بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
قرآن مجيد ودعوت اذان» ميپرداختند. زمستانفرا رسيد وكاري از پيش نبرد وبه غزنه بازگشت. در بهار، باز بدان سوي حركتكرد. شمار زيادي از نيروهاي پياده ديلمي كه در شجاعت بنام بودند ونيز تعدادي ازافغانيان به همراه سلطان بودند. پيروزي وي در اين جنگ سبب شد تا منطقه ناردينبه قلمرو اسلام افزوده شود.نكته جالب در اين حمله، كشف لوحهاي در بتكدهاي بود كه «بر كتابت آن بود كهچهل هزار سال است تا بناي اين خانه نهادهاند.» مسلمانان كه تاريخ عالم را بهاقتباس از يهوديان، تنها هفت هزار سال ميدانستند آن را باور نكردند. غنائم اينجنگ تا آنجا بود كه به گفته عتبي «هر جمّال وحمّال وكنّاس ونخّاس خواجه شد».از مهمترين غنائم جنگها فيلاني بودند كه دشمن در جنگ از آنها استفاده ميكردوپس از شكست، نصيب مسلمانان ميشد.سلطان غزنوي در سال 405 نيز به منطقه تانيشر حمله برد وآن را نيز گشودوغنائم فراواني به دست آورد. در سال 407 به قشتمير وقنّوج كه سه ماه راه تا غزنهبود تاخت. بسياري از اميران ميان راه، پيش از آن كه تن به جنگ دهند، اسلام راميپذيرفتند وتسليم ميشدند. برخي نيز مقاومت ميكردند وطبعا در برابر هجوممسلمانان تاب مقاومت نداشته شكست ميخوردند.محمود پس از فتح كلچند به شهري رسيد كه عتبي آن را «معبد اهل هند» دانستهاست. در اين شهر بتخانههاي بسيار باشكوه، با تزئينات ونقاشيهاي فراوانوجود داشت. بسياري از بتها از زر سرخ با درشتي هيكل وزيبايي بيمانند ساختهشده بود كه همه آنها به دست مسلمانان افتاد. «سلطان بفرمود تا آن بتخانهها راآتش در زدند وخراب كردند.» فتوحات سلطان غزنوي در هند سالهاي بعد نيز ادامه يافت. در سالهاي 409،414 فتوحات مختصري انجام شد تا آن كه به سال 416 پس از فتح قلعههاوشهرهاي متعددي، بتخانه بزرگ سومنات را كه بزرگترين زيارتگاه در گجراتهند بود به تصرف درآورد. يك بت بزرگ در طول پنج متر كه به دست مسلمانانافتاده بود، شكسته، بخشي را به مكه وبخشي را به مدينه فرستادند تا مردم آنها رازير پايشان بگذارند.حتي اگر گفته شود، محمود غزنوي به قصد كسب غنائم دست به فتوحات زده، بايد گفت كه وي سهم به سزايي در گسترش اسلام در سرزمين هند دارد، سهمي كهتاريخ آن را فراموش نخواهد كرد.سلطان محمود، اكنون، افزون بر غزنه وخراسان، بر خوارزم وسيستانحكمراني ميكرد.فزون خواهي او را كه اكنون در سنين پيري بود، بر آن داشت تا درسال 420، تصميم به ضميمه كردن گرگان و ري به قلمرو خود بگيرد. امير بويهيري، مجدالدوله متهم بود كه چندان به كار حكومت نميپرداخت وبيشتر كارها بهدست مادرش بود. به همين دليل برخي از درباريان از سلطان غزنوي براي آمدن بهري دعوت كردند.بيشبهه انگيزه محمود غزنوي ـ كه براي كسب ثروت بيشتر متهم بود ـ بهدستآوردن ثروت بيكران بويهيان بود كه طي سالها در اين شهر جمع شده بود. مورخان،بلافاصله پس از آمدن وي از دو چيز خبر ميدهند. نخست گرفتن غنائم فراوان كهميليونها دينار به صورت نقد وجنس بود. دوم گرفتن واعدام وكشتن بسياري ازعالمان اين شهر ونيز سوزندان كتابهاي فلسفي ومعتزلي وشيعي. گرديزيمينويسد:و خبر آوردند امير محمود را كه اندر شهر ري ونواحي آن مردمان باطني مذهبوقرامطه بسيارند. بفرمود تا كساني را كه بدان مذهب متهم بودند، حاضر كردندوسنگريز كردند وبسيار كس را از اهل آن مذهب بكشت وبعضي را ببست وبهخراسان فرستاد تا مردن، اندر قلعهها وحبسهاي او بودند.