عقيده مذهبي فردوسي
فردوسي به ايران وادبيات ايراني سخت علاقمند بود. وي تمامي آرمانهاوارزشهاي خويش را از دل تمدن ايراني به دست آورده وشخصيتهايمحبوبش را از ميان چهرههاي برجسته داستاني وتاريخي ايران بر ميگرفت. چنينشخصيتي را نميتوان به عنوان يك عالم ديني ويا حتي كسي كه فرهنگ اسلامي رابا تمام وجود پذيرفته معرفي كرد. وي در عين حال كه مسلماني است متدين بهاسلام، معتقد به مباني آن، فردي است علاقمند به يك دوره باستاني كه در نگاهفرهنگ ايراني، به جز برخي از نكات اخلاقي، نميتواند سمبل يك زندگي آرمانيديني باشد. از ديد اسلامي، آن دوران، دوراني جاهلي وفاقد هويت ديني ـ الهياست. بعدها بسياري از عالمان شيعه وسنّي، فردوسي را به اين دليل كه عمريستايش گبركان كرده، مورد ملامت قرار دادند. براي او ايران ايران است، بدون هيچقيد وبندي. شيخ حسن كاشي در سال 708 هجري در اين باره گفت:
اي پسر قصه مجاز مخوان
چند خواني كتاب شهنامه
چند گويي حديث ز رستم زال
ذكر گبران واهل استوران
چند خواني تو بر مسلمانان
الحذر الحذر زخواندن آن
ياد كن زود زين گنه نامه
لعب وبيهوده دروغ محال
چند خواني تو بر مسلمانان
چند خواني تو بر مسلمانان
به گفتار پيغمبرت راه جوي
چه گفت آن خداوند تنزيل و وحي
خداوند امر و خداوند نهي
دل از تيرگيها بدين آب شوي
خداوند امر و خداوند نهي
خداوند امر و خداوند نهي
گواهي دهم كاين سخن راز اوست
تو گويي دو گوشم پر آواز اوست
تو گويي دو گوشم پر آواز اوست
تو گويي دو گوشم پر آواز اوست