تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی
لطفا منتظر باشید ...
آب پشت اين سد بالا آمده،درياچه ساخته است. در دو سوي آن، ده دولاب نهاده شده كه زير هر دولاب آسيابي‌سوار شده است. امروزه از شگفتيهاي ديدني فارس به شمار است كه شهري در آنجابا گرمابه‌هاي خوب وجامعي زيبا ساخته شده، كاريزها آب را به سيصد ديه‌مي‌رسانند.سيراف: قصبه منطقه اردشير خُرّه است. ساختمان‌هايش استوار، جامعش زيبا،بازارهايش درست، مردمش دارا، ونامش پرآوازه است. درگاه چين اينجاست.زلزله كه آمد، همه به دريا گريختند وشهر ويران شد. سيراف از گرما دروازه‌جهنم‌است.كازرون: شهري بزرگ وآباد است. شهر همه كاخ وباغ ونخلستان است.سمساران بزرگ وبازار فراخ. عضدالدوله سرايي ساخت براي سمساران كه سودش‌براي سلطان هزار درهم است.كرمان: سرزميني در كرانه دريا. جيرفت آنجاست كه جهانيانش به نمونه ياد كنند.داد وستدگاه ثروتمندان خوشگذران است. ديانت وپاكي به حد كمال دارد. زبان‌مردم فصيح وخردشان بي‌لغزش است. اكثريت با شافعيان است مگر جيرفتيان كه‌حنفي‌اند. شمار فقيهان رو به كاهش است. معتزله در سيرجان بسيارند. اكثريت دررودبار وكوهستان وپلوچ ومنوجان با شيعيان است.ماهان: شهر عرب‌نشين و جامع در ميان شهر. در ميانش كهن‌دژي است با يك‌دروازه كه دور آن را خندق فرا گرفته است. در بم خوارج سروصدا ومسجد جامعي‌جداگانه دارند.نرماشير: شهر با جمعيت شگفت‌آور، با كاخ‌هاي زيبا وپاكيزه. مردمي هوشياروثروتمند. عياران تعقيب نمي‌شوند. نه فقيهي راهنما ونه عالم ديني پيشوا دارند.بم: با مردم هنرمند، ماهر وپارچه‌هايش زبانزد جهانيان.
