بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
در محرم سال 352 فرمان جديدي از معزالدوله صادر شد. وي دستور داد تامردم، روز عاشورا، مغازههاي خود را تعطيل كرده ومجالس سوگواري وعزاداريبرپا كنند. سنيان قادر به ممانعت از اين مراسم نبودند ودليل آن هم اين بود كه دولتآلبويه پشتيبان آن بود. بويهيان اين رسم را ميبايست در طبرستان وري، ميانشيعيان آموخته باشند.در روز غدير همان سال، باز معزالدوله دستور داد تا شهر را آذين بستهوآتشبازي كنند. شب هنگام، به مانند ساير اعياد، همه بازارها را باز كرده وطبلوبوق بزنند.پس از آن، هر سال، مراسم عاشورا وغدير توسط شيعيان برگزار ميشد. اندكاندك، سنيان بغداد، بهويژه حنابله كه افراطي بودند، در انديشه مقابله افتادند. اينمقابله به دو صورت انجام شد:نخست در برابر روز غدير، روز غار درست شد؛ روزي كه پيامبر(ص) همراهابوبكر به غار رفت!همچنين در برابر عاشورا، روزي را براي عزاداري برايمصعب بن زبير كه توسط حجاج كشته شد، معين كردند.شيوه دوم براي مقابله با شيعيان، ايجاد درگيري وبرهم زدن مراسم مذهبيوسوگواري وحمله به خانههاي شيعيان در محله كرخ در بغداد بود. طي سالها، ايندرگيريها، منجر به كشته شدن بسياري از مردم بغداد از دو سو شد.محله كرخ كه محله تجار وشيعيان بود، هر بار به بهانهاي توسط عيّاران ومردمانساير محلات، بيشتر به بهانههاي مذهبي مورد دستبرد وقتل وغارت قرارميگرفت. در اين ميان، فتنه سال 361 بسيار گسترده بود. همين وضعيت در شعبانسال 362 نيز براي محله كرخ پيش آمد. آتش سوزي اين سال، منجر به كشته شدنهفده هزار نفر وسوختن سيصد باب مغازه شد.زماني كه قادر عباسي در سال 381 به جاي الطائع به قدرت رسيد، اندك اندكقدرت بويهيان رو به ضعف ميرفت. به همين دليل، وي تلاش خود را براي احيايمذهب سني در بغداد آغاز كرد. در اين سوي، محمود غزنوي در سال 387 قدرت رابه دست گرفت، همانند سامانيان در كوبيدن معتزله وشيعه فعاليت سختي را آغازكرد. بنابر اين، از دو سوي شيعيان گرفتار محدوديت شدند. به همين دليل، اوضاع برشيعيان در عراق وايران سخت شد.ما در جاي ديگري درباره سياست مذهبيغزنويها صحبت خواهيم كرد.زماني كه نزاع شيعه وسني در بغداد بالا گرفت، حاكم بغداد مجبور شد شيخ مفيدعالم برجسته شيعي را از اين شهر تبعيد كند. نزاعهاي شيعه وسني محدود به بغدادنبود، بلكه در شهر واسط عراق نيز همين درگيريها ادامه داشت. در سال 407درگيري سختي در اين شهر رخ داد كه كه سنيان بر شيعيان غلبه كرده ورهبران شيعهبه علي بن مزيد اسدي پناه بردند.اين درگيريها براي سالهاي بعد نيز ادامه داشت. يكي از سختترين آنها،درگيري سال 443 بود كه در بغداد پيش آمد. اهالي شيعه كرخ برجهايي ساخته وباطلا بر روي آنها نوشتند:محمد وعليّ خيرُ البشر، فمَن رضي فقد شَكَر، ومن اَبي فقد كَفَر.محمد وعلي بهترين انسانها هستند. هر كس بپذيرد، شكر كرده وهر كس نپذيردكفرورزيده است.اين مسأله سبب بروز فتنه از سوي حنابله بغداد شد. در ضمن درگيري بهمشهدكاظمين حمله شد وتمامي اسباب واثاثيه آن به غارت رفت وحتي ضريح نيز آتشگرفت. زماني كه اين خبر به دُبَيس بن علي مزيدي رسيد، از خطبه خواندن به نامالقائم عباسي خودداري كرد، چرا كه منطقه او؛ يعني حِلّه همه شيعه نشين بود.گفتني است كه درگيريهاي شيعه وسني تنها در بغداد نبود، بلكه در برخي از شهرهايايران نيز كمابيش مطرح بود. زماني كه در سال 345 در اصفهان ميان سنيان وشيعيان قميحاضر در آن شهر درگيري پيش آمد، ركنالدوله بويهي بر ضد سنيان مداخله