برد تير آه مظلوم - مردان علم در میدان عمل جلد 6

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مردان علم در میدان عمل - جلد 6

نعمت الله حسینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برد تير آه مظلوم

مى گويند: يكى از علاقه مندان مستمندش كه جهت تاءمين معاش خود در اداره نظميه استخدام شده بود به حضورش شرفياب مى شود و براى اينكه آخوند مرحوم متوجه نشود تفنگ سه تير خود را در خارج از اتاق مى گذارد، آقا پس از پرس جو از وضعش مى فرمايد: شنيده ام در نظميه استخدام شده اى ؟ عرض مى كند: بلى مى فرمايد: كار پر مسئوليتى است ... كه نگهبانى از جان و مال و ناموس مردم را به عهده گرفته اى و تو شبها بايد بيدار بمانى تا مردم آسوده بخوابند بعد مى فرمايد اسلحه هم دارى ؟ عرض مى كند: بلى ، مى فرمايد:

برد اسلحه تو چقدر است ؟ عرض مى كند: مثلا 200 تا 250 متر، مى فرمايد: ولى مواظب باش كه آه مظلوم از زمين تا عرش خدا را مى زند.




  • از تير آه مظلوم ظالم امان نيابد
    پيش از نشانه خيزد اول فغان كمان را



  • پيش از نشانه خيزد اول فغان كمان را
    پيش از نشانه خيزد اول فغان كمان را



آيت الله حاج شيخ يحيى طارمى و كار در بازار و كشتزار

آيت الله فقيد حاج شيخ يحيى طارمى كه از مريدان مرحوم آخوند ملاقربانعلى زنجانى بود پس از مراجعت از نجف اشرف علاوه بر ترويج دين و اقامه نماز جماعت و وعظ زندگى خود را با اجازه كردن باغ و كسب در بازار سپرى مى ساخته و گويا در كنار درب مسجد سيد مغازه اى كوچك عطارى نيز داشته و اكثرا با كلاه معمولى و بدون عمامه در پشت ترازو مى نشسته است ، عده اى از مريدان هر چه اصرار به بر چيدن مغازه مى كنند قبول نمى كند و مى گويد: من با خداى خود عهد كرده ام كه روزى خود را از راه كسب تاءمين كنم و هر كس نمى خواهد در نماز به من اقتدا كند اختيار دارد، مريدان اين مسئله را به عرض آخوند مى رسانند و مى گويند كه :

مطابق شئون فلانى نيست كه در پشت ترازو مى نشيند و يا در قپانداريها مى رود و ميوه مى فروشد.

آخوند مرحوم مى فرمايد: عجب تقاضاى است من به كسى كه مى خواهد ترازوى صحيح بكشد بگويم از اين عمل صحيح خود دست بردار، نعوذ بالله نه تنها چنين كارى نمى كنم بلكه او را تشويق هم مى كنم .

آن مرحوم بعدها نيز تا آخر عمر به كسب و فلاحت و گله دارى در قريه آب بر طارم عليا ادامه مى دهد و شخصا در مزارع كار مى كرده و امرار معاش ‍ مى نمايد و به ترويج دين نيز مشغول مى گردد...

او كه در سال 1295 هجرى در نجف متولد شده بود در 57 سالگى يعنى در دوازدهم ماه شوال 1352 هجرى در زنجان دارفانى را وداع مى گويد و هنوز كه هنوز است در اكثر مساجد مردم او را با سلام و صلوات و فاتحه ياد مى كنند.(119)

/ 335