روزگار سلجوقيان‌ - تاریخ ایران اسلامی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تاریخ ایران اسلامی - نسخه متنی

رسول جعفریان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

روزگار سلجوقيان‌

در آغاز راه‌

زماني‌ كه‌ قراخانيان‌ وغزنويان‌ وخوارزميان‌، خراسان‌ وشمال‌ شرق  خراسان‌وماوراءالنهر را ميان‌ خويش‌ قسمت‌ كرده‌ بودند، قومي‌ تازه‌ نفس‌ از بيابانگردان‌ ازتركستان‌ به‌ تدريج‌ به‌ ماوراءالنهر آمدند. مهاجرت‌ آنها بر اساس‌ قاعده‌ عمومي‌مهاجرت‌ اقوام‌ وحشي‌ به‌ سرزمين‌هاي‌ متمدن‌ است‌ كه‌ در ميان‌ تمامي‌ اقوام‌ ودرتمامي‌ دوره‌ها امري‌ معمول‌ است‌.

درست‌ است‌ كه‌ سبكتگين‌ نيز ترك‌ بود؛ اما دولت‌ سلجوقي‌ به‌ اعتبار آن‌ كه‌ به‌تمام‌ معنا در ادامه‌ هجوم‌ قبايل‌ ترك‌ صحراگرد بود، دست‌ كم‌ بايد نخستين‌ دولت‌مهم‌ تركان‌ در ايران‌ خوانده‌ شود.

تا پيش‌ از غزنويان‌، دولت‌ ساماني‌ در ماوراءالنهر ودولت‌ خوارزمشاهيان‌ درشمال‌ خراسان‌ واندك‌ اندك‌ قراخانيان‌ در تركستان‌، اداره‌ اين‌ سرزمين‌ها را در دست‌داشتند. سامانيان‌ در ميان‌ دولت‌ غزنوي‌ وقراخاني‌ از ميان‌ رفتند. بعدها، غزنويان‌،دولت‌ خوارزم‌ را نيز ساقط‌ كردند وبا قراخانيان‌ براي‌ مدتي‌ صلح‌ كردند. در اين‌ميان‌، صحراگردان‌ ترك‌ كه‌ «به‌ حكم‌ انبوهي‌ خانه‌ وتنگي‌ چراخوار، به‌ ولايت‌ماوراءالنهر آمدند، به‌ زمستان‌، منزلگاههاشان‌ نور بخارا بود وبه‌ تابستان‌ سُغْدسمرقند.» زماني‌ كه‌ قراخانيان‌ با محمود غزنوي‌ صلح‌ كردند، سخن‌ از اين‌بيابانگردان‌ به‌ ميان‌ آمد وايلك‌ خان‌ از قدرت‌ سلجوقيان‌ سخن‌ گفت‌ واو را نسبت‌ به‌قدرت‌ آنان‌ هشيار ساخت‌.

تركان‌ مزبور كه‌ به‌ دلايلي‌ از محل‌ اصلي‌ خود جدا شده‌ وبه‌ سمت‌ ماوراءالنهرآمده‌ بودند، تحت‌ رهبري‌ سلجوق  زندگي‌ مي‌كردند. وي‌ در تركستان‌، از فرماندهان‌يبغو شاه‌ آن‌ ناحيه‌ بود كه‌ پس‌ از اختلاف‌ نظر ميان‌ آنها به‌ سوي‌ شمال‌ خراسان‌مهاجرت‌ كرد. يبغو در سال‌ 393 به‌ اسلام‌ گرويد وحتي‌ به‌ آخرين‌ امير ساماني‌؛ يعني‌اسماعيل‌ منتصر كمك‌ كرد تا به‌ تخت‌ از دست‌ رفته‌اش‌ باز گردد؛ اما تلاش‌هاي‌ او به‌جايي‌ نرسيد.

در اين‌ روزگار، اسلام‌ تا اقصا نقاط‌ تركستان‌ پيش‌ رفته‌ وبيش‌تر اين‌ اقوام‌مسلمان‌ شده‌ بودند. اين‌ احساس‌ اسلامي‌ كه‌ اكنون‌ آنها را با مردم‌ خراسان‌ پيوندبيش‌تري‌ مي‌داد، سبب‌ كشش‌ بيش‌تر آنها به‌ خراسان‌ شد. راوندي‌ در كتاب‌ راحه‌الصدور در تاريخ‌ آل‌سلجوق ، با نظري‌ هوادارانه‌، ميل‌ به‌ «مجاورت‌ دار اسلام‌ نمودن‌وزيارت‌ خانه‌ كعبه‌ وتقرب‌ به‌ ائمه‌ دين‌ پيشه‌ گرفتن‌» را دليل‌ آمدن‌ آنها به‌ مرزهاي‌خراسان‌ عنوان‌مي‌كند.

درباره‌ اسلام‌ آوردن‌ تركان‌، عاملي‌ جز مهاجرت‌ عالمان‌ وصوفيان‌ واعظ‌ به‌ آن‌ديار شناخته‌ شده‌ نيست‌. سرعت‌ اسلام‌ آوردن‌ به‌ گونه‌اي‌ شگفت‌آور بود كه‌ به‌نوشته‌ ابن‌اثير تنها يك‌ بار به‌ سال‌ 435 ده‌ها هزار نفر در توابع‌ بلاساغون‌ وكاشغرمسلمان‌ شدند وروز عيد قربان‌ قرباني‌ كردند.

سه‌ فرزند سلجوق  با نام‌هاي‌ موسي‌، ميكائيل‌ وارسلان‌ اسرائيل‌، رهبري‌ اين‌ تركان‌صحراگرد را عهده‌دار بودند. آنها در پي‌ چراي‌ احشام‌ خود به‌ دنبال‌ به‌ دست‌ آوردن‌همراهي‌ شاهان‌ واميران‌ محلي‌ بودند تا بتوانند زندگي‌ كنند. طبعا در آن‌ زمان‌،انديشه‌اي‌ براي‌ تصرف‌ خراسان‌ وايران‌ نداشتند.

روشن‌ بود كه‌ ميان‌ آنها وغزنويان‌ درگيري‌ پيش‌ خواهد آمد؛ چرا كه‌ جمعيت‌گسترده‌ آنها، هر اميري‌ را به‌ وحشت‌ مي‌انداخت‌. در يكي‌ از اين‌ برخوردها ياديدارها، اسرائيل‌ فرزند سلجوق  به‌ دست‌ محمود غزنوي‌ افتاد ودر زندان‌ وي‌درگذشت‌. اين‌ واقعه‌ مي‌توانست‌، ذهنيت‌

/ 223