئي را كه در مهر ماه 1374 راجع به زندگي وي انجام گرفته، در اينجا مي آوريم به اين اميد كه در فرصت ديگري مقاله مفصلي را درباره زندگي علمي و آثار قلمي آن فقيد سعيد منتشر سازيم.

«تاريخ و فرهنگ معاصر»

استاد لطفاً مختصري از شرح زندگي خود را بيان فرمائيد؟

به تاريخ 23 جمادي الاول 1348 ه.ق مصادف با چهارم آبان 1308 ه.ش در نجف متولد شدم و در همانجا نشو و نما يافتم. مراحل تحصيلي مختلف را در حوزه طي كردم. مهمترين اساتيد من در سطح عبارت بودند از: مرحوم فاني اصفهاني، آقا شيخ مجتبي لنكراني، و آقا شيخ عبدالحسين رشتي، در خارج فقه مرحوم آيت الله سيد عبدالهادي شيرازي در فقه و اصول و تفسير آيت الله خويي در نجف. بيشتر با علامه اميني و شيخ آقا بزرگ معاشر بودم و همراه ايشان به تهران مي آمدم و به نجف باز مي گشتم. از سال 1356 در قم هستم و با موسسات و افراد مختلفي همكاري و تماس دارم آقاي شهرستاني پايه گذار مؤسسه آل البيت از من خواستند در آنجا نظارت داشته باشم و اكنون بيشتر با آنها در تماس هستم و براي ديگر مؤسسات نيز هر كدام كاري داشته باشند، انجام مي دهم.

در مورد همكاري با علامه بزرگوار شيخ آقا بزرگ تهراني، توضيحات بيشتري بفرمائيد؟

من حدود 25 سال با ايشان مراوده و نسبت به ايشان ارادت بسيار داشتم و منزلمان در نجف روبروي منزل ايشان بود. هنگامي كه به ايران مي آمدم مشخصات نسخه هاي خطي مختلف را از مكانهاي گوناگون يادداشت و خدمت ايشان ارائه مي كردم و ايشان نسخه هايي را كه نديده بودند استفاده مي كردند. سپس مشغول فهرست نويسي كتابخانه اميرالمومنين (ع) شدم كه علامه اميني آن را در نجف تأسيس كرده بودند. و گاهي در بعضي نسخه ها دچار اشكال مي شدم كه از علامه اميني اجازه گرفتم تا از محضر آقابزرگ استفاده كنم. ايشان گفتند «به شرط آن كه نسخه را شب به كتابخانه بازگرداني، اشكالي ندارد». من كتاب را ظهر خدمت شيخ آقابزرگ مي بردم و عصر آن را از ايشان مي گرفتم و ايشان مرا راهنمايي مي كرد كه شيو حل مشكل چگونه بوده است.

درباره آثار تأليفي يا تحقيقي خودتان اشاره اي بفرمائيد؟

كتابي دارم به نام «اهل البيت في المكتبة العربية» شامل كتابهايي كه اهل سنّت درباره زندگي، مناقب، تاريخ زندگي، كلمات و ... اهل بيت نوشته اند كه بتدريج در مجله «تراثنا» چاپ مي شود و ان شاءالله پس از تكميل، شايد بالغ بر دو جلد باشد. اين كتابها شامل آثار خطي و چاپي و مشخصات آنها است.

ديگري كتاب «في رجاب نهج البلاغه» است كه معرفي مشخصات حدود 180 نهج البلاغه خطي مربوط به قبل از سال 1000 هجري است و حدود 1000 نهج البلاغه چاپي را در بر مي گيرد و نيز ترجمه هاي آن به فارسي، اردو، انگليسي و سپس منتخبها و شروح نهج البلاغه را از قرن ششم به بعد در بر مي گيرد، اين كارها هنوز هم ادامه دارد و فعلاً به صورت مقاله در مجله «تراثنا» چاپ مي شود.

همچنين از جلد دوازدهم به بعد الغدير را علامه اميني مي خواستند دربار مناقب و فضايل اميرالمؤمنين (ع) بنويسند و بخشي از كار را به من واگذار كردند كه در وصيتنامه خود هم قيد فرموده اند كه افرادي و از جمله من اين كار را ادامه دهيم. ولي پس از فوت ايشان بازماندگان ايشان كاري در اين مورد انجام ندادند و لذا در ايران شروع كردم به نوشتن دنبال اين کار. من شروع به يافتن اسامي صحابه، تابَعين و رُواتي كردم كه در جلد اول الغدير نيامده و آن را به نام «علي كتاب الغدير» نوشتم كه هنوز ناتمام است.

كتاب ديگر «الحسين و السنه» است كه در ابتداي آمدنم به ايران چاپ شد. كتاب ديگر «الغدير و التراث الاسلامي» است كه چاپ شده است. در سال 1410 به مناسبت چهارده قرن بر واقع غدير، از سوي آيت الله خويي كنگره غدير در لندن برگزار شد كه من هم شركت داشتم و كتابنامه غدير را براي مجل تراثنا نوشتم و حدود 125 كتاب را دربار غدير از زبانهاي فارسي، تركي، اردو، و ... از نويسندگان مختلف شيعه، سني اسماعيلي و ... معرفي كردم و پس از مدتي اضافاتي به آن افزودم كه خود به كتابي تبديل شد و آن را در سال گذشته دارالمعارف العربيه در بيروت با عنوان «التراث الاسلامي» چاپ كرد و امسال اين كتاب به مناسبت نمايشگاه كتاب كه مصادف با عيد غدير بود همراه با اضافاتي توسط وزارت ارشاد و وزارت كشور چاپ شد. اين كتاب دوبار ترجمه شده و يک بار هم آقاي جعفري مقاله مجله تراثنا را ترجمه كرده است.

من هنگامي كه در نجف بودم بسيار علاقه داشتم كار آقا بزرگ را دنبال كنم ولي مانع كار اولاً اين بود كه هنوز تمام اثر چاپ نشده بود و نمي دانستم كه در اثر ايشان نام چه كتابهايي نيامده است؟ ثانياً فكر مي كردم شايد فرزندان آن مرحوم بخواهند اين كار را ادامه بدهند و ثالثاً نجف محل مناسبي براي اين كار نبود، زيرا هر لحظه امكان داشت كه ما را از عراق اخراج كنند. تا اينكه به ايران آمدم و آن زمان چاپ ذريعه تمام شده بود و از آقاي علينقي منزوي پرسيدم كه آيا شما مي خواهيد اين كار را ادامه بدهيد؟ كه پاسخ ايشان منفي بود و لذا من شروع به نوشتن مستدرك كردم و تاكنون حدود 11000 كتاب فيش برداري شده و ممكن است به 30 تا 40 هزار برسد كه بعداً ان شاء الله چاپ خواهد شد.

همچنين در كتابخانه آستان قدس، هنگامي كه براي بار دوم در آنجا كار مي كردم، گاهي درمي يافتم كه در الذريعه بعضي از مشخصات اشتباه يا ناقص آمده است. اين موارد را فيش برداري كرده ام كه بنام «اضواء علي الذريعه» آماده چاپ است.

مرحوم اميني كتابي دارند دربار عزاداري بر امام حسين (ع) به نام «سيرتنا و سنتنا» كه من با مطالعه كتب ديگر اضافاتي بر آن دارم كه ان شاء الله اميدوارم بتوانم آنها را هم تحت عنوان «انباء السماء بأنباء كربلا» چاپ كنم.

مقدار زيادي يادداشت و مدارك و اسناد هم راجع به زندگي جد بزرگوار آقا سيّد محمّد كاظم طباطبائي و تاريخ خاندانمان جمع كرده ام كه هنوز توفيق نگاشتن و تأليف آنها را پيدا نكرده ام همچنين اكنون گروهي از مؤسسه الغدير قم در مورد كتاب الغدير تحقيق و آن را با تحشيه چاپ مي كنند و من بر آنها پاورقيهايي مي افزايم كه فعلاً همراه جلد اول آن آماده چاپ است و نيز در فهرست منتخب الدين و مقتل اميرالمومنين تحقيق كرده ام كه چاپ شده است. همچنين در مورد قسمت چاپ نشده «طبقات ابن سعد» تحقيق كرده ام كه چاپ شده است.

/ 1