بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
خاطر بر جمع سجع و تتبع قوافي بگمارد، از مقصود سخنومطلوب فحوا باز ماند و از جاده غرض در مضلّه اطناب و تطويل بيفايده افتدوبلاغت در سلاست لفظ و ايجاز معناست.
بيهقي تاريخنگار اديب دوره غزنوي
يكي از مهمترين آثار فارسي، كتاب تاريخ بيهقي است كه از منابع تاريخ غزنويان،بهويژه تاريخ سلطان مسعود غزنوي است. مؤلف آن ابوالفضل محمد بن حسينبيهقي (385 ـ 470) است كه خود از دبيران برجسته دربار غزنوي بوده ونه تنها درنثر كه در تاريخنگاري نيز مبتكر شيوه دقيق وجديدي بوده است. شايد كمترمورخي را در آن روزگار بتوان يافت تا اين اندازه به جزئيات پرداخته ونقاطريزيرا كه براي كار تحقيق وتحليل در تاريخ نياز است، بيان كرده باشد.بيهقيمينويسد:اگر از خوانندگان اين كتاب، كسي گويد: اين چه درازي است كه بوالفضل درسخن ميدهد، جواب آن است كه من تاريخي ميكنم پنجاه سال را كه بر چندينهزار ورق ميافتد ودر او اسامي بسيار مهتران وبزرگان است از هر طبقه، اگرحقي به باب همشهريان خود هم بگزارم وخانداني بدان بزرگي را پيداتر كنم، بايدكه از من فراستانند.تكيه وي به اسناد اداري ودقت در ثبت شنيدهها بسيار قابل توجه است. بههميندليل، در جايي نوشته است: «و من كه اين تاريخ پيش گرفتهام، التزاماينقدربكردهام تا آنچه نويسم يا از معاينه من است يا از سماع درست ازمرديثقه.» مقدمه بيهقي نشان ميدهد كه وي، دست كم بخشي از اين دقت تاريخي خود رامديون ابوريحان بيروني است. ما در جاي ديگر عباراتي از ابوريحان رادربارهدقتدر كار راويان آورديم. بيهقي نيز در مقدمه كتابش بر همين نكتهتكيهدارد.بيهقي در جاي ديگري از اين نكته تأسف ميخورد كه برخي از اسنادش از ميانرفته است: «اگر كاغذها ونسختهاي من همه به قصد، ناچيز نكرده بودندي، اينتاريخ از لوني ديگر آمدي.» وي بر اصل عبرت تاريخي هم تكيه فراواني دارد وهمهجا تأكيد ميكند كه«خردمندان را در اين باب عبرت بسيار است». وباز مينويسد: «و غرض منازنبشتن اين اخبار آن است تا خوانندگان را از من فايدهاي به حاصل آيد».ومينويسد:و سخت عجب است كار گروهي از فرزندان آدم ـ عليه السلام ـ كه يكديگر را برخيره ميكشند وميخورند از بهر حُطام عاريت را، وآنگاه خود ميگذارندوميروند تنها به زير زمين با وبال بسيار، ودر اين چه فايدت است؟ يا كدامخردمند اين اختيار كند... وندانم تا اين نوخاستگان درين دنيا چه بينند كهفراخيزند ومشتي حُطام گرد كنند وز بهر آن خون ريزند ومنازعت كنند وآنگاه آنرا آسان فروگذراند وبا حسرت بروند.كتاب بيهقي با عنوان تاريخ آلسبكتگين يا تاريخ ناصري در هفت مجلد بوده كه متأسفانهتنها بخشي از مجلد پنجم آن كه مربوط به روزگار مسعود غزنوي است، برجايمانده است.