مودت ذی القربی در آیینه ادب عربی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مودت ذی القربی در آیینه ادب عربی - نسخه متنی

جعفر سبحانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مودّت ذي القربي در آيينه ادب عربي

تبيان ـ ش49




آيت الله جعفر سبحاني




اشاره

مقاله ي حاضر که از نظر خوانندگان مي گذرد، در همايش «مودت اهل بيت (ع)» که
در شهرستان سنندج برگزار گرديد قرائت شد. مقاله‌ي «مودت ذي القربي در
آينه ي ادب عربي» به قلم آيه ا... جعفر سبحاني نگارش يافته است که توسط
آقاي حجت الاسلام والمسلمين خوشنويس قرائت گرديد. گفتني است، در شماره ي
پيشين تبيان سخنراني ماموستا حاج محمد شيخ الاسلام نماينده ي مردم استان
کردستان در مجلس خبرگان که در همايش ياد شده ايراد گرديده چاپ شده است.




دوستي خاندان رسالت يکي از اصول اسلام است که احدي از مسلمانان در اين اصل شک و
ترديدي ندارد، علاوه بر سفارش هاي مکرر پيامبر گرامي(ص) آيه ي مودت شاهد
گوياي اين اصل است.




دعوت پيامبر (ص) به مودت خاندان خويش از انگيزه ي شخصي او سرچشمه نمي گيرد،
بلکه هدف از آن بهره گيري مسلمانان از علوم و دانش اهل بيت (ع)، و راه و روش
آنها است.




به ديگر سخن دعوت انسان به مودت خاندان رسالت، مايه ي تکامل دوستداران و سبب
تربيت و پرورش آنها است، زيرا علاقه به خاندان پاک و معصوم سبب مي شود که
انسان از گفتار و رفتار آنان پيروي کرده برنامه ي زندگي خود را با دستورهاي
آنان تنظيم کند؛ زيرا محبت دو روح متغاير را به صورت يک روح متشاکل در مي آورد
و عاشق را برخلاف تمام عوامل دروني، به پيروي از منويات محبوب وادار مي کند. و
سرانجام علاقه ي وافري که به معشوق پيدا مي کند، و در حقيقت اين نوع علايق
پاک انساني، حيات آفرين و زندگي ساز است و سبب مي شود که ارادت ورز، با محبوب
هم شکل و همفکر شده و جلوه و پرتوي از او گردد.




قرآن مجيد مي فرمايد:




قل لا أسالکم عليه اجراً الا الموده في القربي




«بگو من در راه تبليغ رسالت خود مزد و پاداشي نمي خواهم جز مودت به
خويشاوندان»




اين آيه از روز نخست يک معني بيش نداشته و آن اين که پيامبر خواستار پيوند
محبت با «ذي القربي» شده است، مفسران عاليقدر و محدثان اسلامي و ادبا و شعرا
همه و همه از اين آيه يک معني بيش نفهميده و آن دوستي خويشاوندان پيامبر (ص) است.




ادباي عرب زبان که عربيت آنان آلوده به شبهات نشده، از اين آيه جز درخواست مودت
ذي القربي چيزي ديگر درک نکرده و احياناً برداشت هاي خود را در قالب شعر
ريخته اند که برخي را يادآور مي شويم.




1- امام شافعي و آيه ي مودت محمدبن ادريس شافعي که در سال 150 ديده به جهان گشود و
در سال 204 ديده از جهان فرو بست، فهم خود را از اين آيه در قالب شعر ريخته و با
احساسات پاک خود درباره ي مودت چنين مي گويد:







  • يا اهل بيت رسول الله حبکم
    کفاکم من عظيم القدر انکم
    من لکم يصل عليکم لا صلاة له



  • فرض من الله في القرآن انزله
    من لکم يصل عليکم لا صلاة له
    من لکم يصل عليکم لا صلاة له



اي اهل بيت رسول الله، دوستي شما فريضه اي است که خداوند در قرآن به آن دستور
داده است، در عظمت مقام و موقعيت شما اين بس که هر کس در نماز بر شما درود
نفرستد، نماز او صحيح نيست.




2- اين نه تنها امام شافعي است که مفاد آيه را در قالب شعر ريخته است بلکه پيش از
او «سُفيان بن مصعب عبدي کوفي» که از ياران و تلامذه ي حضرت امام صادق (ع) بود،
مضمون آيه را در يکي از قصايد خود آورده است، در عظمت و موقعيت اين مرد همين بس
که حضرت امام صادق (ع) به شيعيان خود دستور مي داد که شعر او را به فرزندان خود
تعليم دهند.




وي در يکي از قصايد خود چنين مي گويد:







  • فولاهم فرض من الرحمان
    في القرآن واجب



  • في القرآن واجب
    في القرآن واجب



«دوستي آنان فريضه اي است که از طرف خداوند رحمان که در قرآن وارد شده است»




3- «ابن حجر» در صواعق، ص 101 مي گويد: شيخ شمس الدين ابن العربي پيرامون لزوم
ولاء اهل بيت دو شعر زير را سروده و دريافت خود را از آيه در قالب اين دو بيت
ريخته است:







  • رايت ولائي ال طه فريضه
    فما طلب المبعوث اجراً علي الهدي
    بتبليغه الا الموده في القربي



  • علي رغم اهل العبد يورثني القربي
    بتبليغه الا الموده في القربي
    بتبليغه الا الموده في القربي



«من دوستي اولاد طه را واجب مي دانم، برخلاف گمان گروهي که از آنان دورند.
دوستي آنان مايه ي نزديکي به خدا است، پيامبر برانگيخته ي خدا، براي کار
خود اجر و پاداشي نخواست، جز مودت در قربي»




4- «ابن صباغ مالکي» در کتاب فصول المهمه ص 14 دو شعر زيرا را از گوينده اي نقل
کرده است:







  • هم العروه الوثقي لمعتصم بها
    مناقب في شوري و سوره هل آتي
    و في سوره الاحزاب يعرفها فها التالي



  • مناقبهم جائت بوحي و انزال
    و في سوره الاحزاب يعرفها فها التالي
    و في سوره الاحزاب يعرفها فها التالي



«آنان دستگيره هاي محکم و استواري هستند، براي کسي که به آن چنگ بزند، و فضايل
آنان از طريق وحي قرآن به ثبوت رسيده است.

فضايل آنان در سوره هاي شوري (مقصود آيه مورد بحث است) و هل اتي و احزاب
نازل شده و هر کسي قرآن را تلاوت کند به اين حقيقت پي مي برد»




5- شاعر ديگري نيز مي گويد:







  • موالاتهم فرض و حبهم هدي
    و طاعتهم و دوُّ وَ ودُّهم تقوي



  • و طاعتهم و دوُّ وَ ودُّهم تقوي
    و طاعتهم و دوُّ وَ ودُّهم تقوي



دوستي آنان فريضه و مايه ي هدايت است. اطاعت آنان دوستي، دوستي آنان
پرهيزگاري است.»




6ـ «شبلنجي» در کتاب «نورالابصار»، ص 13، بيت زير را ضمن چند بيت ديگر به «ابي
الحسن جبير» نسبت داده است:







  • موالاتهم فرض علي کل مسلم
    و حبهم اسني الذخائر للاخري



  • و حبهم اسني الذخائر للاخري
    و حبهم اسني الذخائر للاخري



«دوستي آنان بر همه ي مسلمانان لازم است و مودت آنان بهترين ذخيره ي آخرت
است».




اشعار و سروده ها در اين قسمت بيش از آن است که در اينجا درج گردد، و مقصود از
نقل اشعار گذشته اين است که امت اسلامي در ميان آنان ، ادباء که همگي عرب زبان
بودند و زبان عربي امي و مادري آنها بود، از آيه ي مورد بحث همان معني را
فهميدند که قاطبه ي دانشمندان شيعه، و بسياري از مفسران و محدثان اهل تسنن آن
را فهميده اند و اين مطلب در قرون اسلامي آنچنان مسلم بود که گاهي شعراء از آن
الهام گرفته و آن را چاشني شعر خود قرار مي دادند.




گذشته از اين احاديث اسلامي و روايات هر دو گروه، مطلب را آن چنان مسلم گرفته
است که وجود هر نوع احتمال ديگر را در آيه مردود مي شمارد.




تفسير آيه

اکنون وقت آن فرا رسيده است که به تفسير خود آيه بپردازيم.




اي اهل بيت رسول الله، دوستي شما فريضه اي است که خداوند در قرآن به آن دستور
داده است، در عظمت مقام و موقعيت شما اين بس که هر کس در نماز بر شما درود
نفرستد، نماز او صحيح نيست.




قل لا اسالکم عليه اجرا الا الموده في القربي




«بگو من اجر و مزدي در برابر اين کار (تبليغ رسالت و راهنمايي مردم)
نمي خواهم، جز مؤدت در قربي».




قبلاً لازم است لفظ «مودت» و «قربي» از نظر لغت عرب تفسير شود، زيرا آشنايي با
معاني مفردات به فهم مطالب کمک مي کند. لفظ مودت در فرهنگ عربي به معني «محبت»
است و احياناً در محبت همراه با تمني به کار مي رود.




ابن فارس مي گويد:




«اين لفظ حاکي از محبت است، گفته مي شود: «وددته»: «احبتته» يعني او را دوست
داشتم و نيز مي گويد: «وددت ان ذلک کان»: «إذا تمنيته» يعني دوست داشتم که اين
کار بشود يعني آرزو کردم اين کار انجام بگيرد و نيز مي گويد: «ود» به معني محبت
است و در تمني «وداد» گفته مي شود.




مؤلف قاموس مي گويد: «الود» و «الوداد»: «المحبت» وي بدون اين که به معني تمني
اشاره کند مطلب را تمام مي کند. در هر حال اين لفظ در معني محبت و دوستي و گاهي
توأم با تمني به کار مي رود.




لفظ «قربي» مصدري است بر وزن «بشري» و «زلفي» به معني قرابت يعني خويشاوندي، و
اين حقيقتي است که بزرگان ادب بر اين مطلب تصريح کرده اند. بزرگترين
لغت شناس عرب مي نويسد: القربه و القربي (القرابه» «قربت و قربي به معني
خويشاوندي است.»




زمخشري در کشاف مي گويد:

«القربي مصدر کالزلفي و البشري به معني القرابه و
المراد اهل القربي»




يعني قربي مصدري است بر وزن «زلفي» به معني قرابت و خويشاوندي و مقصود از آن در
آيه خويشاوندان است.




مؤلف المنجد مي نويسد:

«القربي و القرابه (بضم را) و القرابه : القرابه في
الرحم»




يعني «اين سه لفظ به معني پيوند خويشاوندان ميان دو نفر است.




طبق گواهي فرهنگ نويسان عرب و به شهادت موارد استعمال آن در قرآن، روشن
مي گردد که مقصود از «قربي» پيوند خويشاوندي است که دو طرف را به هم نزديک
مي سازد و اين لفظ در لغت عرب جز در همين معني استعمال نشده و اگر هم فرضاً در
معني ديگري به کار رفته باشد معني غير معروف است، که هرگز نبايد قرآن بر آن حمل
شود.




گواه روشن بر اين مقصود از «قربي» که همان پيوند خويشاوندي است، اين است که اين
لفظ در قرآن جز در همين معني، در معني ديگري به کار نرفته است. چيزي که هست در
آيه ي مورد بحث بدون ضميمه ي «مضاف» به کار رفته و در آيات ديگر به ضميمه ي
مضاف استعمال شده است. اينکه به برخي از آياتي که لفظ قربي در آنها وارد شده است
اشاره مي شود:




و بالوالدين احسانا و ذي القربي و اليتامي (بقره 83).




«به پدر و مادر نيکي کنيد، و همچنين به خويشاوندان و يتيمان».




و اتي المال علي حبه ذوي القربي و اليتامي (بقره 177)




«مال را در راه خدا به خويشاوندان و مساکين بدهد»




ما کان للنبي و الذين آمنوا ان يستغفر و للمشرکين و لو کانوا اولي قربي (توبه 113)




«هرگز بر پيامبر و افرادي که ايمان آورده اند روا نيست، درباره ي مشرکان
طلب آمرزش نمايند، هر چند با آنان داراي قرابت و پيوند خويشاوندي باشند».




خلاصه اين که لفظ در قرآن غير از آيه ي مورد بحث پانزده بار وارد شده است و
در تمام اين موارد در معني بستگي و پيوند خويشاوندي به کار رفته است، حتي در
آيه ي الجار ذي القربي (نساء: 36) مقصود، همسايه اي است که پيوند خويشاوندي
نيز داشته باشد.




آيا يک چنين استعمال، گواه بر آن نخواهد بود که مقصود از اين لفظ در مورد بحث نيز
همان خويشاوندي است؟




سرانجام بايد توجه نمود که مقصود از خويشاوندان بستگان خود پيامبر است نه محبت
هر کس به بستگان خود، زيرا سؤال کننده ي مودت در آيه، خود پيامبر است، چنانکه
مي گويد: «لا اسألکم» طبعاً بايد مقصود، بستگان او باشد.




علاوه بر اين روايات متواتر از پيامبر بر اين مطلب گواهي مي دهد و محدثان
اسلامي آنها را در جوامع حديثي خود آورده اند، و ما نيز بخش اعظم آنها را در
کتاب «تفسير صحيح آيات مشکله» آورده ايم.




(1) . سوره ي شوري، آيه ي23




(2) . مقايس، ج 5، ص80




(3) . مقايس، ج 5، ص80




(4) . کشاف، ج34، ص81




/ 1