تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

خوزستان‌: سرزميني‌ است‌ خاكش‌ مس‌ وگياهش‌ زر. پر از ميوه‌ وبرنج‌.پارچه‌هايش‌ ديبا وخز. گور دانيال‌ آنجاست‌. از فقيه‌ ودانشمند تهي‌ نيست‌. درهشت‌ اقليم‌ فصيح‌تر از ايشان‌ نيست‌.

درآمد آنجا پشتوانه‌ خليفه‌ عباسي‌ است‌. عمرگفت‌: اگر زنده‌ بمانم‌ خوزستان‌ را مي‌فروشم‌ وبهايش‌ را در بيت‌ المال‌ مي‌نهم‌.

اهواز: شهري‌ است‌ كه‌ شهرهاي‌ ويران‌ شده‌ باستاني‌ را در بر گرفته‌ است‌. هنوزمردم‌ با كاوش‌ زمين‌ گنج‌ها وظرف‌هاي‌ مسين‌ از زير آوار بيرون‌ مي‌آورند. شهري‌تنگ‌ وبدبو. بيگانه‌ در آن‌ سرگردان‌ است‌ وبومي‌ نيز از زندگي‌ آرام‌ محروم‌. ماروكژدم‌ فراوان‌. آب‌ها گرم‌. نه‌ قاري‌ خوش‌ زبان‌ ونه‌ جامع‌ محترم‌ است‌. اهواز انباربصره‌ وبارانداز فارس‌ واصفهان‌ است‌.

مركز گردآمدن‌ ديبا وخز. اهواز به‌ نهرهايش‌زنده‌ است‌ ومانند بغداد كشتي‌ در رفت‌ وآمد.

آسيابهايي‌ شگفت‌آور بر نهرها دارند.نيمي‌ از مردم‌ اهواز شيعه‌اند.

شوش‌: قصبه‌اي‌ است‌ خوش‌ وآبادان‌، با مردم‌ نيك‌ انديش‌. نيشكر شگفت‌انگيز.دانش‌، قرآن‌، حديث‌، ادب‌، سنت‌ وجماعت‌ دارند. مردم‌ حنبلي‌ هستند. وقت‌ مردم‌به‌ رقص‌ مي‌گذرد.

عَسْكر مُكْرَم‌. اينجا به‌ نام‌ مكرم‌، غلام‌ حجاج‌ است‌ كه‌ با سپاهش‌ در اينجا فرودآمد.

بيش‌ترشان‌ با سوادند. دانشمندان‌ را بيني‌ كه‌ تا ظهر در مسجد مشغول‌ درس‌هستند. ولي‌ ايشان‌ با آلودگي‌ به‌ علم‌ كلام‌ خود را از چشم‌ مردم‌ انداخته‌ وبااعتزال‌گرايي‌ از ديگر مسلمانان‌ جدا شده‌اند.

رامْهُرْمز: قصبه‌اي‌ بزرگ‌، داراي‌ بازارهاي‌ آباد وپربركت‌. عضدالدوله‌ برايش‌بازاري‌ ساخته‌ كه‌ من‌ به‌ از آن‌ نديدم‌. مانند بصره‌ وري‌ كتابخانه‌ با موقوفات‌ دارد كه‌كارمندانش‌ در خدمت‌ واردان‌، كتابخوانان‌ وكتاب‌نويسان‌ هستند. در اينجا هميشه‌يك‌ استاد، علم‌ كلام‌ را به‌ روش‌ معتزلي‌ درس‌ مي‌دهد.

سرزمين‌ فارس‌: سرزميني‌ گران‌مايه‌، پرخير ومركز بازرگاني‌ است‌. رسم‌مجوسان‌ در آن‌ آشكار است‌. مردم‌ بيش‌تر بر مذهب‌ حديث‌اند. شافعي‌ وحنفي‌ هم‌بسيار است‌. معتزليان‌ وشيعيان‌ در ارجان‌ وكرانه‌ دريا بسيارند. صوفيانش‌ هم‌بسيارند. در كشور عجمان‌ ختم‌ قرآن‌ در گورستان‌ نمي‌گيرند بلكه‌ سه‌ روز در مسجدبه‌ عزا مي‌نشينند. ايشان‌ نوروز و مهرگان‌ را با مجوسان‌ عيد مي‌گيرند. ايشان‌ با روزوماه‌ پارسي‌ گاه‌شماري‌ مي‌كنند.

شيراز: در گذشته‌ كوره‌ ـ چيزي‌ شبيه‌ مركز استان‌ ـ نبوده‌ است‌. مسلمانان‌ به‌ هنگام‌گشايش‌ اين‌ سرزمين‌ آن‌ را مركزيت‌ دادند وپادشاهان‌ را خوش‌ آمد تا در آن‌ زيستند.شهري‌ كثيف‌، تنگ‌ وتازه‌ ساز است‌. مجوسان‌ در آنجا بي‌نشانه‌ راه‌ مي‌روند. آداب‌گبران‌ بكار برده‌ مي‌شود. در جشن‌هاي‌ كافران‌ بازارها آذين‌بندي‌ مي‌شود. مردم‌مرفه‌ ومهربان‌ با بيگانه‌.

هنرها وزيركي‌ وخوش‌رويي‌ دارند. مجلس‌هاي‌ قرائت‌قرآنشان‌ بامدادان‌ آدينه‌ جلوه‌ وشكوه‌ دارد. بيمارستانش‌ شهرت‌ دارد با موقوفات‌بسيار وپزشكان‌ حاذِ وپرستاران‌ كه‌ مانند آن‌ در هيچ‌ جا نديدم‌؛ ولي‌ آنچه‌ دراصفهان‌ است‌ از اين‌ آبادتر مي‌باشد.

استخر: فراخ‌ترين‌ شهر، با شهرستان‌هاي‌ بسيار ومشهور. امروز بر كنار وكوچك‌شده‌ ومردمانش‌ كاهش‌ يافته‌اند. جامع‌ آن‌ مانند جامع‌هاي‌ شام‌ در بازار است‌وستون‌هاي‌ گرد دارد كه‌ سر ستونش‌ همانند سر گاو است‌ وگويند آتشكده‌ بوده‌است‌. عضدالدوله‌ بر روي‌ رودخانه‌اي‌ كه‌ ميان‌ شيراز واستخر هست‌، با ديواري‌بلند، بندي‌ بسته‌ كه‌ زير سازي‌ آن‌ از سُرْب‌ مي‌باشد.

/ 223