ادبيات‌ منثور دوره‌ غزنوي‌ - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رايج‌، بخشي‌ از آن‌ مطالب‌ را در اشعار خويش‌ آورده‌ است‌. بسياري‌ ازاشعار وي‌ از ميان‌ رفته‌ ودر حدود دو هزار بيت‌ از او برجاي‌ مانده‌ است‌.

ادبيات‌ منثور دوره‌ غزنوي‌

افزون‌ بر شعر، متوني‌ به‌ نثر از دوره‌ غزنوي‌ برجاي‌ مانده‌ است‌. نگارش‌ در نثرفارسي‌ از قرن‌ چهارم‌ معمول‌ شده‌ وما پيش‌تر، از ترجمه‌ تفسير طبري‌ وبرخي‌ ديگراز آثار ياد كرديم‌؛ اما روشن‌ است‌ كه‌ متون‌ علمي‌ برجسته‌، همه‌ در زبان‌ عربي‌ بوده‌وبه‌ ندرت‌ اثري‌ به‌ فارسي‌ نوشته‌ مي‌شده‌ است‌. بيش‌تر آنچه‌ تا اين‌ زمان‌ در زبان‌پارسي‌ بوده‌، متون‌ داستان‌ وافسانه‌ واحيانا نوشته‌هاي‌ ديني‌ ـ تاريخي‌ زرتشتي‌وسپس‌ برخي‌ از متون‌ فقهي‌ بوده‌ كه‌ هدف‌ آن‌ بهره‌دهي‌ به‌ عامه‌ مردم‌ بوده‌ است‌.ابوريحان‌ بزرگ‌ترين‌ عالم‌ دربار غزنه‌، زبان‌ فارسي‌ را مخصوص‌ نگارش‌ داستان‌هاوزبان‌ عربي‌ را زبان‌ علم‌ مي‌داند.

وي‌ مي‌نويسد:

نبيني‌ كتابي‌ علمي‌ كه‌ به‌ فارسي‌ نقل‌ شده‌، چگونه‌ رونق‌ وروشني‌ آن‌ علم‌ ببرده‌،رخسار او تيره‌ ساخته‌ وبهره‌وري‌ از آن‌ زدوده‌؛ زيرا كه‌ آن‌ زبان‌ جز از براي‌ داستان‌سرايي‌ وافسانه‌هاي‌ شبانه‌ شايسته‌ نباشد.

البته‌ خود ابوريحان‌ كتاب‌ بزرگي‌ در علم‌ نجوم‌ با عنوان‌ التفهيم‌ لاوائل‌ صناعه‌ التنجيم‌ به‌فارسي‌ نگاشته‌ است‌. اين‌ تأليف‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ برخلاف‌ ادعاي‌ خود بيروني‌ درجاي‌ ديگر، دانشي‌ مانند نجوم‌ ورياضي‌ وهندسه‌ مي‌تواند در زبان‌ فارسي‌ بيان‌شود. وي‌ ديگر آثار خود را به‌ زبان‌ عربي‌ نوشته‌ است‌.

ابن‌سينا نيز چندين‌ كتاب‌ علمي‌ وفلسفي‌ خود را به‌ زبان‌ فارسي‌ نگاشته‌ كه‌ نشان‌مي‌دهد به‌ تدريج‌ در حوزه‌ ايران‌، زبان‌ فارسي‌ نيز براي‌ نگارش‌ كتاب‌هاي‌ علمي‌مورد استفاده‌ قرار مي‌گيرد. دانش‌نامه‌ علائي‌ ابن‌ سينا كه‌ براي‌ علاءالدوله‌ كاكويه‌ حاكم‌اصفهان‌ نوشته‌، از آن‌ جمله‌ است‌. رساله‌هاي‌ فارسي‌ ديگري‌ نيز دارد؛ از جمله‌ رساله‌در نبض‌، رساله‌ معراجيه‌.

در تاريخ‌ وجغرافيا نيز آثاري‌ به‌ فارسي‌ در دست‌ است‌. بخش‌ نخست‌ تاريخ‌ سيستان‌ در همين‌ روزگار به‌ فارسي‌ نوشته‌ شده‌ است‌. همچنين‌ كتاب‌ زين‌ الاخبار ازگرديزي‌ كه‌ حوادث‌ تاريخ‌ ايران‌ را تا زمان‌ مودود فرزند مسعود غزنوي‌، در آن‌آورده‌ است‌. در جغرافي‌ نيز كتاب‌ حدود العالم‌ به‌ زبان‌ فارسي‌ در همين‌ روزگارتأليف‌ شده‌ است‌.

در زمينه‌ دانش‌هاي‌ ديني‌ نيز كتاب‌هايي‌ به‌ فارسي‌ تأليف‌ شده‌ است‌. از آن‌ جمله‌است‌ تفسيري‌ كهن‌ به‌ پارسي‌ كه‌ از قرن‌ چهارم‌ برجاي‌ مانده‌ ومتأسفانه‌ نام‌ مؤلف‌ آن‌ به‌دست‌ نيامده‌ است‌. اين‌ اثر كه‌ در خراسان‌ تأليف‌ شده‌، از نظر نشان‌ دادن‌ نثر پارسي‌در آن‌ روزگار بسيار با اهميت‌ است‌. در تفسير مزبور لغات‌ دشوار كه‌ تنها با مراجعه‌به‌ كتاب‌هاي‌ لغت‌ِ كهن‌ قابل‌ فهم‌ است‌، فراوان‌ يافت‌ مي‌شود.

نثر فارسي‌ دوره‌ سلجوقي‌، در سايه‌ ادبيات‌ عرب‌ ولغات‌ شيرين‌ برگرفته‌ از آن‌زبان‌ قرآني‌، رشدي‌ چشمگير يافته‌ است‌؛ با اين‌ حال‌ هنوز نثرهاي‌ مصنوعي‌ كه‌بعدها به‌ مرور رو به‌ گسترش‌ رفته‌ و زبان‌ فارسي‌ را به‌ دو قسمت‌ عاميانه‌ و به‌اصطلاح‌ عالمانه‌! تقسيم‌ مي‌كند، به‌ وجود نيامده‌ است‌. طبعا زمينه‌هاي‌ آن‌ از همين‌ زمان‌ به‌ مرور در نامه‌هاي‌ منشيانه‌، كتابهاي‌ تاريخ‌ و نيز برخي‌ از متون‌ ادبي‌ در حال‌ايجاد است‌. منتجب‌ الدين‌ جويني‌، رئيس‌ِ دبيرخانه‌ سلطان‌ سنجر در مقدمه‌ عتبه‌ الكتبه‌ـ كه‌ بخشي‌ از رسائل‌ ديوان‌ سنجري‌ است‌ ـ مي‌نويسد:

بلغاي‌ روزگار سخن‌ نثر از تكلّف‌ سجع‌ و ايراد قراين‌ مصون‌ داشته‌اند الا كه‌ ]اگر[قرينه‌ و سجعي‌ بي‌ تكلف‌ ايراد متعاقب‌ و متواتر گردد آن‌ پسنديده‌ دارند؛ به‌ سبب‌آن‌ كه‌ چون‌ دبير

/ 223